جنگ تجاری ایالات متحده آمریکا و چین در بازه ­زمانی 2017 تا 2021 (1395تا 1399) دوره زمانی مهم از منظر تقابلی اقتصادی در جهت خروج از وضعیت همکاری-تعارض به وضعیت تعارض در روابط بین دو کشور است. اگر چه ایالات متحده آمریکا با سیاست «یک-چین» زمینه همکاری و وابستگی متقابل را در روابط با چین افزایش داد اما جنگ تجاری آمریکا در این بازه ­زمانی نشان­ دهنده تغییر راهبردی از تمایل این کشور در روابط پیشین خود با چین است. آمریکا با توجه به نگرانی‌هایی همچون نقض حقوق مالکیت معنوی و تلاش چین برای دستیابی به فناوری‌های پیشرفته از طریق سیاست‌هایی چون «ساخت چین 2025»، اقداماتی چون افزایش تعرفه‌های تجاری و شکایت از چین در سازمان­ تجارت­ جهانی اتخاذ کرد. از سوی دیگر، چین در برابر این اقدامات واکنش نشان داد و علاوه­ بر افزایش تعرفه‌های تجاری، تلاش کرد با تنوع‌بخشی به روابط ­تجاری و تقویت ابتکارات­ جهانی مانند پروژه‌های کمربند و راه، وابستگی خود به ایالات متحده را کاهش دهد. ضرورت بررسی این مسئله در این است که این تحولات به تغییرات عمده‌ای در سیاست‌های تجاری و اقتصادی دو کشور و روابط بین‌المللی آن‌ها منجر شده است و تاثیر گسترده‌ای بر نوع روابط کشورهای­ جهان در رابطه با این بازیگران شده است و بنابر پیش‌بینی کارشناسان تاثیر فزاینده‌­ای بر حجم تجارت ­جهانی گذاشته است. در ادامه به شرح این رابطه خواهیم پرداخت.

1. اقدامات آمریکا علیه چین در چارچوب جنگ تجاری

آمریکا با توجه به نگرانی‌هایی همچون نقض حقوق مالکیت معنوی و تلاش چین برای دستیابی به فناوری‌های پیشرفته از طریق سیاست‌هایی چون «ساخت چین 2025»، اقداماتی مانند شکایت از چین در سازمان تجارت جهانی، افزایش تعرفه‌های تجاری و تحریم شرکتهای چینی را در دستور کار قرار داد.

1-1. شکایت در مجامع بین‌المللی

از جمله اقدامات ایالات‌ ­متحده­‌ آمریکا در حوزه مالکیت معنوی و سیاست‌های­ صنعتی چین شکایت از این کشور در مجامع ­بین‌­المللی از جمله سازمان ­تجارت ­جهانی بوده است.

1-1-1. شکایت از سیاست‌های صنعتی و سرقت مالکیت فکری چین

14 اگوست 2017 ترامپ دستور داد نماینده تجاری ایالات متحده تحت بخش 301 قانون تجارت 1974 بررسی کند آیا قوانین، سیاست‌ها، رویه‌ها یا اقدامات چین ممکن است غیرمنصفانه یا تبعیض‌آمیز باشند و آیا ممکن است به حقوق مالکیت ­فکری، نوآوری یا توسعه­ فناوری آمریکایی آسیب برسانند یا خیر و نماینده تجاری ایالات متحده اعلام کرد که اقدامات، سیاست‌ها و شیوه‌های دولت چین در ارتباط با انتقال فناوری، مالکیت معنوی و نوآوری که در این تحقیق پوشش داده شده، غیرمنصفانه یا تبعیض‌آمیز بوده و تجارت­ ایالات­ متحده را تحت فشار قرار می‌دهد یا محدود می‌کند. در نتیجه تحقیقات نماینده تجاری ایالات ­متحده آمریکا ادعا کرد در چهار حوزه چین دچار تخلف شده است:

  1. استفاده از محدودیت‌های مالکیت­ خارجی و فرایندهای اداری برای فشار به انتقال فناوری از شرکت‌های آمریکایی

یعنی چین برای ایجاد فشار بر شرکت‌های­ آمریکایی به منظور انتقال فناوری‌های خود به شرکت‌های چینی، از سیاست‌هایی مانند محدودیت‌های مالکیت خارجی و الزام به همکاری در قالب سرمایه‌گذاری‌های مشترک استفاده می‌کند. به عبارت دیگر، این کشور از قوانین و فرآیندهای اداری خود بهره می‌برد تا شرکت‌های خارجی، از جمله شرکت‌های آمریکایی، را مجبور به انتقال فناوری‌های خود به نهادهای چینی کند.

  1. الزام شرکت‌های آمریکایی به ارائه فناوری به نهادهای چینی بر اساس شرایط غیربازاری

 یعنی شرکت‌های­ آمریکایی که می‌خواهند مجوز فناوری‌های خود را به شرکت‌های چینی دهند، مجبور به پذیرش شرایطی می‌شوند که نه بر اساس رقابت بازار، بلکه به نفع طرف چینی است. این شرایط می‌تواند شامل ارائه فناوری به قیمت‌های پایین‌تر، به اشتراک‌گذاری دانش فنی بیشتر، یا حتی محدود کردن حقوق مالکیت فکری باشد.

