سه عامل اصلی که برقراری رابطه با واشنگتن را برای جولانی از اهمیت راهبردی برخوردار می‌سازد عبارتند از: رفع تحریم‌ها، کسب پذیرش بین‌المللی، و مدیریت رقابت با نیروهای دموکراتیک سوریه.


روز چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت‌ برای اولین بار ابومحمد الجولانی (احمد الشرع) با دونالد ترامپ رئیس‌‏جمهور ایالات متحده دیدار کرد. آخرین بار، ۲۹ سال قبل رؤسای جمهور وقت ایالات متحده و سوریه با ‏یکدیگر دیدار کرده بودند؛ دیداری که نتیجه‌بخش نبود و حافظ اسد با درخواست‌های بیل کلینتون در زمینه ‏عادی‌سازی رابطه با رژیم صهیونیستی موافقت نکرد.‏

سوریه جدید و مسئله عادی‌سازی

ترامپ در دیدار با جولانی ۴ خواسته را مطرح کرده که یکی از آنها پیوستن به پیمان ابراهیم است. بیش‌تر ‏مقامات حکومت جدید سوریه در این زمینه اعلام آمادگی کرده بودند که در صورت بازگشت رژیم به توافق ‏آتش‌بس ۱۹۷۴، بر سر این موضوع رایزنی کنند. به نظر می‌رسد هدف از این اعلام آمادگی، وادارسازی مقامات ‏تل‌آویو به «خروج از مناطقی که اخیراً اشغال کرده‌اند»، «توقف حملات هوایی به سوریه» و «پاک شدن این ‏فاکتور از معادلات میان سویدا و دمشق» باشد.‏

اهداف راهبردی جولانی

مهم‌ترین هدف راهبردی که ابومحمد الجولانی در قصر الشعب دنبال می‌کند، نه توسعه یا تأمین امنیت و حتی حفظ تمامیت ارضی سوریه، بلکه تثبیت و تحکیم حکومت خود بر دمشق است. «حکمرانی در دمشق» مهم‌ترین هدف وی می‌باشد و در این راه بالاترین میزان عملگرایی را در دستور کار قرار داده است. گرچه او برای نیل به این هدف آماده اعطای امتیازات زیادی است، اما حتی الامکان ترجیح می‌دهد امتیازات اعطایی در حوزه «سیاست داخلی» سوریه نباشد تا بتواند در داخل با محدودیت‌های کم‌تری برای تحکیم قدرت خود تلاش کند. این در حالی است که کشورهای خارجی معمولاً مواردی را در حوزه داخلی سوریه به عنوان مطالبات خود از دولت جدید مطرح می‌کنند. از این منظر، ترامپ از معدود کسانی است که نسبت به مسائل داخلی سوریه نوعی بی‌تفاوتی را پیشه کرده است. در سایه این هدف، جلب رضایت واشنگتن از سه منظر برای جولانی دارای اهمیت به سزایی است:‏

‏ 1- رفع تحریم‌ها

تمامی شاخص‌های اقتصادی نشان می‌دهد تحریم‌های ایالات متحده اقتصاد سوریه را به مرحله فروپاشی رسانده بود. به عنوان ارزش پول ملی سوریه را می‌توان مثال زد. در ابتدای سال ۲۰۲۰ و پیش از اجرای قانون قیصر، نرخ دلار در سوریه در بازار رسمی و بازار نقدی غیررسمی به ترتیب ۵۵۰ و ۱۵۰۰ لیر سوری بود. اما در زمان سقوط بشار اسد در بازار رسمی یافت نمی‌شد و در بازار غیررسمی بین ۲۲هزار تا ۲۴ هزار لیر معامله می‌شد. یعنی به طور میانگین می‌توان گفت سالانه ارزش پول ملی سوریه به یک‌ششم سال قبل می‌رسید.  در زمینه شاخص‌های دیگر نیز می‌توان تأثیر این تحریم را مشاهده کرد. بدون تردید همین «فروپاشی اقتصادی» یکی از علل سرنگونی سریع حکومت سابق بود.
بعد از سقوط بشار اسد، کشورهای عربی و بخشی از سرمایه‌گذاران حاضر در غرب برای ارسال کمک یا سرمایه‌گذاری در سوریه آماده بودند؛ اما تحریم‌ها اجازه انتقال سرمایه را نمی‌داد. همین موضوع باعث می‌شد تا تغییر معناداری در حوزه معیشت مردم رخ ندهد و نارضایتی‌ها افزایش یابد.
رفع تحریم‌ها یا اعطای معافیت‌های مستمر می‌تواند به ورود سرمایه خارجی به سوریه کمک کند. گرچه این سرمایه‌گذاری‌ها نمی‌تواند سوریه را کاملاً بازسازی کند، اما می‌تواند امید را در دل مردم سوریه زنده نگه دارد. همین که مردم سوریه نسبت به آینده امیدوار شوند، با دولت جدید همراهی خواهند کرد و این موضوع به تثبیت پایه‌های حکومت جولانی کمک خواهد کرد.

