گسترش آشوبهای سیاسی و امنیتی در سطح جهانی، نقش سازمان همکاری شانگهای را به عنوان نهادی که میتواند رویکرد بدیلی در مقابل رویکردهای غربی ارائه کند از هر زمان دیگری برجستهتر کرده است.
امروز نشست شانگهای پلاس با حضور بیش از ۲۰ رهبر از کشورهای عضو و غیرعضو و ۱۰ رئیس نهادهای بینالمللی برگزار شد. این بزرگترین اجلاس از زمان تأسیس سازمان همکاری شانگهای است. نگاهی به شرایط و زمینه برگزاری، اهمیت این نشست و شرکت رئیسجمهور ایران در آن را نمایان میسازد.
تلاش چین برای تقویت اعتبار جهانی
پس از دورهای صعود، تصورات از چین به عنوان یک ابرقدرت آینده طی سالهای اخیر در حال تضعیف بوده است. نقشآفرینی ضعیف در جنگهای اوکراین و غزه و اخیرا جنگ ایران و اسرائیل تاثیر زیادی در این زمینه داشته است. قبل از عملیات طوفان الاقصی تصور بیعلاقگی آمریکا به مداخله عمیق در مسائل منطقه برخی از متحدان آمریکایی را به نزدیکی به چین سوق داده بود. با این وجود بعد از عملیات طوفان الاقصی و به ویژه در پی جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل این تصور شکل گرفت که چشمانداز نقشآفرینی سیاسی و امنیتی چین در منطقه غرب آسیا دیگر مناطق ضعیف است. در چنین شرایطی چین با برگزاری بزرگترین نشست شانگهای از زمان تأسیس آن در سال ۲۰۰۱ قدرت گردهمآوری خود را به نمایش میگذارد و به دنبال تقویت اعتبار جهانی خود است.
همبستگی علیه غرب
برگزاری این نشست همزمان با هشتادمین سالگرد پایان جنگ جهانی دوم و شرکت رهبرانی مانند پوتین و کیم در رژه نظامی مربوطه میتواند یک نمایش همبستگی علیه غرب باشد. از میان شرکتکنندگان در این رژه تنها سران کشورهای غربی حاضر رابرت فیکو، نخست وزیر اسلواکی و الکساندر ووچیچ، رئیس جمهور صربستان هستند. فیکو مخالف تحریم روسیه به دلیل جنگ علیه اوکراین بوده و مسیر خود را از اتحادیه اروپا جدا کرده است. ووچیچ نیز خواهان روابط خوب با روسیه و چین است.
آزمون چندجانبهگرایی
تحولات سالهای اخیر بیش از هر زمانی دیگر گسست از نظم یک جانبهگرایانه آمریکامحور را نمایان ساخته است و چین، روسیه و ایران به عنوان کشورهایی که مخالف این نظم بوده و بر چندجانبهگرایی در عرصه بینالملل تاکید داشتهاند اکنون هر کدام با شرایطی روبرو هستند که این شعار را در معرض یک آزمون جدی قرار داده است. تصمیمات و عملکرد شانگهای در خصوص این مسائل و توانایی بازیگری موثر در برابر نظم مطلوب آمریکایی غربی عرصهای است که نشان میدهد تا چه حد چندجانبهگرایی و عبور از نظم آمریکامحور میتواند قابلتحقق باشد.
نشانههای حرکت چین به سوی قدرت سخت
برخلاف رویکرد مسالمتجویانه چین، استراتژیستهای چینی مدتهاست تاکید می کنند در رقابتهای قدرتهای بزرگ، قدرت سخت نتیجه را تعیین میکند. رویکرد سخت آمریکا در قبال جنگهای اوکراین و غرب آسیا محاسبات چین در مورد تایوان را پیچیده کرده و چینیها نگرانند در بحران تایوان، آمریکا ممکن است زودتر اقدام کرده و ضربات سختی به چین وارد کند. بر این اساس این نگاه در چین در حال تقویت است که چین باید در یک بازی غیرقابل انکار، جزیره تایوان را به تصرف خود درآورد. در یک نگاه کلان چنین رویکردی ممکن است مستلزم مداخله سختتر چین در موضوعاتی مانند اوکراین و غرب آسیا به صورت ارائه حمایتهای نظامی به بازیگران همسو باشد. در چنین بافتی نتایج نشست شانگهای پلاس ممکن است اهمیت بیشتری یابد.
موضوع هستهای ایران
به طور مستقیمتر آنچه بیشتر به ایران ارتباط مییابد رویکردهای کلی مذکور میتواند در موضوع هستهای و فعالسازی مکانیسم ماشه توسط کشورهای اروپایی با رویکرد و عملکرد روسیه و چین در هفته های آتی در شورای امنیت سازمان ملل نمود عینیتری یابد. این که آیا چین و روسیه میتوانند یا می خواهند نقش موثری در این زمینه چه به صورت ارائه ابتکاری برای جلوگیری از بازگشت قطعنامههای شورای امنیت و ایفای نقش ضامن بینالمللی در توافق احتمالی و چه به صورت نادیده گرفتن عملی تحریمها در صورت بازگشت ایفا کنند مسئلهای است که در این نشست باید مدنظر ایران بوده باشد.
همبستگی شکننده ایران و چین
علیرغم زمینههای مساعد و برخی نمونههای مهم همکاری ایران و چین از جمله توافق ۲۵ ساله، به دلایل مختلفی مانند غلبه نگاه مصلحتی و کوتاهمدت، همبستگی روابط دو کشور همواره شکننده بوده است. سفر رئیسجمهور به پکن زمینه را برای بررسی و انجام اقداماتی به منظور تقویت ابتکارات دوجانبه فراهم میکند و چارچوبهایی مانند سازمان شانگهای و بریکس میتواند به عنوان بسترهای کلیدی برای گسترش روابط عمل کند.
جمعبندی
گسترش آشوبهای سیاسی و امنیتی در سطح جهانی، نقش سازمان همکاری شانگهای را به عنوان نهادی که میتواند رویکرد بدیلی در مقابل رویکردهای غربی ارائه کند از هر زمان دیگری برجستهتر کرده است.
0 دیدگاه