  1. هدایت و تسهیل سرمایه‌گذاری و خرید شرکت‌های آمریکایی توسط شرکت‌های چینی برای دستیابی به فناوری‌های پیشرفته و مالکیت فکری

به عبارت دیگر چین به طور سیستماتیک از شرکت‌های چینی حمایت می‌کند تا در بازار آمریکا سرمایه‌گذاری کنند و شرکت‌های ­آمریکایی را خریداری نمایند. هدف از این اقدامات، دسترسی به فناوری‌های پیشرفته و مالکیت فکری آمریکایی‌ها است، که به شرکت‌های چینی کمک می‌کند تا در زمینه‌های مختلف فناوری رشد کنند.

  1. نفوذ و سرقت غیرمجاز از شبکه‌های کامپیوتری شرکت‌های آمریکایی برای دستیابی به اطلاعات تجاری حساس و اسرار تجاری

رابرت لایتهایزر، نماینده تجاری­ ایالات متحده گفت: «دولت چین به‌طور تهاجمی در تلاش است تا با شیوه‌های تجاری ناعادلانه و سیاست‌های ­صنعتی مانند «ساخت چین 2025»، صنایع های‌تک آمریکا و رهبری اقتصادی ما را تضعیف کند. فناوری و نوآوری بزرگترین دارایی­ اقتصادی آمریکاست و رئیس‌جمهور ترامپ به‌درستی درک می‌کند که اگر بخواهیم کشورمان آینده‌ای پررونق داشته باشد، باید اکنون ایستادگی کنیم تا تجارت منصفانه را حفظ کرده و از رقابت‌پذیری آمریکا محافظت کنیم.» (۱) این دو نگرانی از جمله عواملی بود که باعث شد در تاریخ 29 مه 2018، ترامپ اعلام کند که نماینده ­تجاری ایالات­ متحده باید تا 15 ژوئن، وضع تعرفه اضافی 25 درصدی بر واردات چینی به ارزش تقریبی 50 میلیارد دلار که شامل فناوری‌های صنعتی مهم از جمله فناوری‌های مرتبط با سیاست صنعتی «ساخت چین 2025» چین، را اعلام کند.

پس در نهایت دو عامل محرک اصلی، شکایت ایالات متحده آمریکا از چین در سازمان تجارت­ جهانی و افزایش تعرفه‌­های تجاری بر آن بود. نخست، مسئله مالکیت معنوی فناوری آمریکایی و دوم، نگرانی از جایگزینی محصولات چینی و از دست دادن جایگاه اقتصادی و به دنبال آن جایگاه سیاسی آمریکا در جهان بر اساس سیاست صنعتی ساخت چین 2025. چرا که در صورت تحقق این برنامه صنعتی بسیاری از کشورهایی که خریدار محصولات آمریکایی بودند از حق انتخاب و قدرت مانوردهی بیشتری در رابطه با آمریکا به دلیل وجود انتخاب جایگزین برخوردار می‌شدند.

1-2.  افزایش تعرفه‌های تجاری

در پی تحقیقات نماینده تجاری ایالات ­متحده تحت بخش 301 قانون تجارت 1974، و اعلام نتایج آن مبنی بر تخلف چین؛ این کشور در چهار فاز تعرفه های تجاری خود را بر کالا­های چینی افزایش داد:

فاز اول

در فاز اول تعرفه‌­ها بنابر پیشنهاد نماینده تجاری ایالات متحده آمریکا تعرفه اضافی 25 درصد بر فهرستی از محصولات چینی اعمال کرد. به‌عنوان مثال، اگر کالای ­چینی که قبلاً مشمول تعرفه صفر درصدی بود، اکنون تحت تعرفه 25 درصدی قرار خواهد گرفت؛ اگر کالای چینی که پیشتر تحت تعرفه 10 درصدی بود، اکنون تحت تعرفه 35 درصدی قرار خواهد گرفت.(۲)

فاز دوم

 فاز دوم این برنامه مکمل فاز اول بود و برخی کالاهای خاص را به همان تعرفه افزوده بود و این سیاست را با عنوان «ضد دامپینگ و ضد یارانه» در مرحله اجرایی قرار داده بود.(۳)

فاز سوم

در پی دو فاز افزایش تعرفه­‌های تجاری، چین در تاریخ 6 ژوئیه 2018 به این اقدامات ایالات ­متحده پاسخ داد و تعرفه‌هایی را بر کالاهای آمریکایی اعمال کرد. در پاسخ به این اقدام چین، نماینده ­تجاری ایالات ­متحده پیشنهاد کرد که اقدامات خود را اصلاح کرده و علاوه بر حفظ تعرفه‌های قبلی (34 میلیارد دلار و 16 میلیارد دلار)، تعرفه‌های اضافی 10 درصدی جدیدی نیز بر محصولات چین به ارزش 200 میلیارد دلار اعمال کند.(۴)

فاز چهارم

فاز چهارم وضع تعرفه اضافی به میزان حداکثر 25 درصد بر روی محصولات چین با ارزش تجارت سالانه تقریباً 300 میلیارد دلار بود.(۵) البته  تا پایان دوران ریاست جمهوری ترامپ این روند ادامه پیدا کرد و حتی تا 350 میلیاد دلار نیز افزایش پیدا کرد.

1-3. تحریم شرکت‌های چینی

در بازه زمانی 2018 تا 2019 ایالات­ متحده ­آمریکا به دلایل یا مسائل متعددی از جمله مسائلی چون امنیت ­سایبری، مالکیت حقوقی و همکاری با کشور­های لیست سیاه تحریم­‌های آمریکا مانند جمهوری ­اسلامی ­ایران و کره ­شمالی شرکت ­های چینی مانند هواووی و زدتی ای را تحریم کرد.

