پیشنهادهایی که طی مدت اخیر فرستادگان آمریکا به کشورهای منطقه ارائه داده‌اند مبتنی بر همین ایده خلع سلاح گروه‌های مقاومت در برابر مشوق های اقتصادی و لغو تحریم‌هاست. این مساله نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها در قالب ارائه ایده‌های اقتصادی مترصد دوگانه‌سازی دولت- مقاومت در لبنان هستند.


آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها یکی از برنامه‌هایی که برای گروه‌های مقاومت به ویژه در لبنان و عراق طرح‌ریزی کرده‌اند، خلع سلاح گروه‌های مقاومت است. در لبنان با فشارهای اقتصادی بر دولت و فشارهای داخلی از سمت برخی احزاب و مقامات سیاسی به دنبال خلع سلاح حزب‌الله هستند. دررابطه با تلاش آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها برای خلع سلاح حزب الله و اهداف آن‌ها از این روند باید نکاتی را مورد تامل قرار داد:

آمریکایی‌ها بعد از تقابل جنگ سخت و نظامی اکنون سیاست جدیدی را در رابطه با گروه‌های مقاومت در قالب سیاست فشارحداکثری سیاسی از طریق کشورهای هدف دردستورکار قرارداده‌اند. هدف آمریکا از این سیاست رویارویی دولت‎های هدف با گروه‎های مقاومت است تا بدین طریق یک تقابل دوگانه بین گروه‎های مقاومت و دولت‎های هدف ایجاد کنند.

سیاست آمریکایی‎ها بعد از توافق آتش بس در لبنان بر خلع سلاح کامل حزب‌الله قرار گرفته است. رویکرد آمریکایی‎ها بدین گونه خواهد بود که ابتدا حزب‌الله را خلع سلاح کنند و سپس مبادرت به نابودی این جنبش با حملات نظامی یا ادغام در ارتش لبنان بگیرد. طرح ادغام حزب‌الله در ارتش لبنان یا خلع سلاح آن موید این سیاست توسط آمریکایی‌ها است. به عبارت دیگر آمریکایی‎ها به دنبال از بین بردن مولفه های قدرت گروه‎های مقاومت و افزایش ضربه‎پذیری آنها با حملات نظامی وسیع و گسترده هستند.

پیشنهادهایی که طی مدت اخیر فرستادگان آمریکا به کشورهای منطقه ارائه داده‌اند مبتنی بر همین ایده خلع سلاح گروه‌های مقاومت در برابر مشوق های اقتصادی و لغو تحریم‌هاست. این مساله نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها در قالب ارائه ایده‌های اقتصادی مترصد دوگانه‌سازی دولت- مقاومت در لبنان هستند. یعنی دولت در برابر گروه‌های مقاومت قرار گیرد یا دولت‌ها به عنوان موانع برای کنشگری‌های گروه‌های مقاومت در داخل این کشورها عمل کنند.

بر مبنای این گزاره‌ها، صهیونیست‌ها به دنبال اجرای طرحی همچون طرح مارشال در منطقه هستند. طرح مارشال طرحی بود که آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم در قالب کمک به کشورهای اروپایی برای بازسازی این مناطق در نظر گرفت. در این طرح صهیونیست‌ها راه‌حلی را ارائه داده‌اند که در آن بر بازسازی مناطق خسارت دیده از جنگ در قبال خلع سلاح تاکید دارند. این طرح در رابطه با غزه و لبنان در ازای خلع سلاح مطرح شده است. در واقع صهیونیست‌ها به دنبال آن هستند که این گونه عنوان کنند که در ازای خلع سلاح حزب‌الله، لبنان از مزیت‌های اقتصادی گسترده بهره مند خواهد شد.

صهیونیست ها معتقدند که دولت لبنان نتوانسته حزب الله را خلع سلاح کند و این مساله منجر به بازآوری حزب الله و تلاش حزب الله برای بازسازی نظامی و ساختاری آن شده است. در نتیجه باید مانع این بازسازی شد و ضربات متکثر و پی در پی به حزب الله وارد کرد تا توان بازآوری از این جنبش گرفته شود. از سوی دیگر صهیونیست‌ها با همراهی آمریکایی‌ها بر روی این گزاره اجماع دارند که دراختیارداشتن سلاح توسط حزب‌الله به منزله افزایش قدرت و تاب آوری این گروه در برابر هرگونه حمله نظامی خواهد بود و این گروه تا زمانی که سلاح در اختیار داشته باشد، همچنان یک گروه خاص، مهم و دارای توان و قدرت نظامی و سیاسی خواهد بود.

در مقابل باید به این نکته توجه کرد که رویکرد حزب الله همواره بر وحدت و همراهی گروه‌ها و احزاب لبنانی قرار داشته و هیچ گاه به دنبال تقابل نبوده است.این رویکرد اجماع‌ساز به منزله آن نیست که حزب الله در برابر طرح‌های آمریکایی با همراهی برخی احزاب داخلی کوتاه بیاید. همان گونه که رهبر حزب الله تاکید داشتند هر دستی که به سمت خلع سلاح حزب الله بیاید، قطع خواهد شد. بنابراین حزب الله به دنبال یک رویه اجماع فعال در لبنان است که در آن دولت، احزاب، ارتش و این جنبش اولا در یک مسیر که همان مقابله با اشغالگری اسرائیل است، قرار داشته باشند و ثانیاً هر کدام از این نهادها به وظایف خود عمل کنند. در مقطع فعلی نیز حزب الله اصل وحدت داخلی را مهمترین عامل تقویت‌کننده در درون لبنان می‌داند و سعی در حفظ آن دارد.

 


اندیشکده تهران


0 دیدگاه

logo

ارسال دیدگاه