در ژوئن ۲۰۲۴، وزیر امور خارجه ایالات متحده و دبیر کل ناتو نگرانی‌های خود از اتحاد رو به رشد میان چین، ایران، کره شمالی و روسیه را ابراز کردند. اتحادی که در منظر مقامات آمریکایی «محور شرارت» جدیدی محسوب می شود. چین به عنوان بازیگر مرکزی این محور شناخته می‌شود و حمایت های قابل توجهی به کره شمالی و ایران و روسیه ارائه می نماید.


با وجود این، چین ظاهرا تمایل ندارد به عنوان رهبر یا عضو رسمی این اتحاد شناخته شود. مقامات چینی محتاطانه در عین بهره گیری از این اتحاد، نمیخواهند مسئولیت اقدامات کشورها عضو را بر عهده بگیرند. از نظر تحلیلگران ایالات متحده باید این کشورها را نه به صورت انفرادی بلکه به عنوان یک بلوک خودکامه منسجم در نظر گرفته و راهبردی مشترکی را در قبال این اتحاد اتخاذ نماید و از متحدان خود بخواهد که همین کار را انجام دهند.

دینامیک‌های پیچیده اتحادهای بین‌المللی چین

 اتحاد چین با کره شمالی، ایران و روسیه با پیچیدگی هایی همراه است. تجدید پیمان دفاع متقابل با کره شمالی و خریدهای قابل توجه نفت از ایران و تمرینات نظامی مشترک با روسیه بیانگر همکاری های جدی میان چین و اعضای اتحاد می باشد. با این حال، چین به طور کامل اقدامات روسیه در اوکراین را تأیید نکرده و اقداماتی برای فاصله‌گیری از برخی رفتارهای تهاجمی شرکایش انجام می دهد.

چین از طریق این سیگنال‌های متناقض، موفق شده روابط اقتصادی قوی با متحدان ایالات متحده مانند کره جنوبی و ژاپن برقرار نمایدکه نشان‌دهنده توانایی این کشور در قدرت افزایی بدون اثبات تعهد کامل به بلوک خاصی است. این ابهام استراتژیک به چین اجازه داده تا از نظر اقتصادی از نظم موجود بهره‌برداری کند و در عین حال از تبعات همکاری با کشورهای نظم گریز دوری ورزد.

چالش‌های استراتژیک اتحادهای چین با ایران، کره شمالی و روسیه

رویکردهای متناقض کنونی چین از جمله عدم ارائه کمک های نظامی مستقیم به روسیه در جنگ با اوکراین و همراهی با تلاش‌های دیپلماتیک غرب برای توقف برنامه هسته‌ای ایران، گمراه‌کننده و متزورانه است. چین فناوری های نظامی و اطلاعاتی به روسیه ارائه داده که توانایی‌های مسکو را در جنگ با اوکراین تقویت کرده است. این همکاری ممکن است برای ایالات متحده یک نقیصه نظامی ایجاد کند، زیرا چین و روسیه به طور مشترک منابع نظامی بیشتری نسبت به ایالات متحده دارند.

روسیه نیز می‌تواند در زمینه‌های اقتصادی به چین کمک کند .علاوه بر این، عدم تمایل متحدان ایالات متحده برای ورود به درگیری با کشورها متحد با چین، ممکن است ایالات متحده را در یک سناریوی جنگ چند جبهه‌ای آسیب‌پذیر کند. دینامیک‌های این شراکت‌ها چالشی جدید برای ایالات متحده محسوب می‌شود، زیرا اکنون با دو قدرت هسته‌ای مواجه است که استراتژی‌های بازدارندگی را پیچیده‌تر کرده و خطر تشدید درگیری را افزایش می‌دهد.

استراتژی ایالات متحده در برابر محور چین، روسیه، ایران و کره شمالی


آمریکا به جای تلاش برای تقسیم اعضای این اتحاد و مواجه فردی، باید این کشورها را به عنوان کشورهای مرتبط با یکدیگر در نظر بگیرد. مقامات آمریکایی، از جمله آنتونی بلینکن، قبلاً تلاش کرده‌اند بین اعضا اتحاد به ویژه بین چین و روسیه تمایزاتی قائل شود اما وضعیت فعلی جغرافیایی سیاسی نشان می‌دهد که این کشورها به یکدیگر حمایت‌های اساسی ارائه می‌دهند.

اتخاذ رویکرد منسجم در قبال این اتحاد به این معنا که رفتار نامناسب یکی از اعضا منجر به مجازات همه اعضا شود. این استراتژی، چین را تشویق خواهد کرد تا نفوذ بیشتری بر کنترل روسیه و ایران اعمال نماید و رفتار این کشورها را پیش‌بینی‌پذیرتر کند.

همراه ساختن متحدان آمریکا به ویژه اروپایی‌ها با این استراتژی از اهمیت برخوردار است زیرا بسیاری از کشورهای اروپایی تهدیدات امنیتی ناشی از هم افزایی قدرت پکن و مسکو را به طور کامل درک نکرده‌اند.

توصیه می‌شود ایالات متحده مواجهه با این اتحاد را در چارچوب‌ مفهومی رایج نبرد بین دموکراسی‌ها و دولت های خودکامه دنبال نکند، زیرا این امر ممکن است متحدان بالقوه در کشورهای دموکراتیک و خودکامه رودر روی یکدیگر قرار دهد. در نهایت، اتخاذ یک استراتژی دقیق و انعطاف‌پذیر که به منافع متنوع کشورهای مختلف را مدنظر قرار داده و در عین حال فشار بر چین و شرکای آن برای تغییر رفتارشان را افزایش دهد، از اولویت برخوردار است.


مرکز: فارن افرز
نویسنده:داوریانا اسکایلر ماسترو

منبع


اندیشکده تهران


0 دیدگاه

logo

ارسال دیدگاه