بنابه گزارش وزارت دادگستری ایالات­ متحده ­آمریکا از زیرمجموعه­‌های شرکت هواوی، «اسکای کام» یک شرکت ثبت شده در هنگ­ کنگ بود که عملیات اصلی آن در ایران انجام می‌شد. این شرکت به عنوان زیرمجموعه‌ای از هوآوی در ایران فعالیت می‌کرد. این شرکت کالاهای ساخت ایالات­ متحده که تحت تحریم بودند را به ایران می­فروخت.(۶) علاوه براین از دیگر نگرانی­‌های آمریکا فعالیت هواوی در  شبکه‌های 5جی، بود چرا که معتقد بود دولت­ چین با استفاده از این شرکت‌ها قادر به جاسوسی و دسترسی به اطلاعات حساس ایالات ­متحده و هم‌پیمانان آن می‌شود.

همانطور که در نمودار زیر مشاهده می‌کنید در نتیجه این سیاست‌های تجاری در دوران ریاست جمهوری ترامپ، اولویت وی که در کاهش کسری تراز تجاری در رابطه با چین بود تا حدودی کاهش یافت.

(۷)

1-4.  ممانعت از همکاری چین با کشورهای هم­‌پیمان ایالات ­متحده

همگام با شروع جنگ ­تجاری بر علیه چین، ایالات ­متحده ­آمریکا در جهت کاهش مراوادت ­تجاری کشورهایی که به عنوان شرکای استراتژیک وی لحاظ می‌­شدند گامی رو به جلو برداشت و با هدف مقابله با سیاست­‌های ناعادلانه چین زمینه بازدارندگی اقتصادی چین را در سطح تجارت­ جهانی فراهم کرد. در این لیست کشور­هایی مانند: ژاپن، کره جنوبی، هند، آلمان و کشورهای جنوب شرقی آسیا مانند فیلیپن، تایلند و ویتنام به چشم می‌خورد که میزان تاثیرگذاری فشار، حوزه مخالفت و پذیرش سیاست ­تهاجمی آمریکا بر علیه همکاری آنها با چین متفاوت است.

1-4-1.  استرالیا

در 23 اگوست سال ۲۰۱۸، استرالیا نخستین کشوری بود که دستورالعمل‌های امنیتی صادر کرد که بر اساس آن به شرکت‌های مخابراتی این کشور توصیه می‌شد از خرید تجهیزات و خدمات نسل پنجم  از شرکت چینی هواوی خودداری کنند. تصمیم کانبرا بر سر یک بحث جاری در درون این اتحادیه دلالت دارد که آیا باید ریسک‌های جاسوسی و خرابکاری ناشی از مشارکت خارجی در شبکه‌های ملی نسل5 را مدیریت کرد یا به طور کامل از بین برد.(۸) تصمیم استرالیا منجر به سقوط فوری یک پروژه چند میلیارد دلاری در استرالیا متعلق به شرکت تی پی جی، یک شرکت آمریکایی شد که پیش از این میلیون‌ها دلار بر اساس توافقات با هواوی سرمایه‌گذاری کرده بود.

2-4-1. بریتانیا

در 28 ژانویه 2020 بنابر گزارش مرکز امنیت ­سایبری ­بریتانیا هواوی به دلیل داشتن سهم قابل توجهی از بازار بریتانیا و تحت قانون اطلاعات ­ملی چین در سال ۲۰۱۷ ممکن است ملزم به اقداماتی شود که برای بریتانیا مضر باشد. همچنین بنابر ادعای این مرکز امنیت ­سایبری و کیفیت مهندسی هواوی پایین است و فرایندهای آن غیرشفاف است و تعدادی از شرکت‌های هواوی برای بیش از ۱۲ ماه در لیست تحریم ایالات متحده قرار دارند. این محدودیت‌ها به طور مداوم در حال تشدید است که احتمالاً بر در دسترس بودن و قابلیت اطمینان محصولات هواوی در آینده تأثیر خواهد گذاشت. این تحریم‌ها به گونه‌ای است که هواوی احتمالاً قادر نخواهد بود از فناوری‌ها و نرم‌افزارهای ایالات متحده در طراحی و تولید محصولات خود استفاده کند. این موضوع تغییرات قابل توجهی را در محصولات هواوی که به بریتانیا عرضه می‌شوند، ایجاد خواهد کرد که نظارت بر این محصولات را به طرز قابل توجهی چالش‌برانگیز و احتمالاً غیرممکن خواهد کرد. (۹) تمامی تجهیزات موجود هواوی تا پایان سال 2027 از شبکه‌های 5جی حذف خواهند شد؛ و ممنوعیت قبلی برای حضور هواوی در بخش‌های حساس «هسته‌ای» شبکه 5جی همچنان برقرار خواهد بود.(۱۰)

1.سیاست‌های چین در قبال جنگ تجاری آمریکا

از جمله سیاست­‌های واکنشی چین در مقابل افزایش تعرفه­ های ­تجاری آمریکا در زمان ترامپ؛ افزایش تعرفه‌­های تجاری کالاهای آمریکایی با همان تعرفه وضع شده آمریکا بر علیه خودش بود. اما سیاست‌­های تجاری چین در سطح کلان را می‌توان در سیاست­‌های زیر خلاصه کرد:

 1-2. مذاکره مرحله اول توافق تجاری

در جهت کاهش تنش­‌های تجاری در روابط بین چین و ایالات ­متحده به تدبیر طرف چینی مذاکره­‌ای در جهت رفع تعرفه‌­های تجاری صورت گرفت؛ در نتیجه این مذاکره چین متعهد شد که طبق ماده 1-1 تا 1-6  حقوق مالکیت معنوی شرکت­‌هایی که در زمینه فناوری با آنها فعالیت می‌کرد را حفظ کند (۱۱) و در ادامه میزان خرید کالاهای آمریکایی را افزایش دهد.

