با توجه به وضعیت سیاسی و میدانی مالی می توان گفت که الجزایر و مراکش به این کشور به عنوان میدانی برای رقابت در منطقه ساحل و صحرا مینگرند اما انگیزه و سطح حضور هر یک بسیار متفاوت است.
مراکش و الجزایر همواره منطقه ساحل و صحرا را بهعنوان یکی از مناطق رقابت ژئوپلیتیک و راهبردی در محیط پیرامونی خود میدیدهاند و تلاش داشتهاند علاوه بر افزایش حضور در این منطقه، با نفوذ طرف مقابل مقابله کنند. مراکش طی سالهای اخیر تلاش کرده با حضور فعال در محیط پیرامونی خود در آفریقا، علاوه بر ترویج ایده مشروعیت دینی پادشاهی خود و کسب تأیید برای نگاه خود در حل مسئله صحرا، به منافع اقتصادی دست پیدا کرده و الجزایر را نیز در این منطقه منزوی سازد. مهمترین نقطه عطف این سیاست را میتوان حمله مراکش به مواضع جبهه پولیساریو در اطراف گذرگاه مرزی کرکرات در سال 2020 و سیطره بر این معبر راهبردی دانست. علاوه بر این، موفقیت مراکش در پیشبرد دستور کار خود برای مشروعیت بخشی به الحاق صحرای باختری در محافل جهانی به معنای انزوای الجزایر قلمداد میشود.
این مسئله سبب شد که الجزایر تلاش کند با اتخاذ سیاست فعالانهتر در محیط پیرامونی و دور شدن از سیاست سنتی عدم مداخله، خطرات ناشی از ناامنی در مرزها را مدیریت کرده و از انزوای سیاسی و دیپلماتیک خود جلوگیری کند. تغییرات سیاسی رخ داده در الجزایر در سال 2019 و تغییر قانون اساسی این کشور و ایجاد زیرساخت قانونی برای حضور در خارج از مرزها را میتوان یکی از نقاط عطف مهم در این رویکرد الجزایر دانست.
پس از جنگ داخلی سال 2012 مالی، الجزایر به عنوان یکی از ضامنان توافق صلح میان دولت مرکزی و گروههای تجزیهطلب طوارق، نقش مهمی در این کشور داشت. این موضوع سبب شد بسیاری از سیاستمداران و نیروهای نظامی و امنیتی مالی الجزایر را به حمایت از گروههای تجزیهطلب و تروریستی متهم کنند. کودتا در سالهای 2021 و 2022 مالی سبب شد که این مسئله به رویکردی غالب در دولت این کشور بدل گردد.
از سوی دیگر، الجزایر رویکردهای دولت جدید مالی در دشمنی با فرانسه، استفاده از گروه واگنر و سیاست خصمانه با مخالفان به خصوص عدول از توافقات صلح پیشین را تهدیدی برای ثبات مرزهای جنوبی خود و همچنین جایگاه خود در این کشور میدانست. این مسئله سبب شد که روابط میان الجزیره و باماکو همواره پر تنش باشد. حضور برخی از رهبران جدایی طلب طوارق در خاک الجزایر و همچنین استقبال الجزیره از امام محمد دیکو، رهبر مذهبی با نفوذ مالی و از معارضان کودتا سبب تشدید تنشها شده است. این مسئله از آن جا اهمیت دارد که برخی جناحهای جماعت نصره الاسلام و المسلمین که پایتخت مالی را محاصره کردهاند انتقال قدرت به شیخ محمود دیکو را پیش شرط مذاکره با دولت مالی میدانند.
روابط خصمانه الجزایر و مالی فرصت مناسبی برای مراکش فراهم آورد تا بتواند با حضور در مالی، دایره نفوذ خود را در کشورهای ساحل و صحرا گسترش دهد. در این راستا مراکش و مالی طی سالهای اخیر همکاری دوجانبه خود را در حوزههای مختلف اقتصادی، آموزشی، دینی، امنیتی و نظامی افزایش دادند. همچنین این احتمال وجود داشت که نظامیان حاکم بر مالی، در سایه دشمنی با فرانسه، روابط با مراکش را به مثابه کانالی برای ارتباط با واشنگتن و نفوذ بر آن میدیدند. با این وجود بهنظر میرسد گزینههای رباط در تأثیرگذاری بر رویدادهای مالی محدود هستند. مراکش روابط بسیار عمیق و راهبردی با ایالاتمتحده و فرانسه دارد. این امر سبب خواهد شد که کاهش نفوذ پاریس و واشنگتن در این منطقه در نهایت در راستای منافع راهبردی مراکش نباشد.
روابط خصمانه پاریس و باماکو و همچنین رویکرد ضد روسی آمریکا در آفریقا سبب میشود که مراکش قدرت مانور بالایی برای تأثیرگذاری بر روند حوادث نداشته باشد. سفر ناموفق رودولف عطالله، فرستاده دولت آمریکا به مالی در ژوئن 2025 و عدم موفقیت وی در دیدار با رئیس جمهور و وزیر دفاع این کشور نشانهای از توانایی محدود واشنگتن در تأثیرگذاری بر مالی باشد که در رویکرد مراکش نسبت به مالی نیز تأثیرگذار خواهد بود.
با توجه به وضعیت سیاسی و میدانی مالی می توان گفت که الجزایر و مراکش به این کشور به عنوان میدانی برای رقابت در منطقه ساحل و صحرا مینگرند اما انگیزه و سطح حضور هر یک بسیار متفاوت است. الجزایر مالی را منطقهای حیاتی برای حفاظت از امنیت ملی و همچنین مقابله با تهدیدات خارجی میبیند و از این رو حضور همه جانبه امنیتی-اطلاعاتی، نظامی، اقتصادی و سیاسی در این کشور دارد در حالی که مراکش حضور در باماکو را فضایی برای گسترش حوزه نفوذ در آفریقا میبیند و بنابراین رویکرد خود را بر حضور کم هزینه و بدون خطر شکست راهبردی استوار کرده است.
مطالب مرتبط:
0 دیدگاه