ترامپ اذعان داشته که قصد دارد رمزارزها را در سیاستهای اقتصادی ایالات متحده مرکزیت دهد و در این راستا، یکی از پیشنهادهای جنجالی وی خرید و انباشت بیتکوین، مانند نفت، به عنوان ذخیره راهبردی است. کارشناسان مالی دانشگاه بیرمنگام در یادداشتی در وبگاه «کانورسیشن» جوانب مختلف مسئله را مورد بررسی قرار داده و ضمن تاکید بر روند تضعیف دلار و کاهش نقش دولتها در سیاست پولی، از احتمال ظهور نوعی رقابت تسلیحاتی در حوزه رمزارز سخن گفته اند.
یکی از سناتورهای جمهوریخواه ایالات متحده اخیرا پیشنهاد کرده که دولت مرکزی ظرف مدت پنج سال به طور متوسط سالانه ۲۰۰ هزار بیتکوین ذخیره کند. با این حال به نظر میرسد که اولین گام ترامپ این است که ۲۰۷ هزار بیتکوینی را که خزانهداری ایالات متحده در اختیار دارد، در زمره ذخایر رسمی بگنجاند؛ چرا که انجام خریدهای گسترده جدید نیازمند تصویب قانون جدید در سطح فدرال است و مشخص نیست چنین قانونی از سد مجلس نمایندگان عبور کند. همزمان، باید دانست که سیزده ایالت مختلف آمریکا به دنبال اقدامات مشابه در سطح ایالتی هستند.
هواداران این اقدام در عرصه اقتصاد معتقدند که بیتکوین، با توجه به محدودیت عرضه ۲۱ میلیون واحدی، از کاهش ارزش شدید در امان خواهد بود و قادرست مانند طلا در برابر تورم و افت نرخ ارز مقاومت کند. برخی از این هواداران حتی معتقدند که با افزایش چشمگیر ارزش بیتکوین در آینده، مابهالتفاوت سود کسب شده میتواند به جبران بدهی ملی آمریکا کمک کند.
در مقابل، مخالفان معتقدند که این سیاست منجر به تضعیف اعتماد به دلار شده و از طریق پذیرش گسترده بیتکوین بهعنوان ذخیره ارزی، جایگاه دلار را در این حوزه به خطر خواهد انداخت. این مخالفان همزمان نوسانات شدید قیمت بیتکوین را نگران کننده دانسته اند. بیتکوین در سال ۲۰۱۹ حدود ۴ هزار دلار ارزش داشت و این ارزش در نوامبر ۲۰۲۱ به ۶۸ هزار دلار رسید؛ در اوایل سال ۲۰۲۲ ارزش این رمزارز تا ۳۵ هزار دلار سقوط کرد و اکنون از ۹۵ هزار دلار نیز عبور کرده است.
مطرح شدن مسئله ذخایر راهبردی بیتکوین فارغ از استدلالهای پیشگفته، نمودی از تحول بنیادین نظم اقتصادی جهان است. نظام مالی بینالمللی دهههاست که بر سلطه دلار استوار است و ارزش دلار به طور تاریخی باتکای طلا و بعدتر باتکای سلطه پترو-دلار حفظ شده است. حال آنکه در سالهای اخیر روندهای عمومی تسلط دلار را به چالش کشیده اند.
سازمانیابی اقتصادهای نوظهور مانند بریکس پلاس منجر به ظهور نظم چندقطبیتری شده اند و موقعیت ایالات متحده بهعنوان قدرت برتر در حال تضعیف است. تمرکززدایی مالی و افزایش استفاده از پول خصوصی یکی دیگر از این روندهاست که بهویژه پس از بحران مالی ۲۰۰۸ آغاز شده و رمزارزها نمونهای از این روند به شمار میروند؛ این ارزهای جایگزین خارج از کنترل بانکهای مرکزی و نظام سنتی پولی عمل میکنند.
ظهور رمزارزها همزمان منجر به افزایش نقش شرکتهای خصوصی در سیاستگذاری مالی شده است و دولتها ناگزیرند در راستای اهداف مالی مشخص خود با بازیگران خصوصی مانند صرافیهای رمزارز و صندوقهای سرمایهگذاری مرتبط تعامل کنند. همین مسئله منجر به تقویت قدرت ساختاری این شرکتها شده و تسلط بلامنازع دولتها بر بازارهای مالی را کاهش میدهد.
پیشبینی میشود که تمرکز ترامپ بر رمزارزها منجر به تسریع این روند شود و منجر بر جابهجایی توازن قدرت از دولتها به سمت شرکتهایی گردد که مالک یا مدیریت رمزارزها را در اختیار دارند. در چنین بستری اگر ایالات متحده، چین یا سایر اعضای بریکس به خرید گسترده بیتکوین مبادرت کنند، باید منتظر رقابتی جهانی برای ذخیره رمزارزها بود.
گزارشها حاکی از آن است که ژاپن، روسیه و چین پیش از طرح مسئله ذخیره راهبردی بیتکوین توسط ایالات متحده، انباشت و ذخیرهسازی آن را آغاز نموده اند. در چنین بستری، ترامپ قائل به تغییر دستورالعملها و محدودیتهای داخلی است تا بانکهای خصوصی نیز بتواند ذخیره رمزارز خود را افزایش دهند.
در مجموع، روندهای پیشگفته قادرند نظم اقتصادی جهانی را بازتعریف کنند و نقش پولهای خصوصی و شرکتهای رمزارزی نسبت به دوره سلطه ارزهای ملی افزایش یافته است. به یک معنی، حتی اگر ترامپ هم موفق به اجرای طرحهای خود در خصوص ذخایر رمزارز نشود، حرکت فزاینده به سمت پول خصوصی و تمرکززدایی مالی کلید خورده است و این تغییرات بهطور فزایندهای جایگاه دولت را در حکمرانی بازارهای پولی محدود میکند.
نویسندگان: هو مککارتنی، ارین مککراکن و رابرت الیوت
0 دیدگاه