2-2. تلاش در جهت تنوع بخشی مراودات تجاری

چین تلاش کرد تا به منظور کاهش وابستگی به ایالات ­متحده در برخی از حوزه‌ها، منابع وارداتی خود را تنوع ببخشد. به‌عنوان مثال، در مورد واردات محصولات کشاورزی، چین از کشورهای دیگر مانند برزیل، آرژانتین و کشورهای آسیایی و افریقایی برای تأمین محصولات خود استفاده کرد. چین برای کاهش اثرات منفی جنگ تجاری با آمریکا، تلاش کرد تا روابط­ تجاری خود را با کشورهای دیگر تقویت کند. چین به‌ویژه با کشورهای اتحادیه اروپا، کشورهای آسیایی و برخی از کشورهای درحال ­توسعه وارد توافقات تجاری جدید شد و پروژه‌هایی مانند طرح کمربندوراه و طرح­‌های مکمل آن را گسترش داد. این طرح‌ها می‌توانند به چین کمک کنند تا منابع جدید بازارها و تأمین‌ کنندگان را پیدا کند.

از جمله این طرح ها راه ابریشم سلامت است که با هدف اعلام تعهد چین به مراقبت‌­های بهداشتی ­جهانی و تقویت پیوندهای مردمی در امتداد منطقه کمربندوراه شکل گرفته است. شیوع بحران کوید ۱۹ در سطح جهانی در سال 2020 منجر به گسترش راه ابریشم سلامت شد که اکنون جنبه‌­های گسترده تری مانند نوآوری پزشکی، همکاری میان متخصصان مراقبت‌های بهداشتی در بیرون از کشور، دیپلماسی واکسن و ساخت تاسیسات پزشکی را پوشش می­‌دهد. بنابر گزارش رسمی دولت چین،  تا اکتبر 2021 چین 1.5 میلیارد دوز واکسن و مواد خام چینی را به بیش از 100 کشور و سازمان­‌ بین‌المللی و بیش از 320 میلیارد ماسک، 3.9 میلیارد لباس محافظ و 5.6 میلیارد کیت آزمایشی به کل ­جهان ارائه کرده است.(۱۲)

از سوی دیگر، راه ابریشم سبز نیز به دنبال سبزتر و پایدارتر کردن پروژه‌های کمربندوراه است. برنامه­‌های راه ابریشم سبز شامل کاهش انتشار گازهای گلخانه ای آب و هوا، کاهش آلودگی و پاسداری از گوناگونی زیستی و در همین حال، تضمین بهبود فرصت­های اقتصادی برای کشورهای درگیر است. (۱۳) در اواخر سال 2018، چین «اصول سرمایه گذاری سبز» در چهارچوب ابتکار کمربندوراه را منتشر کرد. تا ژوئن 2021، 39 موسسه مالی بین‌المللی بزرگ در این برنامه ثبت نام کرده بودند. (۱۴) در سال 2019، ائتلاف بین المللی توسعه سبز در چهارچوب ابتکار کمربندوراه برای مشارکت در گفتگوها، تبادلات، تحقیقات مشترک، ظرفیت­ سازی و دیگر فعالیت­‌ها درست شد. از آن زمان تا ۲۰۲۳ بیش از 150 شریک چینی و خارجی از بیش از 40 کشور جهان جذب شده­‌اند و این طرح پاسخ مثبت و پشتیبانی گسترده ­ای از جامعه ­بین ­المللی به دست آورده است. به عنوان یکی از جنبه های کلیدی ابتکار کمربندوراه، مقامات چینی همچنین تعهد قابل توجهی نسبت به پایدار کردن سرمایه گذاری­ های انرژی در منطقه کمربندوراه نشان داده اند. این امر بیشتر به دو صورت انجام شده است: 1) کاهش سرمایه گذاری­‌های مرتبط با زغال سنگ. 2) افزایش سرمایه گذاری در انرژی سبز.(۱۵)

2-3.  حمایت از شرکت­‌های آسیب دیده و تاکید بر استفاده از فناوری و بازار داخلی

چین یک طرح حمایت از شرکت‌های آسیب دیده در نتیجه اقدامات ایالات متحده اجرا کرد. دولت چین به هوآوی، بزرگ‌ترین تولید کننده تجهیزات مخابراتی و گوشی‌های هوشمند، کمک‌های فراوانی ارائه کرد. این شرکت با تحریم‌های ایالات متحده مواجه شد که شامل محدودیت در دسترسی به فناوری‌های آمریکایی می‌شد. هوآوی در 2023 بیش از یک میلیارد دلار یارانه از دولت چین دریافت کرده است که بیش از چهار برابر مبلغ دریافتی در 2019 است، طبق گزارش‌های مالی هوآوی. در مجموع، هوآوی طی پنج سال گذشته نزدیک به 3 میلیارد دلار دریافت کرده است که 3 درصد از هزینه‌های تحقیق و توسعه آن را تشکیل می‌دهد.(۱۶) این کمک­‌های مالی کماکان ادامه دارد و باتوجه به شکل یک بنظر می رسد تا سال­های آتی و با توجه سیاست­ های تجاری ترامپ چند برابر خواهد شد؛ در حالی که هواوی با چالش‌هایی در بازارهای بین‌المللی روبرو است، تمرکز آن بر بازار چین عامل اصلی در بازگشت آن بوده است.  با توجه به آمار میزان درآمد هواوی از 2013 تا سال 2023، که در شکل دو به نمایش در آورده است حدود دو سوم از درآمد هواوی از مشتریان داخلی به دست می‌آید. این تغییر جهت با سیاست «خرید داخلی» چین که استفاده از محصولات فناوری داخلی را بر محصولات خارجی ترجیح می‌دهد، تسهیل شده است.

