کشور پاکستان از سال 1998 با انجام سلسله آزمایش‌هایی (در پاسخ به آزمایش‌های هند) به باشگاه هسته‌ای پیوست و از آن زمان ، توسعه توان موشکی اعم از کوتاه برد، میان برد و دوربرد برای ایجاد و تقویت توان بازدارندگی در دستور کار هر دو کشور قرار داشته است.

در چند روز گذشته ایالات‌متحده آمریکا تحریم‌هایی را علیه مجتمع توسعه ملی مستقر در اسلام‌آباد پاکستان اعمال کرد. تحریم این شرکت نظامی دولتی پاکستان توسط امریکا اقدامی بی‌سابقه و بیانگر تغییر رویکرد واشنگتن در مورد برنامه موشکی و قابلیت‌های هسته‌ای پاکستان است. دولت پاکستان این اقدام آمریکا را مغرضانه و با انگیزه سیاسی و مبتنی بر استانداردهای دوگانه خوانده و تاکید نموده که چنین رویکردی منجر به شکل‌گیری عدم تقارن نظامی، تضعیف اعتبار رژیم‌های جهانی منع اشاعه و به خطر افتادن صلح و امنیت بین‌المللی خواهد شد.

تحول در رویکرد واشنگتن

این تحریم فارغ از آثار آن نمودی از تحول و تغییری محسوب می‌شود که در رویکرد واشنگتن اتفاق افتاده است. چندی پیش، جاناتان فاینر، مشاور امنیت ملی آمریکا، توسعه قابلیت‌های موشکی پاکستان به‌عنوان کشوری دارنده سلاح هسته‌ای را با هدفی فراتر از جنوب آسیا برشمرد و «تهدید نوظهوری» برای ایالات‌متحده خواند. در مقابل مقامات پاکستانی این ادعا را رد کرده و تاکید می‌کنند که حداکثر برد فعلی موشک‌های پاکستان 2750 کیلومتر است و هیچ مستندی درباره توسعه بُرد موشک‌ها توسط پاکستان وجود ندارد.

علاوه بر این، مدت‌هاست که برخی از تحلیل‌گران آمریکایی باتکای عدم تسلط دولت مرکزی در بخش‌هایی از قلمروی پاکستان و تحرک گسترده گروه‌های سلفی و تکفیری از سه تهدید اساسی سخن می‌گویند:

(1) سرقت و بهره‌برداری از تسلیحات هسته‌ای برای انجام عملیات تروریستی؛

(2) انتقال تسلیحات و اشاعه آن به کشور ثالث؛

(3) تسلط بر تسلیحات موشکی و هسته‌ای توسط یک گروه تروریستی در زمان بی‌ثباتی و انشعاب در دولت.

کلان راهبرد چرخش به آسیا


با اینهمه، تغییر رویکرد امریکا در این رابطه فراتر از ملاحظات مذکور و در قالب راهبرد کلان چرخش به آسیا نیز به دو دلیل عمده قابل توضیح است:


(1) تبادلات نظامی اخیر بین روسیه و کره شمالی در محیط اوکراین، حساسیت آمریکا را نسبت به اتحادهای راهبردی روسیه و چین دوچندان کرده است. در حالی که در چند دهه گذشته، پاکستان و چین وارد یک شراکت راهبردی شده‌اند. از این رو، آمریکا تحرکات پاکستان در حوزه هسته‌ای و موشکی را در قالب توسعه توانایی چین ارزیابی می‌کند. به بیان دیگر، این اقدام نمونه‌ای از بسط رقابت ژئوپلیتیکی آمریکا و چین در محیط منطقه‌ای است و تحریم‌ها برای ایالات متحده ابزاری کلیدی هستند.


(2) حمایت و ایمن‌سازی متحدان در منطقه ایندوپاسفیک نیز محرکی مهم است. موشک‌های بالستیک پاکستان برای هدف قرار دادن مناطق مختلف هند طراحی شده و پاکستان قصد دارد توانایی‌های خود برای دستیابی به مناطق دوردست (مانند جزایر راهبردی نیکوبار در اقیانوس هند) را افزایش دهد. با عنایت به جایگاه هند در الگوی متاخر تعاملات واشنگتن، این کشور به دنبال محافظت از هند در برابر تهدیدات احتمالی و به حاشیه‌ راندن پاکستان، به منظور تمرکز بیشتر هند بر چین است.

پیش‌بینی می‌شود دولت ترامپ با توجه به حمایت مشاوران کلیدی آن از افزایش همکاری نظامی با هند، محدودیت‌های بیشتری بر پیشرفت موشکی پاکستان اعمال کرده و موضع تهاجمی‌تری در قبال نزدیکی چین و پاکستان داشته باشد.در کلان راهبرد چرخش به آسیا، تضعیف توانمندی‌های چین و متحدان راهبردی آن به اندازه حمایت از متحدان غرب همچون هند اهمیت می‌یابد.

تبعات

بااین‌حال این تغییر رفتار تبعاتی را برای پاکستان و آمریکا به همراه خواهد داشت. از یک‌سو، تحریم‌ها ممکن است توانایی پاکستان را برای دریافت تسلیحات و قطعات از چین (با توجه به ادغام شرکت‌های چینی در سیستم مالی جهانی) پیچیده کند و همزمان، این نگرانی برای اسلام‌آباد وجود دارد که شرکت‌های چینی درگیر در فروش هواپیما و زیردریایی نیز توسط ایالات‌متحده تحریم شوند و در چشم‌انداز، تولید دفاعی پاکستان با چالش‌های جدی مواجه گردد. از سوی دیگر تحریم‌ها می‌تواند به‌طور غیرمستقیم پاکستان را برای حفظ منافع خود به چینی‌ها نزدیک‌تر سازد.

جمع‌بندی

به‌طورکلی، تحریم‌های اخیر ایالات‌متحده، آثار گسترده‌ای بر چشم‌انداز ژئوپلیتیک جنوب آسیا دارد و با توجه به این شرایط، پاکستان احتمالاً همکاری دفاعی خود با چین را تعمیق خواهد کرد و ممکن است تمایل به ارائه امتیازات ژئوپلیتیکی بیشتری داشته باشد. در واقع، نتیجه این تحریم‌ها با تقریب خوبی یک برد برای پکن خواهد بود.


author

اندیشکده تهران


0 دیدگاه

logo

ارسال دیدگاه