در تحولی سریع، نظام سیاسی سوریه به رهبری بشار اسد توسط گروه‌های معارض از جمله گروه تروریستی هيئت تحریر الشام سرنگون شد و ۶۱ سال حکمرانی ‏نظام بعثی سوریه به پایان رسید. این رویداد تاثیراتی ژرف بر نظم منطقه‌ای و منافع بازیگران مختلف خواهد داشت.‏

در رابطه با آینده سیاسی سوریه دو سناریوی گذار مسالمت‌آمیز به یک نظام جدید و لیبیایی و سودانیزه شدن قابل تصور است. ‏در صورتی که معارضین بر سیاق شعارها و رفتار ملایم کنونی خود حرکت کنند می‌توان به گذار مسالمت‌آمیز ‏امیدوار بود. اما معارضین ‏متشکل از طیف‌های متعدد و متکثری هستند که صرفاً در مسیر حذف دشمن متحد شده و به محض از میان رفتن ‏دشمن مشترک و در موعد ترسیم آینده اختلافات آن‌ها بروز خواهد کرد و مشخص نیست این اختلافات چقدر ‏سازش‌پذیر باشد. حتی اگر هیچ اختلافی میان خود معارضین وجود نداشته باشد تعارضات آنها با کردها و رویکرد ترکیه در این رابطه به ‏تنهایی مانعی بزرگ در مسیر پایه‌گذاری یک نظم مورد توافق است و می‌تواند سوریه را مانند لیبی و سودان سال‌های متمادی در ‏بحران سیاسی و امنیتی نگه دارد. عامل مهم دیگر منافع متضاد خیل کثیر بازیگرانی خارجی است که به انحا مختلف تلاش خواهند کرد بهره خود از موقعیت سوریه را افزایش دهند.

‏ به لحاظ تاثیرات منطقه‌ای، سرنگونی نظام حاکم در سوریه به‌عنوان یک عضو مهم محور مقاومت، ضربه‌ای بزرگ به این محور است و نفوذ ژئوپلیتیک ایران در منطقه را به شدت تضعیف می‌کند. ‏از بین رفتن خط لجستیک زمینی حزب‌الله، ‏تضعیف اهرم‌های بازیگری ایران در مسئله فلسطین و تقویت سازش در منطقه، احتمال سریز ناامنی به عراق و سپس ایران و تضعیف پشتوانه دیپلماسی ایران از جمله مهمترین پیامدها برای ایران و مقاومت است.

سوریه تنها مسیر زمینی تامین و انتقال تسلیحات به ‏حزب‌الله بوده است و قطع این مسیر یک چالش راهبردی برای حزب‌الله ایجاد می‌کند و حتی در کوتاه‌مدت ‏اسرائیل ممکن است قطع این مسیر را فرصتی برای تضعیف بیشتر حزب‌الله ببیند.‏ سقوط دولت سوریه همچنین عراق را هم از منظر اقلیم کردی و هم از منظر چشمداشت گروه‌های افراطی به مناطق سنی‌نشین این کشور و ‏احتمال فعال شدن هسته‌های خفته تروریستی داعش با تهدید مواجه خواهد نمود.

وضعیت سوریه می‌تواند طیف متعددی از کشورهای عربی دیگر را متاثر سازد. جریان اخوان المسلمین در سوریه ‏متوقف نخواهند ماند. دو کشور اردن و مصر زمینه مستعدتری برای کنشگری این جریان دارند اما برخی دیگر از ‏کشورهای شمال آفریقا و حاشیه خلیج فارس نیز ممکن است از عواقب این رویداد بی‌نصیب نمانند.‏

در مقابل علی‌رغم این که سرمایه‌گذاری چندین ساله و هنگفت ترکیه روی گروه‌های تروریستی و معارض در سوریه به ‏نظر می‌رسید تلف شده است این کشور اکنون به یکباره در نقش مهم‌ترین برنده بحران سوریه ظاهر شده است. ‏ترکیه می‌تواند امیدوار باشد بحران پناهندگان سوری در ترکیه را حل کند؛ کنترل موثرتری روی کردها اعمال ‏کند و بازیگری خود در مسئله فلسطین و همچنین جریان‌های همسو در منطقه را تقویت کند. البته همه اینها در ‏صورتی است که سوریه وارد فرایند لیبیایی شدن نشود.‏

 رژیم صهیونیستی طبیعتا در کوتاه‌مدت باتوجه به تضعیف محور مقاومت یکی از برندگان این رویداد محسوب ‏می‌شود. این رژیم اگرچه نگران فعالیت‌های گروه‌های جهادی در مرزهای خود، به قدرت رسیدن جریان‌های ‏اسلامگرا و تاثیر آن در رویکرد آتی سوریه در مسئله فلسطین و جولان اشغالی است اما با چشم‌انداز تعارضات ‏در سوریه امیدوار است با بازیگری در سمت کردی، روابط با ترکیه و بهره‌گیری از نفوذ ایالات متحده پیامدهای ‏منفی برای خود را کنترل کند.‏

 در حالی که روشن است سقوط اسد نفوذ روسیه در منطقه را به شدت کاهش می‌دهد در مورد ایالات متحده از ‏یک سو تضعیف روسیه و ایران یک منفعت راهبردی برای این کشور است اما از سوی دیگر با توجه به نگاه ‏متفاوت این کشور با ترکیه در مسئله کردها، ابهام در نوع بازیگری آتی معارضین و چشم‌انداز تشدید بی‌ثباتی‌ها ‏در منطقه مشخص نیست تاثیر آن بر منافع ایالات به چه سمتی حرکت می‌کند.‏

به هر حال سرنگونی نظام سیاسی سوریه یک دگرگونی عظیم در ژئوپلیتیک منطقه ایجاد کرده است. در حالی که انتظار نمی‌رود وضعیت سیاسی در این کشور به زودی به ثبات نسبی برسد اما می‌توان انتظار داشت به زودی از طرح‌های ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک جدیدی مبتنی بر وضعیت جدید منطقه رونمایی شود.

 


author

اندیشکده تهران


0 دیدگاه

logo

ارسال دیدگاه