(شکل یک)(۱۷)

(شکل دو)(۱۸)

بی وای دی، تی ای سی، ال جی، زدتی ای از جمله شرکت ­های هستند که از حمایت‌­های چینی بهرمنده شده­‌اند. تاثیر این طرح‌­های حمایتی به نحوی بوده است که شرکت بی وای دی که از بزرگترین تولید کنندگان ماشین‌­های برقی است؛ بی وای دی  اکنون بزرگ‌ ترین تولید کننده خودروهای برقی در جهان است و تسلا را پشت سر گذاشته و به‌سرعت در حال گسترش در خارج از کشور است. برندهای چینی به‌ویژه در بازارهای نوظهور مانند جنوب‌شرقی آسیا محبوب هستند. به‌عنوان مثال، تایلند در 2022 سومین مقصد بزرگ صادرات خودروهای برقی چینی از نظر تعداد بود. این روند توسط در دسترس بودن مدل‌های خودروهای ارزان و جذاب هدایت می‌شود.(۱۹) این سیاست همگام با استراتژی میک در حال تحقق است، سیاست میک یا «ساخت چین 2025» یک ابتکار استراتژیک است که به‌دنبال تضمین موقعیت چین به‌عنوان یک قدرت جهانی در صنایع پیشرفته و با فناوری بالا می‌باشد. هدف اصلی این برنامه کاهش وابستگی چین به واردات فناوری‌های خارجی و سرمایه‌گذاری سنگین در نوآوری‌های داخلی است تا شرکت‌های چینی قادر به رقابت در بازارهای داخلی و جهانی شوند.(۲۰)

برخی از عناصر اصلی استراتژی ساخت چین 2025 عبارتند از:

نوآوری و سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه: تمرکز بر ایجاد شرکت‌هایی است که قادر به نوآوری از طریق تحقیق و توسعه باشند و تاکید خاصی بر افزایش محتوای داخلی در اجزاء اصلی دارند. دولت اهداف بلندپروازانه‌ای مانند افزایش محتوای داخلی اجزاء اصلی به ۴۰٪ تا سال ۲۰۲۰ و ۷۰٪ تا سال ۲۰۲۵ تعیین کرده است. با این حال، این اهداف نگرانی‌هایی را در مورد نقض قوانین سازمان تجارت جهانی  به دلیل ماهیت حمایت‌گرایانه آنها به همراه دارد.

یارانه‌ها و حمایت مالی: دولت چین حمایت مالی قابل توجهی برای صنایع کلیدی فراهم می‌کند. این شامل وام‌های کم بهره، یارانه‌های مستقیم و سرمایه‌گذاری در بخش‌های فناوری پیشرفته مانند نیمه‌هادی‌ها است. برای مثال، یک صندوق نیمه‌هادی برای حمایت از شرکت‌هایی مانند شیائومی در توسعه پردازنده‌های خود ایجاد شده است.

شرکت‌های دولتی و سرمایه‌گذاری:‌ شرکت‌های دولتی سوی نقش اصلی را در پیشبرد این ابتکارات ایفا می‌کنند، هم از طریق سرمایه‌گذاری‌های مستقیم و هم از طریق ایجاد شرایط مطلوب برای شرکت‌های خصوصی. بانک‌های دولتی گزینه‌های مالی مانند وام‌های کم بهره و اوراق قرضه را به ویژه برای شرکت‌های کوچک و متوسط ارائه می‌دهند. بین سال‌های2005 و 2016 (1383 تا 1394)، شرکت‌های چینی سرمایه‌گذاری‌های قابل توجهی در خارج از کشور انجام دادند، از جمله ۱۳.۶ میلیارد دلار در آلمان و ۱۳۵ میلیارد دلار در ایالات متحده، که به آنها دسترسی به مالکیت معنوی خارجی و تخصص‌های مرتبط را می‌دهد.

پایداری و کارآیی: دولت همچنین بر ایجاد کارآیی بیشتر در صنایع تأکید دارد. این شامل اهداف بلندپروازانه‌ای مانند کاهش ۳۵٪ مصرف انرژی و آب به ازای هر واحد ارزش افزوده تا سال ۲۰۲۵ است. این اهداف با هدف کلی چین برای ترویج رشد صنعتی پایدار و دوستدار محیط زیست همسو است.

مالکیت معنوی و حاکمیت فناوری: تاکید بر مالکیت معنوی بخش کلیدی از «ساخت چین 2025» است. تلاش دولت برای جایگزینی مالکیت معنوی خارجی با گزینه‌های داخلی جزء ضروری برای اطمینان از خودکفایی چین و کاهش وابستگی به فناوری‌های خارجی، به ویژه در زمینه‌های استراتژیک مانند نیمه‌هادی‌ها و مخابرات است.

