در میان دور تند رویدادهای منطقهای و بینالمللی به ویژه با توجه روند اجرای آتشبس در غزه و مبادله اسرا توجهات از پیامدهای طوفان الاقصی به پیامدهای آتشبس و حواشی تبادل اسرا منحرف شده است. یکی از پیامدهای طوفان الاقصی که کمتر به آن توجه شده است شکاف در رویکرد اروپایی به مسئله فلسطین است.
به ابتکار دیپلماتیک اسپانیا، سه کشور ایرلند، نروژ و اسپانیا در تاریخ ۲۰ نوامبر ۲۰۲۴/ ۹ آذر ۱۴۰۳ فلسطین را به عنوان یک دولت به رسمیت شناختند. اقدامی که در تعارض با رویکرد اتحاد اروپا مبنی بر موکول کردن شناسایی فلسطین به یک توافق صلح جامع و پایدار بین اسرائیل و فلسطینیها و به عبارتی شناسایی فلسطین توسط اسرائیل قرار دارد و نمایانگر اختلافات و دیدگاههای متفاوت درون اتحادیه اروپا و تمایز مواضع برخی کشورهای اروپایی در خصوص چگونگی برخورد با مسئله فلسطین است.
ریشههای اختلافات درون اتحادیه اروپا در مورد مسئله فلسطین
با تداوم حمایت اتحادیه اروپا از اسرائیل علیرغم نقض مکرر و فاحش حقوق بشر توسط اسرائیل در جنگ اخیر، برخی سیاستمداران اروپایی تلاشهای مکرری جهت تصویب قانونی در پارلمان اتحادیه اروپا برای مشروط کردن تداوم تبادل تجاری با اسرائيل به رعایت حقوق بشر کردند. این طرح در فوریه ۲۰۲۴/ بهمن ۱۴۰۲ با مخالفت مواجه شد و به تصویب نرسید. دلیل اصلی ناکامی این لایحه ریشه در وجود دوگانگی و قطبیت درون اروپا در خصوص مسئله اسرائیل-فلسطین دارد که موجب شده کشورهایی مانند اسپانیا که خواستار مقابله با استانداردهای دوگانه در مورد روسیه و اسرائیل بودند امیدی به اقدام مشترک اتحادیه اروپا علیه اسرائیل نداشته باشند و خود به دنبال اتخاذ تدابیری در این زمینه باشند.
در حالی که کشورهای اروپایی نظیر آلمان لزوم مذاکره و توافق اسرائیل با فلسطین بر سر طرح دو دولتی را پیششرط به رسمیت شناختن فلسطین میدانند، برخی کشورها همانند اسپانیا معتقدند در صورت نبود فشار لازم بر اسرائیل این توافق هرگز محقق نخواهد شد و به همین دلیل به رسمیت شناختن فلسطین را مقدمهای برای تداوم فرایند صلح و اجرای طرح دو دولتی در نظر میگیرند. اگرچه این دو مسئله ریشه اصلی اختلافات است اما در هر کشور نیز زمینه های متفاوتی وجود داشته است.
اسپانیا
دولت اسپانیا سردمدار حرکت اخیر برای شناسایی فلسطین بود. در واقع یکی از طرحهای اسپانیا برای فشار بر اسرائیل برای پایان جنگ، تور سفر وزیر خارجه این کشور به کشورهای اروپایی برای به جلب حمایت از شناسایی فلسطین به عنوان یک دولت مستقل بود که در این مسیر موفق به جلب موافقت نروژ، ایرلند و بعدها اسلوونی شد. سابقه روابط نزدیک اسپانیا با کشورهای عربی، پررنگ بودن گرایشهای چپ در جامعه این کشور و سابقه میزبانی از گفتگوهای صلح (کنفرانس مادرید) از عوامل مهم همدردی بیشتر اسپانیا با فلسطین هستند.
نروژ
نروژ نیز که در دهه ۹۰میلادی میزبان مذاکرات صلح فلسطین و اسرائیل (منجر به توافقات اسلو) بود، در ابتکاری خود را به عنوان میانجی بیطرف بین دو طرف معرفی کرد که میتواند شرایط لازم برای مذاکرات را فراهم کند. با بیتوجهی اسرائیل به مذاکرات صلح و رد راهحل دو دولتی، نروژ به رسمیت شناختن فلسطین را گامی مثبت در راستای فرآیند صلح تلقی کرد. مقامات نروژی همچنین بر این باورند که شناسایی دولت فلسطین و دولتداری فلسطینیها میتواند به تقویت نیروهای معتدل در فلسطین کمک کند.
ایرلند
در مورد ایرلند مهمترین دلیل شناسایی فلسطین توسط این کشور را باید تجربه طولانی آن از استعمار و اشغال توسط بریتانیا دانست که باعث شده که ایرلندیها نسبت به ملتهای تحت اشغال همبستگی بیشتری احساس کنند. همین امر هم باعث شده است ایرلند به عنوان یک کشور کوچک و مستقل، سیاست خارجی خود را بر اساس اصول انسانی و اخلاقی بنا کند. علاوه بر این فعالیت احزاب چپگرا و فعالان حقوق بشر در حمایت از فلسطینیها با برگزاری کنفرانسها، تظاهرات و کمپینهای آگاهیبخشی نیز تاثیر مهمی داشته است.
جمعبندی
چنانکه که برخی از کشورهایی اروپایی نظیر مجارستان و چک قبلاً فلسطین را به رسمیت شناخته اما همچنان حامی سرسخت اسرائیل هستند اکنون نیز شناسایی فلسطین توسط چند کشور اروپایی به معنای ضدیت یا عدم حمایت آنها از اسرائیل نیست. با اینوجود این اقدام آنها که عموماً ریشه در سابقه تاریخی کشورهای مذکور و فعالیت احزاب چپ و فعالین حقوق بشر در این کشورها و ناامیدی از اعمال استانداردهای دوگانه توسط اتحادیه اروپا دارد یک شکاف در رویکرد این اتحادیه به مسئله فلسطین را نشان میدهد که میتواند از میزان سوگیری شدید آن به نفع رژیم صهیونیستی بکاهد.
0 دیدگاه