انسداد در تنگه هرمز مهم‌ترین اهرم ژئوپولتیکی است که در شرایط بحرانی در اختیار ایران قرار دارد و شوک نفتی ناشی از این انسداد ضربه‌ای جدی از نظرگاه اقتصادی و امنیتی به ایالات متحده و سایر کشورهای غربی مخابره خواهد کرد.


موضوع بستن تنگه هرمز توسط ایران به عنوان یک اقدام دفاعی در شرایط جنگی در گذشته نیز بارها مطرح گردیده است. اکنون و در سایه درگیری نظامی گسترده میان ایران و اسرائیل، بهره‌برداری از این اقدام به عنوان یک گزینه دفاعی بیش از پیش مورد بحث قرار می‌گیرد. یکی از مهم‌ترین نکاتی که تنگه هرمز را به اهرمی ژئوپولیتیکی نزد ایران بدل ساخته، وابستگی شدید اقتصاد جهانی به این گذرگاه باریک است.

این گذرگاه محل عبور قریب به یک سوم از تجارت دریایی نفت و یک پنجم از ال‌ان‌جی جهانی است. براساس آخرین آمارهای منتشره، نزدیک به 20 میلیون بشکه نفت خام و فرآورده در سال 2023 از تنگه هرمز عبور نموده که بخش اعظم آن -قریب به 70 درصد- راهی مناطق مختلف در شرق آسیا -بالاخص چین، هند و ژاپن- شده است. عنصری که شرایط را پیچیده‌تر می‌کند این است که بخش اعظم مازاد ظرفیت تولید نفت نیز در همین حوزه -پادشاهی عربستان- واقع شده و در صورت انسداد قابل دسترسی نخواهد بود.

همزمان، زیرساخت‌های انتقالی زمینی موجود برای دور زدن تنگه هرمز ظرفیت بسیار محدودی دارند. برآورد آژانس بین‌المللی انرژی نشان می‌دهد که تنها 4.2 میلیون بشکه از نفت خام می‌تواند از مسیرهای زمینی انتقال پیدا کند. مهم‌ترین موارد از این مسیرهای زمینی خطوط لوله شرق-غرب عربستان سعودی و خط لوله نفت ابوظبی به فجیره هستند. بدین ترتیب، مقدار بسیار محدودی از نفت خلیج فارس در صورت انسداد تنگه هرمز قابل جایگزینی خواهد بود. برای ال‌ان‌جی صادراتی از قطر و امارات، که بیش از 80 درصد آن در مقاصد آسیایی مختلف مصرف می‌شود، همین مسیرهای جایگزین نیز وجود ندارد.

با آغاز مواجهه نظامی میان ایران و اسرائیل، قیمت نفت حدود 13 درصد افزایش یافت. عدم ورود جنگ به مرحله زیرساختی و خبر صحت و سلامت تاسیسات نفتی و گازی ایران علیرغم تلاش خرابکارانه رژیم صهیونیستی، فعلا موجب تعدیل نسبی قیمت در بازار جهانی شده است. با این وجود، احتمال انسداد تنگه هرمز و قطع جریان نفت در این تنگه از سوی تحلیل‌گران مختلف با جدیت بیشتری مورد توجه قرار گرفته است.

به عنوان مثال، موسسه گلدمن ساکس خاطر نشان نموده که انسداد تنگه هرمز برای بلندمدت به معنی افزایش قطعی قیمت نفت به ارقام بسیار بالاتر از 100 دلار خواهد شد. برآورد موسسه سنگاپوری ING نیز نشان می‌دهد که انسداد تنگه هرمز به شکل موثر قیمت 120 دلار در هر بشکه را محتمل خواهد ساخت. سناریوهای بدبینانه‌تر از ورود آمریکا به جنگ و هدف قرار گرفتن پایگاه‌های نظامی این کشور در حاشیه خلیج فارس توسط ایران، ارقام بسیار بالاتری را برآورد نموده اند. علیرغم اینکه ایالات متحده در حال حاضر به طور خالص صادرکننده نفت محسوب می‌شود و ممکن است در نگاه اول، در این شوک ذی‌نفع تلقی شود؛ با این وجود، فشار تورمی حاکم بر اقتصاد آمریکا موجب شده که دولت ترامپ از زمان استقرار تاکنون برای مهار قیمت نفت در تکاپو باشد و حتی، بدون ملاحظه هزینه سر به سر تولیدکنندگان نفت شیل، از نفت 50 دلاری صحبت کند. با توجه به شکنندگی اقتصاد اروپا در سایه جنگ اوکراین و تاثیرپذیری مضاعف از قیمت نفت، شرایط برای این قاره از این نیز پیچیده‌تر است.

انسداد در تنگه هرمز مهم‌ترین اهرم ژئوپولتیکی است که در شرایط بحرانی در اختیار ایران قرار دارد و شوک نفتی ناشی از این انسداد ضربه‌ای جدی از نظرگاه اقتصادی و امنیتی به ایالات متحده و سایر کشورهای غربی مخابره خواهد کرد. با این وجود، معادلات بسیاری نیز در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی از این انسداد متاثر خواهند شد. از همین روست که تصمیم به انسداد، متکی بر محاسبات پیچیده‌ای است که با توجه به چشم‌انداز ورود ایالات متحده به جنگ در سطوح عالی حاکمیتی انجام خواهد گرفت. فعلا چشم تحلیل‌گران بین‌المللی بازار انرژی و امنیت بین‌المللی، بیش از هر زمان دیگری به تصمیم نهایی تهران دوخته شده است.


اندیشکده تهران


0 دیدگاه

logo

ارسال دیدگاه