تحقق اهداف بالا منوط به چند عامل است؛ 1) جذب سرمایه‌گذاری خارجی 2)آزادسازی بازار 3)افزایش کنترل دولت بر صنایع کلیدی 4)ادغام شرکت‌های دولتی. شرکت‌های دولتی، به‌ویژه آنهایی که با بخش‌های میک 2025 هم‌پوشانی دارند، در حال ادغام هستند. این اقدام ، همراه با حضور شرکت‌های چندملیتی بزرگ می‌تواند  منجر به افزایش متمرکز شدن بازار و شراکت‌های استراتژیک با صنایع خارجی می‌شود.

۴.۲ کاهش وابستگی به دلار و شروع عصر ارز دیجیتال

در سال ۲۰۱۶، صندوق بین‌المللی پول، یوان را به‌عنوان پنجمین ارز در سبد «حق برداشت ویژه» (اس‌دی‌آر)  خود به‌همراه دلار آمریکا، یورو، ین ژاپن و پوند بریتانیا گنجاند. در حال حاضر، یوان چین از نظر وزن در سبد اس دی آر، پس از دلار آمریکا و یورو، در رتبه سوم قرار دارد( ۲۱) اس دی آر حق برداشت ویژه یک واحد ارزی است که توسط صندوق بین المللی پول ایجاد شده است. مقامات چینی از بین‌المللی شدن یوان از طرق مختلفی حمایت می‌کنند، از جمله از طریق شبکه‌ای از بانک‌های تسویه یوان اختصاصی، سیستم پرداخت بین‌المللی یوان، خطوط مبادله یوان، و توافقات دوجانبه با کشورهای مختلف برای افزایش استفاده از یوان در تجارت.

چین شبکه‌ای از ۳۱ بانک تسویه یوان در ۲۷ کشور، از جمله بیشتر اقتصادهای پیشرفته و بسیاری از اقتصادهای نوظهور بزرگ، راه‌اندازی کرده است. بانک‌های تسویه معمولاً شعبه‌های محلی بانک‌های چینی هستند، اما در برخی موارد، شعبه‌هایی از بانک‌های خارجی هستند بیشتر شبکه بانک‌های تسویه بین سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ (1391 تا 1394) تأسیس شد، اما چین همچنان آن را گسترش داده است و آخرین کشورهای اضافه شده به این شبکه تسویه شامل برزیل، پاکستان، قزاقستان و لائوس است. تأسیس یک بانک تسویه رسمی معمولاً با افزایش تجارت انجام‌ شده با یوان همراه است. (۲۲) در سال ۲۰۱۵، چین سیستم پرداخت بین‌المللی ­مرزی را برای حمایت از استفاده بین‌المللی از یوان معرفی کرد. سیبپس(CIPS) تسویه حساب تراکنش‌های مرزی یوان را ارائه می‌دهد. همچنین دارای قابلیت‌های پیام‌رسانی است که آن را قادر می‌سازد تا با سوئیفت رقابت کند.

با این حال، گزارش شده که ۸۰ درصد از پرداخت‌ها در سیپس هنوز از سوئیفت استفاده می‌کنند. از زمان معرفی، استفاده از سیپس به‌طور مداوم افزایش یافته و با توجه به تحریم‌های مرتبط با جنگ علیه روسیه در سال ۲۰۲۲، پذیرش آن سرعت بیشتری گرفته است. سهم یوان از ذخایر ارزی جهانی از 1.1٪  در سال 2016 به 2.8%  در سال 2022 افزایش یافته است. با این حال، از آن زمان این سهم به 2.3%کاهش یافته است، چرا که ارزش یوان کاهش یافته است. با وجود تحریم‌های غرب علیه روسیه که می‌توانست باعث افزایش سهم یوان در ذخایر ارزی شود، این امر تاکنون به طور ملموسی اتفاق نیفتاده است. در حال حاضر، سهم یوان مشابه با دلار استرالیا و دلار کانادا است، اما از پوند انگلیس، ین ژاپن، یورو و دلار آمریکا عقب‌تر است.

این عوامل زمینه همکاری تجاری دوجانبه چین با کشورهای مانند روسیه و سنگاپور و گشایش بازارهای مستقیم برای مبادلات یوان با ارزهایی مانند ین ژاپن، پوند بریتانیا در سیستم‌های مختلف مالی انجام داده است. (۲۳) اما همانطور که در شکل سه قابل رویت است میزان مراودات چین و همتایان وی با یوان در حال افزایش است و این امر با گسترده تر شدن سبد ارزی چین دو چندان خواهد شد.

