سوخو‑۳۵ یکی از جدیترین گزینههای نیروی هوایی ایران برای افزایش توان رزمی خود به خصوص در زمینه رزم هوایی و رهگیری جنگنده های دشمن است اما در اختیار داشتن سوخو۳۵ به تنهایی کفایت نکرده و نیازمند شبکه مدرن فرماندهی و کنترل در کنار جنگندههای نسل پنجم برای پاسخ به تهدیدات خواهیم بود.
الگوی تصمیمگیری ترامپ را میتوان بیش از آنکه فرصتآفرین برای ایران تلقی کرد، نشانهای از بیثباتی و پیشبینیناپذیری در سیاست خارجی آمریکا دانست؛ وضعیتی که در سطح کلان تهدید بالقوهای برای امنیت ملی ایران محسوب میشود.
ترامپ و اردوغان به واسطه انگیرههای قدرتطلبانه و مناسبات شخصی نه میتوانند از رابطه با یکدیگر چشمپوشی کنند، و نه به لحاظ محدودیتهای ساختاری میتوانند به عنوان شرکای راهبردی بر روی یکدیگر حساب کنند.
توافق حاضر را باید موید این واقعیت دانست که پاکستان به عنوان تنها کشور اسلامی هستهای، پس از گسترش جنونآمیز جنگ غزه در محیط منطقهای و حمایت گشادهدستانه ایالات متحده از این گسترش، نقش پررنگتری در ترتیبات امنیتی خلیج فارس و غرب آسیا پیدا خواهد کرد.
طرح E1 یک پروژه استعماری عمیقاً مخرب است که با هدف بازسازی جغرافیا و هویت فلسطین، سلطه اسرائیل را تثبیت میکند. این طرح با مصادره زمینها، ساخت زیرساختهای استراتژیک، کوچ اجباری ساکنان بومی و ایجاد محدودیتهای شدید، آینده فلسطین را تهدید میکند.
رژه نظامی چین در سال ۲۰۲۵ بهطور چشمگیری قدرت نظامی و توانمندیهای تکنولوژیکی چین را به نمایش گذاشت و گامی مهم در جهت تقویت موقعیت این کشور در عرصه جهانی محسوب میشود.
کیفیت حکمرانی در کشورهای کوچک جنوب آسیا به شکل کلافهکنندهای پایین بوده و انباشت عناصری چون فقر، فساد، تبعیض و ناکارآمدی نسل جوان را در این منطقه پرجمعیت و کمبنیه به ستوه آورده است.
ایده «اسرائیل بزرگ» از یک پیمان دینی به یک استراتژی ژئوپلیتیکی تبدیل شده که با ابزارهای نظامی، سیاسی، و اقتصادی پیش میرود اما تحقق آن با موانع متعددی مواجه است.
در سفر علی لاریجانی به عراق و لبنان ایران بار دیگر جایگاه خود را بهعنوان بازیگری مؤثر و محور موازنهساز در خاورمیانه تثبیت کرد. این سفر همزمان با فشارهای بینالمللی برای تضعیف محور مقاومت پیامی روشن به دشمنان منطقهای و فرامنطقهای بود که ایران همچنان ابتکار عمل را در دست دارد.
ترامپ در برخی موارد مانند پرونده روسیه، همچنان تلاش میکند که رویکرد متمایزی را در مقابل حزب جمهوریخواه و نظام سیاسی آمریکا دنبال کند اما موارد دیگری همچون ایران و اسرائیل، چرخشهای مهمی به سمت نومحافظهکاران انجام داده است.
چین علاوه بر در اختیار داشتن بیش از 80% ظرفیت خورشیدی نصب شده در جهان، بیش از 80% از ظرفیت جهانی تولید سلولهای خورشیدی را نیز در اختیار دارد. عدم تمرکز واقعی بر مساله و گرفتار شدن در فرآیندهای بروکراتیک باعث شده است فرصت همکاری با چین در این زمینه نادیده گرفته شود.
اگرچه بیانیه مشترک سه جانبه پاشینیان- ترامپ- علیاف فاقد ضمانت اجرای حقوقی است اما اهمیت راهبردی آن به توافقنامه صلح میان آذربایجان و ارمنستان شکل خواهد داد. این بیانیه به لحاظ سیاسی پایان دوران نظم در حال گذار پنج ساله در قفقازجنوبی و آغاز نظم نوین در منطقه قلمداد کرد.
موضع روسیه در جنگ ایران و اسرائیل، نمادی روشن از واقعگرایی سیاسی یا به تعبیری پراگماتیسم در سیاست خارجی بود. روسیه با تکیه بر منافع ملی و راهبردی خود، تلاش نمود توازن موجود را حفظ کرده و در عین حال، در صورت لزوم از تحولات پیشآمده برای تقویت موقعیت ژئوپلتیک خود بهره برداری کند.
جنگ اخیر بهروشنی نشان داد که سیاست خارجی چین، حتی در مواجهه با بحرانهای پرمخاطره، همچنان بر ملاحظات اقتصادی و دیپلماتیک تمرکز دارد؛ رویکردی که تمایز شراکت راهبردی با ایران را در مقابل اتحاد نظامی گوشزد کرد.