پیروزی ترامپ در انتخابات ۲۰۲۴ زمینه را برای تغییر قابل توجه روابط ایالات متحده و چین فراهم کرده است و انتظار می رود دولت جدید ترامپ، موضع تندتری علیه چین اتخاذ کند. طبعاً مهم‌ترین مولفه کلیدی رویکرد قابل پیش‌بینی ترامپ در قبال چین، تغییر در سیاست‌های تجاری و افزایش تعرفه‌ها بر روی کالاهای وارداتی چین به آمریکاست.

ترامپ چندین بار به برنامه‌هایی برای اعمال تعرفه‌هایی تا حدود ۶۰ درصد بر واردات چینی اشاره کرده است که بر اساس تعرفه‌های قبلی که با افزایش ۲۵ درصدی در اولین دوره ریاست جمهوری ترامپ وضع شده بود باز هم افزایش قابل توجهی پیدا خواهد کرد. هدف استراتژی افزایش تعرفه‌ها، کاهش وابستگی ایالات متحده به کالاهای چینی و بخشی از یک دستور کار گسترده‌تر برای بازگرداندن مشاغل تولیدی به ایالات متحده است.

علاوه بر سیاست افزایش تعرفه‌ها انتظار می رود دولت جدید ترامپ، کنترل‌های سخت‌تری را بر صادرات فناوری به چین، به ویژه در بخش‌های حیاتی برای امور نظامی و اقتصادی، مانند تراشه‌های نیمه هادی و همینطور هوش مصنوعی اجرایی کند. علاوه بر اینها ترامپ متعهد شده که یک سری اقدامات اساسی علیه سرویس جاسوسی چین به کار ببرد و این مساله احتمالاً ابتکاراتی را با هدف مهار نفوذ چین در بخش‌های حساس مانند مخابرات و زیرساخت‌های حیاتی ایجاد کند.

 کابینه ضدچین

در کنار این سیاست‌های از پیش اعلام شده، باید به کابینه و معاونان ترامپ نیز توجه شود. افرادی که تاکنون ترامپ آنها را به عنوان وزرا و معاونان و روسای نهادهای فدرال معرفی کرده، از جمله انتخاب مارکو روبیو به عنوان وزیر خارجه احتمالی، نشان از این دارد که ترامپ حساسیت خاصی روی انتخاب افراد درباره سیاست‌های تهاجمی آمریکا علیه چین داشته و هم اکنون هم در برخی افراد، شاهد مواضع تندتری نسبت به ترامپ علیه چین بوده‌ایم.

در عین حال در حوزه مسائل ژئوپلیتیک، موضع ترامپ پیرامون مناقشه تایوان همچنان بحث‌برانگیز و کاملاً پیش‌بینی‌ناپذیر است. این موضع مبهم در قبال تایوان تا حدی نگرانی‌ها را درباره آن برانگیخته است. در حالی که ترامپ به خاطر ایده کلی انزواگرایی و تمایل به کاهش شدید پرداخت هزینه برای متحدان سنتی آمریکا، قصد دارد از تقابل نظامی با چین به نفع تایوان پرهیز کند و تأکید کرده که ممکن است از تایوان در برابر تهاجم چین دفاع نکند، اما همچنان چین را تهدید کرده که اگر به طور تهاجمی اقدامی علیه جزیره تایوان انجام دهد، عواقب شدید اقتصادی دامن‌گیر چین خواهد شد.

 پیامدها برای ایران

طبق همین رویکرد، ترامپ به افزایش فشار بر متحدان آمریکا برای همسویی با منافع ایالات متحده علیه چین دست خواهد زد. این مساله حیاتی می‌تواند روابط آمریکا با کشورهایی را که روابط اقتصادی قوی با پکن دارند تیره و تار کند و از سوی دیگر باعث اختلال در روند واردات و قراردادهای کلان تجاری چین با کشورهایی شود که رویکرد خصمانه علیه آمریکا دارند. همین مسأله به احتمال زیاد در روند روابط چین با ایران تأثیر مضاعفی خواهد گذاشت.

کمپین فشار حداکثری آمریکا روی ایران در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، با هدف تحریم‌های سختگیرانه برای فلج‌کردن اقتصاد ایران، به طور ویژه روی صادرات نفت ایران تمرکز کرده بود. دولت جدید ترامپ هم قصد دارد بنادر و بازرگانان خارجی درگیر در تجارت نفت با ایران، به ویژه بنادر چین را هدف قرار دهد. هم اکنون علیرغم تحریم‌های قبلی، واردات نفت چین از ایران افزایش یافته و به حدود ۲ میلیون بشکه در روز رسیده است. تحریم‌های جدید ممکن است این صادرات را حدود ۳۰ درصد کاهش دهد که نشان‌دهنده تأثیر مستقیم سیاست‌های ترامپ در قبال چین روی روابط اقتصادی ایران با چین خواهد بود.

 در همین راستا احتمال اینکه توافق ۲۵ ساله ایران و چین نیز که شامل طرح‌های سرمایه‌گذاری و همکاری‌های مشترک اقتصادی و احتمالا نظامی بود نیز تحت تاثیر سیاست فشار سخت‌گیرانه ترامپ بر چین و متحدانش قرار بگیرد وجود دارد. تمرکز مجدد ترامپ بر راهبرد فشار حداکثری علیه ایران، احتمالاً تنش‌ها میان واشنگتن و پکن را بر سر ادامه همکاری چین با ایران تشدید می‌کند و ممکن است روی عزم چینی‌ها برای ادامه همکاری اقتصادی و نظامی با ایران تأثیر منفی بگذارد.

 


اندیشکده تهران


0 دیدگاه

logo

ارسال دیدگاه