(شکل سه)

در چند دهه اخیر توجه و ارزش ارزهای دیجیتال به مراتب افزایش حائز اهمیتی داشته است به همین عنوان چین با ارز دیجیتال ای-سی ان وای از کشورهای پیشگام در جهت فعالیت در این عرصه است. این ارز دیجیتال از نظر وجودی با ارزهای دیجیتال دیگر مانند بیت کوین تفاوت دارد چراکه تحت نظارت کامل دولت و بانک چین قرار دارد. این ارز در حال حاضر در مرحله ازمایشی در چهار استان شنژن، سوژو، جنگدو و پکن قرار دارد. در حال حاضر، ای-سی ان وای  به‌طور عمده برای پرداخت‌های خرده‌فروشی داخلی طراحی شده است، اما بانک مرکزی چین در حال پاسخگویی به ابتکارات جی 20 و سایر سازمان‌های بین‌المللی برای بهبود پرداخت‌های مرزی است.(۲۴)

همچنین سهم طلا در ذخایر ارزی بلوک چین از سال 2015 در حال افزایش بوده است اما در همین بازه زمانی، سهم طلا در ذخایر ارزی کشورهای بلوک ایالات متحده به طور کلی ثابت باقی مانده است. این نشان می‌دهد که خرید طلا توسط برخی بانک‌های مرکزی ممکن است به دلیل نگرانی از ریسک تحریم‌ها باشد. مدیران ذخایر ارزی تمایل دارند تا دارایی‌های طلا را به منظور پوشش در برابر عدم اطمینان اقتصادی و ریسک‌های ژئوپولیتیکی از جمله ریسک تحریم‌ها افزایش دهند. در مورد چین، سهم طلا در کل ذخایر ارزی از کمتر از 2 درصد در سال 2015 به 4.3 درصد در سال 2023 افزایش یافته است. در همین بازه زمانی، ارزش دارایی‌های چین از اوراق خزانه‌داری و اوراق دولتی ایالات متحده نسبت به ذخایر ارزی از 44 درصد به حدود 30 درصد کاهش یافته است.(۲۵)

3. آینده روابط چین و آمریکا در دور جدید ریاست جمهوری ترامپ

باتوجه به آمارتراز تجاری که در ابتدا بیان شد، روند طی شده جنگ تجاری در دوره اول،  نقش پروژه­‌های راهبردی چین در سطح جهانی و در نهایت کابینه انتخابی ترامپ، ایالات متحده آمریکا کماکان بهانه مناسبی برای توجیه سیاست­ های تهاجمی خود در قبال چین خواهد داشت. براین اساس ابعاد جنگ­ تجاری گسترده­ تر خواهد شد و در حوزه ژئواکونومی با پروژه راه ابریشم قطبی راه خواهد یافت. در مقابل سیاست‌های چین نیز مانند سیاست تجاری وی در جواب تعرفه‌ها احتمالاً انعطاف‌پذیرتر می‌شود.

1-3. کابینه جدید ترامپ؛ نشانه‌ای از تداوم جنگ تجاری

مهمترین نشانه تداوم جنگ تجاری بین ایالات و چین، ویژگی‌های کابینه جدید ترامپ است. انتخاب دیوید پردو به عنوان سفیر آمریکا در چین، مایک والتز به عنوان مشاور امنیت ملی و مارکو روبیو به عنوان وزیر امور خارجه آمریکا که چهره‌های شناخته شده ضد چین هستند حاکی از تشدید جنگ تجاری بین دو طرف است. با انتخاب دیوید پردو به عنوان سفیر آمریکا در چین شاهد فشار بیشتر در اعمال تعرفه‌های تجاری خواهیم بود چرا که دیوید پردو، سناتور سابق جمهوری‌خواه از ایالت جورجیا، که قبلاً به عنوان حامی تجارت آزاد و کاهش کسری تجاری با چین شناخته می‌شد، در ماه‌های اخیر تغییر جهت چشمگیری در سیاست خود داشته و اکنون رویکردی تندتر نسبت به چین اتخاذ کرده است. (۲۶) همچنین مایک والتز مشاور امنیت ملی اوایل ماه جاری در اکونومیست نوشت که ایالات متحده باید به طور «فوری» درگیری‌ها در اوکراین و خاورمیانه را به پایان برساند تا ایالات متحده بتواند «سرانجام تمرکز استراتژیک خود را بر آنجا بگذارد که باید باشد: مقابله با تهدید بزرگتر از حزب کمونیست چین.» همچنین والتز گفته است ایالات متحده در یک «جنگ سرد» با چین است و خواستار تحریم المپیک زمستانی 2022 در پکن توسط ایالات متحده نیز شده بود. مارکو روبیو وزیر خارجه کنونی دولت ترامپ نیز در زمانی که در مجلس سنا بود تلاش‌های بسیاری برای تغییر روابط ایالات متحده با چین انجام داد. او قوانین مهمی همچون «قانون جلوگیری از کار اجباری اویغورها» و «قانون حقوق بشر و دموکراسی هنگ‌کنگ» را تصویب کرده است که به مقابله با نقض حقوق بشر در چین پرداخته است. همچنین، روبیو در زمینه فناوری و امنیت ملی، قوانینی برای محدود کردن نفوذ شرکت‌های چینی مانند هواوی و زد تی ای تصویب کرده است. او تحقیقات پیشگامانه‌ای درباره منشاء کرونا انجام داد که نشان می‌دهد ویروس از یک آزمایشگاه دولتی در چین سرچشمه گرفته است. (۲۷) در نتیجه، این سه نفر مثلثی از فشارهای فزاینده بر چین خواهند بود و تاثیر زیادی در روابط با چین ایفا خواهند کرد.

2-3. ابعاد و عناصر جنگ تجاری

افزایش تعرفه­‌های تجاری یکی از راهبردهای اصلی ترامپ در مقابله با چین است و به نظر می‌رسد این روند در چندین فاز در واکنش به سیاست­ های مختلف چین ادامه پیدا کند. همچنین همانطور که در گذشته چین در واکنــش بــه تهدیــدات دولــت ­ترامــپ مبنی بــر افزایــش تعرفه­‌ها، مجموعــه‌­ای از سیاســت‌­های حمایتی را بــرای تقویــت بخــش صــادرات و مقابلــه بــا محدودیت‌­های تجــارت خــارجی اعمال نمــود در ادامه نیز پیش­‌بینی می­‌شود برای مقابله فعالانه با این تهدیدات سیاست‌­های حمایتی گسترده­ تری را در حمایت از صادرکنندگان چینی بکار ببرد.

