پنج دور گفتگوی ایران با آمریکا در سال 1404، حمله غافلگیرانه اسرائیل به خاک ایران و سپس بمباران تأسیسات هسته‌ای توسط آمریکا به نظر می‌رسد دکترین هسته‌ای ضمنی و غیراعلامی ایران مبنی بر ایجاد قابلیت ساخت سلاح هسته‌ای بدون ساخت آن (وضعیت آستانه‌ای) را زیر سؤال برده است.


پنج دور گفتگوی ایران با آمریکا در سال 1404، حمله غافلگیرانه اسرائیل به خاک ایران و سپس بمباران تأسیسات هسته‌ای توسط آمریکا به نظر می‌رسد دکترین هسته‌ای ضمنی و غیراعلامی ایران مبنی بر ایجاد قابلیت ساخت سلاح هسته‌ای بدون ساخت آن (وضعیت آستانه‌ای) را زیر سؤال برده است.

مذاکرات ایران با دولت جدید آمریکا نشان داد ایران نه تنها دیگر نمی‌تواند از نزدیک‌تر شدن به آستانه به عنوان اهرمی برای رفع تحریم‌ها و کسب منفعت اقتصادی بهره ببرد بلکه عزم آمریکا برای برچیدن این برنامه با یا بدون توافق را نشان داده است. هدف قطعی و غیرقابل تغییر نابودی برنامه هسته‌ای است و نزدیک‌بودن ایران به آستانه دیگر نمی‌تواند برای ایران بازدارندگی ایجاد کند. در مقابل عقب‌نشینی از سوی ایران نه تنها شکست بزرگی بعد از چند دهه سرمایه‌گذاری در برنامه هسته‌ای محسوب می‌شود بلکه نمی‌توان اطمینان داشت که باعث پیشروی آمریکا در سایر حوزه‌ها و حتی حمله گسترده به ایران نشود.

راه ترمیم بازدارندگی

علی‌رغم اینکه در جنگ 12روزه ایران به خوبی توانست حملات موشکی مداوم و موفقی به اسرائیل انجام دهد اما این جنگ ایراد اساسی راهبرد بازدارندگی ایران را نمایان کرد. ایران نتوانست با دو عملیات وعده صادق 1 و 2 مانع از وقوع جنگ شود و این یعنی شکست بازدارندگی.

در مقابل بازیگری اتمی با توانمندی نظامی متعارف بیشتر که رویکردی به‌شدت تهاجمی دارد، ایران دو گزینه پیش روی خود دارد : پا به پای اسرائیل آماده تصاعد تنش باشد و در ازای هر ضربه، ضربه قدرتمندتری وارد کند یا برای تضمین بقای خود، سلاح هسته‌ای بسازد. تجربه گذشته نشان داد که ایران همچنان به کنترل تنش متعهد است اما در عین حال قصدی برای ساخت سلاح هسته‌ای ندارد. به نظر می‌رسد این ایراد اصلی راهبرد بازدارندگی ایران باشد.
ممکن است برخی معتقد باشند اکنون سلاح هسته‌ای نمی‌تواند بازدارندگی ایران را ترمیم کند، چراکه ایران نمی‌تواند اراده استفاده از این سلاح را نشان دهد. باید گفت که عدم اراده کنونی برای تشدید تنش از سوی ایران، خود ناشی از نداشتن سلاح هسته‌ای است. در صورتی که ایران سلاح هسته‌ای داشته باشد، می‌تواند حملات را با ضربات شدیدتر پاسخ دهد.

آیا ایران توان ساخت سلاح دارد؟

پس از بمباران سه تأسیسات مهم توسط آمریکا، ممکن است برخی ساخت سلاح هسته‌ای را غیرواقع‌بینانه بخوانند. با این وجود، به نظر نمی‌رسد این گزینه برای ایران ناممکن شده باشد. طبق گزارش آژانس اطلاعات دفاع (DIA)، حمله آمریکا کمتر از شش ماه ساخت بمب را به تأخیر انداخته است. برخی نظیر ریچارد نفیو و دیوید آلبرایت معتقدند ایران سال‌ها برای بازسازی تأسیسات خود زمان نیاز دارد. برخی دیگر، همچون جفری لوئیس باور دارند عملیات آمریکا ناموفق بوده است. دیگر متخصصین نیز هنوز با دیده تردید به نتایج عملیات می‌نگرند.
به نظر می‌رسد ایران توانسته بخش اعظمی از اورانیوم 60% غنی‌شده را حفظ کند. برخی مدعی هستند که ممکن است ایران تأسیسات مخفی برای غنی‌سازی و فلزسازی اورانیوم داشته باشد. مورد دوم اهمیت بیشتری دارد، چراکه تبدیل گاز اورانیوم 90% غنی‌شده به فلز اورانیوم جزو مراحل پایانی ساخت سلاح محسوب می‌شود. تمامی این موارد حدس و گمان هستند و آنچه بیشتر بر آن‌ها دامن می‌زند، سیاست ابهام هسته‌ای ایران است.

آینده راهبرد ابهام هسته‌ای

تصویب قانون تعلیق همکاری‌های ایران با آژانس به معنای اتخاذ راهبرد ابهام هسته‌ای است. این اقدام از این جهت سودمند است که می‌تواند بدون طی‌کردن روند حقوقی چند ماهه خروج از ان‌پی‌تی، ابهام را به سرعت ایجاد کند. کشورهایی همچون کره شمالی نیز از ابهام هسته‌ای در دوره‌ای کوتاه بهره بردند. اما ابهام هسته‌ای به عنوان مرحله‌ای موقت تا ساخت سلاح هسته‌ای مناسب است، نه به عنوان یک راهبرد دائمی و اصلی. در غیر این صورت، تنها بازی خطرناکی خواهد بود که هیچ منفعتی ندارد.

در هر صورت، به نظر می‌رسد کارآمدترین راه برای بقای ایران، سلاح هسته‌ای باشد. از زمان آغاز عملیات طوفان‌الاقصی، عناصر بازدارندگی ایران آسیب دیده است. اکنون پنجره فرصت خوبی برای ایران باز شده تا سلاح هسته‌ای را بسازد. انسجام اجتماعی در داخل بالا است؛ تقاضای مردم برای ساخت این سلاح رو به افزایش است؛ بازرسی‌های آژانس تعلیق شده و ترامپ می‌تواند برای مدت کوتاهی با نابودی برنامه هسته‌ای خودنمایی کند. آنچه ایران بیش از توانایی‌های فنی نیاز دارد، یک تصمیم سیاسی است؛ با این حال به نظر می‌رسد هنوز تصمیم بر این نیست.


عرفان علمشاهی


0 دیدگاه

logo

ارسال دیدگاه