در ماه های اخیر حملات اسرائیل به مناطق مختلف سوریه پرتعداد شده بود و به طور مشخص هدف آن تضعیف پشتیبانی از جبهه لبنان بود. اما بعد از سقوط حکومت بشار اسد، راهبرد و رفتار صهیونیست ها در یک هفته اخیر نشان دهنده آن است که تل آویو نگاهی متفاوت و  فراتر از «سوریه پشتیبان» لبنان را دنبال می‌کند.

سوریه ضعیف، فرصتی برای تطبیع

 سوریه ضعیف لزوما به معنای نبود حاکمیت قدرتمند و یکپارچه در مرزهای کنونی سوری نیست، بلکه وجود یک حاکمیت با مولفه های تضعیف شده اقتداری در حوزه های اجتماعی، اقتصادی و بالاخص نظامی با تمرکز بر نیروهای هوایی است. حملات گسترده به مراکز نظامی (بیش از ۶۵۰ حمله) و هدف قرار دادن مراکز استراتژیک تولیدی و تحقیقانی تکمیل کننده این پازل است. سوریه ضعیف، بهترین فرصت برای تطبیع یا عادی‌سازی است.

تلاش برای الحاق کامل جولان

منطقه بلندی های جولان از جنگ ۱۹۶۷و سپس تغییرات اندکی در ۱۹۷۳،  مولفه نخست تصمیم گیری میان روابط تل آویو و دمشق بوده است. منطقه جولان به‌واسطه جایگاه استراتژیک و حساس آن به واسطه مشرف بودن آن بر سرزمین‌های مجاور از جمله دمشق، حیفا و مناطق شمالی سرزمین‌های اشغالی که بخش عظیمی از جمعیت صهیونیست‌ها را شامل می‌شود، همواره حساسیت‌برانگیز بوده است. مسئله آب، انرژی، کشاورزی و ... از دیگر عواملی است که بر اهمیت جولان می‌افزاید.

 با آغاز بحران سوریه و تلاش غربی‌ها برای ساقط کردن بشار اسد و تجزیه سوریه، صهیونیست‌ها بسیار به تکمیل فرآیند اشغال گری خود در جولان امیدوار شدند. صهیونیست‌ها تلاش‌های فراوانی برای تغییر ماهیت بافت اجتماعی آن انجام داده‌اند. از بدو اشغال، اسرائيل به‌سرعت به گسترش شهرک‌های یهودی‌نشین در اين منطقه اقدام كرد. هرچند اين شهرک‌ها تراكم جمعيتي مهمي را در آنجا ايجاد نکرده‌اند، ولي جايگاه دفاعي و توليد محصولات زراعي آن غیرقابل‌انکار به نظر می‌رسد.

 اين مجموعه مسكوني- توليدي شامل شهر كزارين، ۱۱كيبوتس (مجتمع کشاورزی)، ۳ روستاي نمونه گردشگري و ۶ مركز خدماتي، ۲ تعاوني كشاورزي است. در طي سال‌های اخير، رژيم صهيونيستي بر تعداد شهرک‌ها افزوده است. تاکنون بیش از ۳۰ شهرک صهیونیستی در آن ایجاد کرده‌اند. اکنون حدود ۲۰ هزار نفر از یهودیان اسرائیلی در بلندی‌های جولان سکونت دارند و تنها ۲۰ هزار سوری در حال حاضر هنوز در جولان مانده‌اند. از این ۲۰ هزار نفر باقی‌مانده از ساکنان اصلی جولان پیش از اشغال ۱۷۰۰۰ دروزي و ۳۰۰۰ علوي هستند.

لذا با همراه کردن دروزی ها، کاملا میتوان جولان را از منظر اجتماعی، اماده الحاقی کامل به سرزمین های صهیونیستی دانست. بلندی های جولان دهه هاست بخشی از آن در اشغال است. اما پیشروی های اخیر (حدود ۱۰ کیلومتر) و اشغال برخی روستاهای دروزی بالاخص در جبل الشیخ، اشغال کامل جولان و الحاق آن به اسرائیل را ممکن میکند و حتی فرصتی حقوقی برای برگزاری یک اقدام بین المللی مثل رای گیری برای الحاق را فراهم میسازد. لذا اگر معادلات تغییر نکند و حضور نظامی صهیونیست ها بیش از 6 ماه ادامه یابد، میتوان آغاز الحاق کل جولان از جمله جبل الشیخ و روستاهای آن را متصور بود.

کریدورهای انرژی؛ کریدور داوود بدیلی برای آی مک

با تحولات اخیر برخی تحلیلگران و رسانه های عربی و غربی سخن از کریدوری جدید به نام کریدور داوود مطرح کردند که از کشورهای حاشیه خلیج فارس شروع، به شمال عراق و منطقه تنف وصل و از آنجا از حسکه، حمص، جنوب سوریه و بلندی های جولان وارد سرزمین های اشغالی میشود. کریدوری برای اتصال عراق، ترکیه، سوریه به سرزمین های اشغالی و انتقال آن به اروپا است.

اما این کریدور بر روی کاغذ با ملاحظات فراوان فنی، اقتصادی و منافع بازیگران روبروست. بنظر میرسد کریدور اصلی و حیاتی برای صهیونیست ها آی مک خواهد بود. کریدوری میان هند- اروپا با عبور از امارات، عربستان، اردن و سرزمین های اشغالی است.
یکی از رقبای این کریدور کشورهای شمال شامات یعنی سوریه، ترکیه و حتی عراق است. وقتی این مسیر را در مقابل جاده ابریشم یا مسیر روسها برای اروپا ببینیم، سوریه ناامن و ضعیف بهترین سناریو برای کریدور آی مک است.

جمع‌بندی

 پلن صهیونیست‌ها در سوریه در حداقلی‌‌ترین شکل، تحت تاثیرقرار دادن جبهه پشتیبانی لبنان و مقاومت است. اما کنش اسرائیل نشان از اجرای پلن‌های مطلوب دیگری است. سوریه ضعیف با حکومتی یکدست یا فدرالی با حاکمیتی غیر ایدئولوژیک و درگیر ثبات و روزمرگی داخلی بهترین سناریو است. برای تل آویو تطبیع پلن نهایی است، اما در دوران گذر سعی خواهد کرد شرایطی چون دوران اسد را دنبال کند، شرایطی که بر یک توافق نانوشته استوار بود و طرفین همدیگر را هدف قرار نمیدانند.



author

اندیشکده تهران


0 دیدگاه

logo

ارسال دیدگاه