دو روز پیش، آمریکا شاهد جدال توییتری میان رئیسجمهور آمریکا و ثروتمندترین مرد جهان بود که پایانی بر رابطه نزدیک این دو از زمان انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ محسوب میشد.
دو روز پیش، آمریکا شاهد جدال توییتری میان رئیسجمهور آمریکا و ثروتمندترین مرد جهان بود که پایانی بر رابطه نزدیک این دو از زمان انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ محسوب میشد. جدال ترامپ و ماسک بر سر طرح تلفیق بودجه (یا همان چیزی که ترامپ One Big Beautiful Bill میخواند) آغاز شد. ماسک معتقد است که جمهوریخواهان با تصویب چنین طرحی که کاهش درآمدهای مالیاتی و افزایش سقف بدهی دولت را به همراه دارد، به اقتصاد آمریکا ضربه خواهند زد. همچنین این طرح تلاشهای خودش برای کاهش هزینههای دولت را بیاثر میکند. با این وجود، به نظر نمیرسد اختلاف میان ماسک و جمهوریخواهان محدود به این موضوع باشد.
رویارویی ماسک با ساختار
هنگامی که ایلان ماسک در دولت بود نیز با برخی اعضای کابینه به مشکل برخورده بود. وزارت کارآمدی دولت به ریاست ماسک قصد تعدیل نیرو در سایر وزارتخانهها و کاهش هزینههای آنها را داشت و تا حدی در اجرای این برنامه (همچون مورد USAID) موفق بود. علیرغم موفقیتهای اولیه، سایر وزرا اقدامات ماسک را ناقض اختیارات خود میدیدند. دخالت ماسک در عملکرد کارکنان سایر وزارتخانهها به حدی رسیده بود که اگر این افراد در جواب ایمیلی که به آنها ارسال میشد عملکرد یک هفته گذشته خود را توضیح نمیدادند اخراج میشدند. بنابراین وزارت کارآمدی دولت، ماسک را در برابر سایر وزرا قرار داده بود.
در حقیقت باید گفت احتمالاً ماسک با درکی که از نحوه ادارهکردن شرکتهای خود داشت وارد سیاست شد و به همین دلیل ناکام ماند. شاید او گمان میکرد که ایجاد اصلاحات ساختاری در دولت فدرال آمریکا همچون اصلاحات در ایکس (توییتر سابق) باشد اما مقاومت وزارتخانهها و به طور کل حزب جمهوریخواه مانعی جدی برای برنامههای او شد. چنین ساختاری آنقدر قدرتمند بود که ماسک نتوانست روال سنتی جمهوریخواهی در بودجه را تغییر دهد. مخالفت علنی و ناگهانی ماسک با ترامپ و جمهوریخواهان کنگره ضرر مالی قابل توجهی به او وارد کرد تا او را متوجه هزینههای رفتارهای غیرمحتاطانه بکند.
نگاه متفاوت به پرونده چین
پیش از خروج از کابینه نیز ماسک با مشکلاتی مواجه بود. او نگاهی متفاوت از دولت ترامپ در خصوص جنگ تعرفهای با چین داشت. ماسک همچون سایر غولهای فناوری سیلیکونولی از تقابل تجاری میان دو کشور ناراضی بود. برای فناوریهای پیشرفته در آمریکا همچون هوش مصنوعی که به شدت به بازارهای جهانی و منابع خارجی، از جمله چین وابسته هستند، تشدید جنگ تعرفهای تنها آسیب بیشتری به آنها وارد میکند. البته برای شرکتهای آمریکایی تنها چین مسئله نیست. ترامپ در دولت دوم خود تعرفههایی علیه بسیاری از کشورها، از جمله متحدان آمریکا، اعمال کرد. سیاستهای تعرفهای و ضدچینی دولت کنونی، ماسک را در برابر طرفداران ماگا قرار میداد.
در حوزه سیاست خارجه، ماسک نزدیک به گروه به اصطلاح نوانزواگرا محسوب میشد و نقش پررنگی در واردکردن ونس و کولبی به داخل کابینه داشت. با این حال پرونده چین باعث میگشت که از این طیف نیز فاصله بگیرد؛ زیرا آنها چین را اصلیترین تهدید آمریکا میدیدند. با این حال، نبود ماسک در کابینه میتواند عامل تضعیفکننده طیف مذکور باشد. البته باید دید که شخص ترامپ در چهار سال آینده سیاست خارجه آمریکا را در چه مسیری قرار خواهد داد.
مسئله شخصیت ترامپ
تبدیلشدن دوستان به دشمنان در حلقه اطرافیان ترامپ اتفاقی تکراری است. ترامپ در دولت نخست خود نیز به دلایل متعددی از اطرافیان و اعضای کابینه خود رویگردان شده بود: رکس تیلرسون، هربرت مکمستر، جیم متیس، جان بولتون، مایک پمپئو و غیره. در نهایت نیز معاون اول خود، یعنی مایک پنس را با خود دشمن کرد. در دولت دوم نیز با مایک والتز به مشکل برخورد و جایگاه او را از مشاور امنیت ملی به سفیر آمریکا در سازمان ملل تغییر داد. این تا حدی ناشی از شخصیت ترامپ است که چندان ظرفیت همکاری و انعطاف با نظر مخالف را ندارد. ممکن است چنین موضوعی در مورد ماسک نیز صادق بوده باشد.
جمعبندی
در هر صورت به نظر میرسد داستان مشترک ماسک و ترامپ اکنون به پایان رسیده باشد. تجربه پنج ماه گذشته به ماسک ثابت کرد که انجام تغییرات ساختاری، ساده و لزوماً موفق نیست. او در جریان جدال توییتری اخیر، نظر مردم را راجع به تشکیل یک حزب جدید پرسید که اکثریت رأی مثبت دادند. با این حال اگر ماسک از تجربه سیاسی اندک خود درس گرفته باشد، متوجه خواهد شد که چنین امری عملی نیست.
🔄مطالب مرتبط با این موضوع در اندیشکده تهران:
▫️ماموریت «ماسک» و «راماسوامی» در «دپارتمان کارآمدی دولت»
0 دیدگاه