رژیم صهیونیستی در آخرین اقدام علیه یمن ساعاتی قبل برخی زیرساخت‌ها در صنعا را هدف حمله هوایی قرار داده است. در روزهای اخیر دولت ‏صنعا به بزرگ‌ترین چالش امنیتی اسرائیل بدل گشته و اقدامات اظهارات سران این رژیم ‏نشان‌دهنده این است که راهکار اساسی برای این چالش وجود ندارد.‏

کارزاری که ملت یمن از ابتدای طوفان الاقصی آغاز نموده به پانزدهمین ماه خود رسیده و در این فاصله ‏محاصره دریایی صهیونیست‌ها ولو موقت نیز متوقف نشده و از بُرهه‌ای حملات مستقیم موشکی و پهپادی ‏یمنی‌ها به طور مستقیم اراضی اشغالی و به ویژه تل آویو را هدف قرار می‌دهد.‏

دولت صنعا علی‌رغم مشکلات فراوان مانند تحریم، محاصره و اوضاع بد اقتصادی در کنار تهدیدات امنیتی ‏چون امکان فعال شدن جبهه داخلی با حمایت و تحریک خارجی و همچنین حملات پیاپی هوایی علیه اهداف ‏نظامی و زیر ساخت های مدنی توسط آمریکا-انگلیس و رژیم صهیونیستی همچنان از حرف ابتدایی خود یعنی ‏ایستادن در کنار مردم غزه عدول ننموده و تا امروز تحت همه فشارها عقب‌نشینی نکرده است. این در حالی ‏است که رژیم صهیونیستی با همراهی و هدایت آمریکا عملاً توانسته با شیوه‌های مختلف همه دیگر جبهه‌های ‏فعال علیه خود را ولو موقت مسدود نماید.‏

همین ایستادگی موجب شده طی روزهای اخیر به تکرار اظهارانی از سوی مقامات رژیم مبنی بر عدم وجود ‏راه‌حل موثر برای توقف حملات یمنی‌ها بشنویم. این‌که «دیوید بارنیا» پیشنهاد می‌دهد برای مهار یمنی‌ها باید ‏به ایران حمله کرد یا این‌که مطبوعات رژیم به نقل کارشناسان نظامی و امنیتی بُعد مسافت و عدم شناخت ‏کافی از یمن را به عنوان موانع جدی برای مقابله با یمن بیان می‌کنند، مواردی است که نشان از استیصال ‏جدی رژیم در مواجهه با یمن دارد. در همین راستا «عیران اورتال» ژنرال نیروهای ذخیره ارتش رژیم ‏صهیونیستی می‌گوید: «یمنی‌ها را با حملات هوایی نمی‌توان شکست داد و این امر مستلزم عملیات زمینی ‏است که اسرائیل قادر به آن نیست».‏

حقیقت این است که عواملی مانند بُعد مسافت، فقر اطلاعاتی، فقدان بانک اهداف در دسترس و تعیین کننده، ‏عدم شناخت از ساختار انصارالله، پیچیدگی جغرافیای مناطق تحت کنترل دولت صنعا، سبب سردرگمی رژیم ‏و حامیان آن شده است و این مسئله موجب شده که صهیونیست‌ها به این واقعیت اعتراف کنند که ‏بازدارندگی در برابر یمنی‌ها بی‌معناست.‏

مسئله قابل توجه بعدی، ایستادگی شجاعانه و بی‌نظیر یمنی‌ها در مقابل آمریکاست. یمنی‌ها قبلاً دو ناو ‏هواپیمابر آمریکایی (جرالد فورد و آیزنهاور) را که برای هدایت عملیات هوایی علیه یمن وارد آب‌های منطقه ‏کرده بودند را به واسطه حملات موشکی و پهپادی شجاعانه خود از منطقه اخراج نمودند و طی روزهای اخیر ‏علیه ناو سوم یعنی «هری ترومن» نیز که به تازگی وارد دریای سرخ شده بود با ده‌ها موشک و پهپاد عملیات ‏انجام دادند که منجر به سرنگونی یک جنگنده ‏F18‌‏ هورنت و فرار ناو به سمت شمال دریای سرخ شد.

‏ ناتوانی در مهار یمن در نهایت مقامات رژیم صهیونیستی را به این نتیجه رسانده که سیاست همیشگی خود ‏یعنی «ترور» را در قبال یمن نیز در پیش بگیرند و آن را به صورت علنی اعلام کنند. در این ارتباط ممکن ‏است رژیم مانند موارد مشابه به سراغ ترورهای نمادین برود و شخصیتی مانند «یحیی سریع» که به نماد ‏عملیات‌های نظامی دولت صنعا تبدیل شده جز گزینه‌های اصلی باشد. همچنین ممکن است برخی مستشاران ‏سرشناس ایرانی در پرونده یمن جز اهداف ترور باشند و در نهایت ممکن است حذف رهبر انصارالله در دستور ‏کار رژیم صهیونیستی قرار گیرد!‏

‏ ذکر این نکته ضروری است که چالش رژیم در این مسیر عدم شناخت کامل از ساختار ‏انصارالله و رده‌های فرماندهی و چهره‌های کلیدی آن (بر خلاف حزب الله) است که این امر موجب خواهد شد ‏در صورت اجرای سیاست ترور اثر خاصی در نحوه عملکرد انصارالله ایجاد نشود و بلکه برعکس ترورها موجب ‏توجیه اقدامات جدی‌تر یمن شود.‏

آن چه روشن است اسرائیل در مواجهه با یمن به زمین سخت برخورد کرده‌ و به دلایل متعدد از ‏جمله پیش‌دستی مقاومت یمن در حملات، رعایت اصول توسط انصارالله، روحیه ایستادگی یمنی‌ها و عدم ‏امکان عملیات زمینی، عملاً حملات هوایی اثر چندانی بر روند اقدامات انصارالله ‏ندارد.

پس از سقوط بشار اسد، گروه‌های مخالف انصارالله به ویژه جریان اخوانی ‏نیز امیدوار شده‌اند تا الگوی سوریه را در آنجا تکرار کنند و در همین رابطه تحرکاتی سیاسی با حمایت آمریکا نیز مشاهده شده است. با این وجود نظر می‌رسد به دلیل وضعیت بهتر ‏مناطق تحت کنترل دولت نجات ملی، قوی بودن رزمندگان یمنی روی زمین و اختلافات گروه‌های مسلح، ‏امکان موفقیت فعال‌سازی جبهه داخلی نیز پایین است.‏

 


author

اندیشکده تهران


0 دیدگاه

logo

ارسال دیدگاه