علاوه بر این با افزایش همکاری چین با سازمان تجارت جهانی و همچنین  خطر تاثیر طرح­‌های تجاری آن که تحت پروژه کمربند و راه در حال گسترش است بنظر می‌رسد خطر خروج آمریکا از این سازمان و فشار بر کشورهای همراه با پروژه­‌های چین مانند راه ابریشم قطبی و راه ابریشم سلامت و راه ابریشم سبز دور از باور نباشد؛ واکنش­‌های اخیر ترامپ در مورد خرید گرینلند نشان دهنده اهمیت راه ابریشم قطبی است؛ چرا که این مسیر دریایی بالقوه، فاصله میان شرق و غرب را کوتاه می‌کند و در مقایسه با مسیر سنتی میان آسیا و اروپا از راه تنگه مالاکا، مسیر دریایی را از 35 روز به 19 روز کاهش می‌دهد.(۲۸) همچنین این منطقه یکی از مهمترین نیازهای چین یعنی تامین انرژی را برطرف می‌سازد. بنابه گزارش نهادهای آمریکایی از منابع نفت و گاز قطب شمال در سال 2008، از مقدار منابع نفت و گاز طبیعی کشف نشده تقریباً 90 میلیارد بشکه نفت، 1669 تریلیون فوت مکعب گاز و 44 میلیارد بشکه مایعات گاز طبیعی ممکن است در این منطقه باشد.(۲۹)

ایالات متحده با درک پیامدهای ژئوپلیتیکی آن، علاقه بسیاری به تحولات این راهگذر شمالی نشان داده است. با توجه به آخرین سند استراتژی ملی ایالات متحده برای منطقه قطب شمال که در اکتبر 2022 منتشر شد، ایالات­ متحده ­آمریکا برخلاف گذشته، توجه جدی به قطب شمال برای از دور بیرون کردن چین به عنوان رقیب اقتصادی و افزایش میدان مانور استراتژیک در برابر روسیه به عنوان رقیب نظامی-سیاسی خود در منطقه را در نظر دارد. این سند می‌گوید که ایالات متحده آمریکا در چهار ستون: امنیت، تغییرات آب و هوایی و پاسداری از محیط  زیست، توسعه اقتصادی پایدار به ویژه در منطقه الاسکا، و همکاری و حکمرانی بین المللی دست به فعالیت خواهد زد.

ایالات­ متحده ­آمریکا هدف استراتژی خود را در سه گام تعریف می‌کند: گام نخست، بهبود درک از محیط عملیاتی قطب شمال که نشان‌ دهنده آگاهی آمریکا از ضعف لجستیکی خود در این منطقه است. گام دوم، تمرین حضور برای پشتیبانی از اهداف اولویت دار یا به سخنی دیگر، حضور ناوگان یخ شکن ساحلی در منطقه برای تقویت زیرساخت­‌های امنیتی؛ گام سوم، به حداکثر رساندن کوشش برای وحدت با متحدین است. سه گام استراتژی با هدف تامین امنیت در کنار ستون چهارم سند استراتژیک یعنی همکاری و حکمرانی بین المللی، در طول یکدیگر قرار می‌گیرند. این امر زمینه ای را فراهم می کند که آمریکا با میدان مانوری کوچک تر در کنار چین و روسیه وارد عرصه رقابتی شود.

از جمله اقدامات دیگر ترامپ می‌تواند فشار بر کشورهای ثالث در زنجیره تامین مانند مکزیک و ویتنام باشد چرا که اگر چه در دوره گذشته تعرفه‌­های سنگین بر کالای چینی گذاشته شد اما به دلیل نقش کشورهای واسط در این روابط تجاری، مانعی بر سر کالاهای چینی قرار نگرفت. همچنین با شروع فعالیت چین در زمینه ارزهای دیجیتال و تمایل ترامپ به استفاده از بیت‌کوین به عنوان یکی از اشکال ذخایر ارزی(۳۰) باز شدن جبهه جدیدی از رقابت‌­های تجاری بین این دو قدرت بزرگ قابل پیش‌بینی است.

بنابراین به‌نظر می‌رسد تعاملات چین و ایالات متحده آمریکا در یک سیستم چرخه ­های بازخورد تبیین گردد؛ در این سیستم چین از استراتژی «اقدام رفت و برگشتی» در جواب سیاست ­های تهاجمی آمریکا استفاده می­ کند. این نگاه استراتژیک در آمیخته با استراتژی سه جنگ افزارچین است که که با سه ابزار حقوقی، رسانه، روانی چالش‌های تجاری آینده را تعدیل می‌کند. اهمیت این استراتژی در این است که آزادی عملیاتی رقیب را محدود می‌کند، روایت­ های بین المللی را به نفع خود به نمایش می گذارد و افکار عمومی را با اهداف خود همراه می‌سازد در نتیجه در جنگ تجاری چین با کنترل افکار عمومی، تأکید بر قربانی بودن خود و استفاده از ابزارهای دیپلماتیک و حقوقی هزینه اقدامات آمریکا را دوچندان می‌کند.


اندیشکده تهران


0 دیدگاه

logo

ارسال دیدگاه