پیوستن قزاقستان به پیمان ابراهیم، این کشور را در معادلات پیچیدهتری قرار داده و هزینههای سیاسی این اقدام برای کشوری با اکثریت مسلمان، در آینده و باتوجهبه تحولات منطقهای قابلسنجش خواهد بود.
پیوستن قزاقستان به پیمان ابراهیم در جریان سفر رئیسجمهور این کشور «قاسمجوماست توکایف» به واشنگتن در ۹ نوامبر ۲۰۲۵ و در طی تماس تلفنی سهجانبه با دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو اعلام شد. این حرکت در چارچوب نشست رهبران کشورهای آسیای میانه با رئیسجمهور آمریکا صورت گرفت و بهعنوان نخستین کشور در دور دوم ریاستجمهوری ترامپ که به این پیمان میپیوندد، معرفی شد.
این توافق را نباید یک رابطه جدید دانست، چرا که دو طرف از سال ۱۹۹۲ و بلافاصله پس از استقلال قزاقستان، دارای روابط کامل دیپلماتیک بودهاند. بنابراین، این حرکت یک بهروزرسانی آگاهانه در چارچوبی جدید است که هدف آن فراتر رفتن از روابط عادی و برقراری شراکت راهبردی عمیقتر است.
اهداف طرفین
اهداف قزاقستان از پیوستن به پیمان ابراهیم شامل تنوعبخشی به شرکای بینالمللی، کاهش وابستگی به روسیه و چین، جذب سرمایهگذاری و فناوریهای پیشرفته بهویژه از اسرائیل و آمریکا، و تقویت جایگاه خود بهعنوان پل ارتباطی بین شرق و غرب است. پیوستن قزاقستان به پیمان ابراهیم، میتواند به همکاری نزدیکتر این کشور با ایالات متحده در صادرات انرژی و مواد معدنی حیاتی خود در امتداد کریدور میانی منجر گردد.
از طرف دیگر، اسرائیل با این اقدام در پی کاهش انزوای دیپلماتیک، نمایش تداوم موفقیت پیمان ابراهیم، و گسترش شبکه همپیمانان خود در آسیای مرکزی است. بهزعم مقامات رژیم صهیونیستی، این اتفاق برای تلآویو فرصتی است تا از طریق همکاریهای بینالمللی گستردهتر و حمایت دیپلماتیک، از جنگ غزه فراتر رود و وضعیت کنونی را با استمرار اعلام پیوستن کشورهای مختلف به توافق ابراهیم پشت سر گذارد.
تأثیر این رویداد بر روابط آستانه-تلآویو
پیوستن قزاقستان به پیمان ابراهیم، ابعاد مختلفی به رابطه دو کشور میبخشد:
تثبیت سیاسی و نمادین: این اقدام، یک تأیید و تصدیق عمومی از سوی قزاقستان بر اهمیت رابطه با رژیم صهیونیستی است و آن را از سطح روابط دوجانبه عادی به سطحی بالاتر و تحت یک چارچوب بینالمللی موردحمایت آمریکا ارتقا میدهد. این موضوع بهویژه در زمانی رخداده که تلآویو با انتقادات بینالمللی روبرو است و چنین حرکتی به کاهش انزوای دیپلماتیک آن کمک میکند.
شتابگیری همکاریهای اقتصادی و فناورانه: مقامات اسرائیلی و قزاق بهصراحت به گسترش همکاری در حوزههای امنیت سایبری، انرژی و فناوری غذایی اشاره کردهاند. این پیمان بستری رسمی و تسهیل شده برای جذب سرمایهگذاری و انتقال فناوری از سوی رژیم صهیونیستی و آمریکا به قزاقستان را فراهم میکند و همکاریهای موجود را تقویت خواهد کرد.
عمقبخشی به همکاری در شبکه نفوذ صهیونیستی: بر اساس یک تحلیل استراتژیک، رژیم صهیونیستی با ایجاد شبکهای از «رینگهای نفوذ»، به دنبال تأمین امنیت خود است. قزاقستان در این تحلیل، بخشی از «رینگ سوم» یا «خانواده تورانی» محسوب میشود که شامل کشورهای ترکزبان منطقه میشود. پیوستن به پیمان ابراهیم، نقش و موقعیت قزاقستان را در این شبکه نفوذ، پررنگتر و رسمیتر میسازد.
چشمانداز آینده و جمعبندی
پیوستن قزاقستان به پیمان ابراهیم را باید نقطه عطفی در جهتگیری راهبردی این کشور ارزیابی کرد. به نظر میرسد آستانه با این اقدام، عمدتاً در پی تحکیم جایگاه خود در غرب به رهبری آمریکا و دستیابی به منافع اقتصادی و فناوری است. این تصمیم بیش از هر چیز بر عملگرایی در سیاست خارجی قزاقستان و تمایل این کشور برای تنوعبخشی به اتحادهای خود در صحنه بینالملل تأکید میگذارد. از طرف دیگر برای رژیم صهیونیستی عاملی برای کاستن از بار فشارهای بینالمللی، عادیتر نشاندادن چهره خود در سطح جهان و تثبیت جایگاه خود در منطقه و توسعه روابط خود با کشورهای اسلامی است. درعینحال، این اقدام نشانهای از تلاش آمریکا برای تداوم نفوذ دیپلماتیک خود در آسیای میانه محسوب میگردد.
اگرچه این حرکت ممکن است در کوتاهمدت دستاوردهایی برای قزاقستان به همراه داشته باشد اما چشمانداز بلندمدت آن با چالشهای جدی روبرو خواهد بود. این تصمیم، واکنش گروههای مقاومت فلسطین و نارضایتی بخشی از افکار عمومی جهان اسلام را به دنبال داشته و میتواند جایگاه سنتی قزاقستان بهعنوان یک بازیگر تعادلگرا در آسیای مرکزی را با تردید مواجه سازد. در جمعبندی نهایی، این پیمان، قزاقستان را در معادلات پیچیدهتری قرار داده و هزینههای سیاسی آن برای کشوری با اکثریت مسلمان، در آینده و باتوجهبه تحولات منطقهای قابلسنجش خواهد بود.
0 دیدگاه