2- مشروعیت بین‌المللی

جولانی تلاش زیادی برای جلب رضایت طرف‌های بین‌المللی، به‌ویژه کشورهای غربی، انجام داده است. با این حال، تا این لحظه وی صرفاً به عنوان رئیس دوره انتقالی به رسمیت شناخته شده است. طرف‌های غربی همچنان بر اجرای قطعنامه ۲۲۵۴ تأکید می‌کنند و کشورهای عربی نیز در ظاهر از این قطعنامه حمایت می‌کنند. تنها کشوری که از این موضوع عبور کرده، قطر است.
اجرای واقعی قطعنامه ۲۲۵۴ به معنای «گردش قدرت در میان نخبگان سیاسی» است که مورد پسند و پذیرش جولانی نمی‌باشد. احمد الشرع به دنبال تشکیل یک دولت مقتدر مرکزی است و طی ماه‌های اخیر هم نشان داده که زیر بار تقسیم کیک قدرت یا شراکت در اداره کشور نمی‌رود. با این حال واقعیت‌های روی زمین و فشارهای خارجی او را وادار به انعطاف می‌کند. قاطعانه می‌توان ادعا کرد به جز در مواردی که کشورهای خارجی به وی فشار آورده باشند، جولانی هیچ‌گاه حاضر نشده به رقبای خود امتیاز بدهد. در سفر سه ماه قبل الشیبانی به پاریس و سفر اخیر جولانی به فرانسه، دمشق امتیازاتی ناگزیر امتیازاتی را در حوزه سیاست داخلی داد. زمانی که غرب به حمایت از اقلیت‌ها در شرق و غرب سوریه روی آورد، دمشق متناسب با حجم فشار در آن‌جا نیز انعطاف‌هایی نشان داد. در مواجهه با دروزی‌ها هم دمشق متأثر از فشارهای خارجی است که به تسامح و توافق متمایل شده است. حتی در مواجهه با درعا، زمانی به سرکوب رقبای خود در «تیپ هشتم» (لواء الثامن) روی آورد که موافقت نسبی ابوظبی و امان را جلب کرد.
اما همان طور که بالاتر اشاره کردیم ترامپ شخصیتی دارد که چندان به مسائل داخلی سوریه اهمیت نمی‌دهد و جولانی می‌تواند بدون ارائه امتیازات بزرگ - به‌ویژه در حوزه اقلیت‌ها - رضایت او را جلب کند. در صورتی که ایالات متحده حکومت جولانی را به رسمیت بشناسد، راه برای برقراری روابط دیپلماتیک عمیق با بخش بزرگی از کشورهای جهان هموار خواهد شد.

3- رقابت با نیروهای دموکراتیک سوریه

مسئله سوم، رقابت میان جولانی و مظلوم عبدی یا رقابت بین حکومت جدید دمشق و نیروهای ‏دموکراتیک سوریه (قسد) است. باید توجه داشت که هم علت موجده و هم علت مبقیه قسد، ایالات متحده بوده و در واقع بقاء و موجودیت قسد وابسته به آمریکا است.

‏ از زمان تأسیس قسد تاکنون، دمشق ارتباط مستقیمی با واشنگتن نداشته است. جولانی تصور می‌کند از طریق ‏برقراری رابطه با واشنگتن می‌تواند این برگ برنده را از حریف بگیرد. هدف او نه قطع رابطه میان قسد و ‏واشنگتن، بلکه «کاهش اعتبار حمایت واشنگتن از قسد» است تا بتواند از موضع قدرت با آن‌ها وارد مذاکره شود.‏


علیرضا مجیدی


0 دیدگاه

logo

ارسال دیدگاه