در شرایطی که غرب نبردی ترکیبی علیه ایران را شدت بخشیده، اتکای صرف ایران بر بازدارندگی نظامی (آن هم صرفاً موشکی) نمی‌تواند امنیت ملی ایران را تأمین نماید. ارتقای بازدارندگی در ابعاد اجتماعی، اطلاعاتی و دیپلماتیک، در سناریوی خوش‌بینانه به توافقی مطلوب برای ایران و در سناریوی میانه نیز، به تداوم وضع موجود و جلوگیری از حمله نظامی خواهد انجامید.


عدم تصویب قطعنامه تداوم تعلیق تحریم‌های ایران، نشان داد که فرصت چندانی برای توافق باقی نمانده و به احتمال فراوان، قطعنامه‌های پیش از برجام، در پایان سپتامبر، اجرایی می‌شوند. در شرایط کنونی به نظر می‌رسد اگر ایران نیز حاضر به ارائه امتیازات هسته‌ای، حتی در زمینه غنی‌سازی نیز باشد، آمریکا و اروپا از پذیرش آن امتناع کرده و اِعمال تحریم‌ها را برگزینند. زیرا ترجیح می‌دهند ایران را پس از بازگشت قطعنامه‌های شورای امنیت، مجبور به پذیرش توافق جدیدی نمایند که در ازای لغو این قطعنامه‌ها، امتیازاتی غیرهسته‌ای در زمینه برنامه موشکی و سیاست منطقه‌ای‌اش بدهد. در شرایط کنونی می‌توان مهم‌ترین پیشران‌های مواجهه ایران با غرب پس از بازگشت تحریم‌ها را چنین برشمرد:

انسجام داخلی

آمریکا و اسرائیل به افزایش نارضایتی‌های اجتماعی به عنوان پیشرانی برای افزایش عملیات‌های ضداطلاعاتی و حتی حمله دوباره به ایران، چشم دوخته‌اند. به همین دلیل حفظ وحدت ملی و جلوگیری از خدشه بر یکچارچگی اجتماعی که در جریان حمله اول اسرائیل پدید آمده، ضرورتی انکارناپذیر برای عدم تحقق سناریوهای مطلوب واشنگتن و تل‌آویو در قبال تهران است.

بازدارندگی اطلاعاتی

ایران لازم است علاوه بر حفظ و توسعه برنامه موشکی، بتواند خلأها و کاستی‌های بازدارندگی اطلاعاتی‌امنیتی را جبران نماید. این موضوع دو بُعد سلبی و ایجابی دارد. بُعد سلبی بر کاهش دامنه نفوذ اسرائیل در کشور از طریق بهبود وضعیت معیشتی جهت کاهش احتمال جذب افراد ضعیف به سوی اسرائیل و اجرای مجازات‌های قاطع برای جاسوسان متمرکز است. بُعد ایجابی بر طراحی و اجرای برنامه‌های ضدامنیتی علیه منافع اسرائیل در داخل مناطق اشغالی و همچنین در دیگر نقاط جهان، تمرکز دارد که می‌تواند بازدارتدگی ایران در برابر رژیم اشغال‌گر قدس را احیا نماید

ائتلاف دیپلماتیک

تداوم و ارتقای روابط دوجانبه با چین و روسیه و همچنین بهره‌مندی از حضور ایران در ائتلاف‌های بریکس و سازمان همکاری شانگهای، نه‌تنها از منظر کاهش تأثیر تحریم‌های اقتصادی شورای امنیت، بلکه از نظر جلوگیری از انعکاس تصویری منزوی از ایران، اهمیت دارد.

آمریکا، اتحادیه اروپا و اسرائیل اکنون، فارغ از اختلافات واقعی و غیرقابل‌انکاری که ممکن است در پرونده‌های دیگر، اعم از جنگ اوکراین، مهار چین و حتی جنگ غزه داشته باشند، ولی در وادارسازی ایران به عقب‌نشینی از عمق راهبردی‌اش در منطقه و برنامه دفاعی‌اش در داخل، مصمم می‌باشند. به همین دلیل در صورت مخالفت ایران با پذیرش توافق جدیدی که شامل امتیازات غیرهسته‌ای باشد، احتمال حمله نظامی دیگری، دور از ذهن نیست.

جبهه غرب در صورتی از اقدام نظامی دست کشیده و مذاکره را ترجیح خواهد داد که عمیقاً به این باور برسد که هرگونه اقدام نظامی علیه ایران، نه‌تنها اهداف‌شان را محقق نخواهد ساخت، بلکه آنها را از این اهداف، دورتر می‌سازد. آنچه می‌تواند این بازیگران را از صرافت حمله‌ای دیگر به ایران، منصرف سازد، ارتقای بازدارندگی در سه حوزه یادشده (اجتماعی، اطلاعاتی و دیپلماتیک) است.

در شرایطی که غرب نبردی ترکیبی علیه ایران را شدت بخشیده، اتکای صرف ایران بر بازدارندگی نظامی (آن هم صرفاً موشکی) نمی‌تواند امنیت ملی ایران را تأمین نماید. ارتقای بازدارندگی در ابعاد اجتماعی، اطلاعاتی و دیپلماتیک، در سناریوی خوش‌بینانه به توافقی مطلوب برای ایران و در سناریوی میانه نیز، به تداوم وضع موجود و جلوگیری از حمله نظامی خواهد انجامید.

 


احسان کیانی


0 دیدگاه

logo

ارسال دیدگاه