در حالیکه رسانهها مملو از تیترهایی است که از فروپاشی کامل حکومت و نزدیکی گروههای افراطی به تصرف پایتخت، باماکو سخن میگویند، مردم در اینجا واقعیتی متفاوت را تجربه میکنند که با تصویری که از وخامت و اغراق در رسانهها ترسیم میشود، فاصله بسیاری دارد.
در حالیکه رسانهها مملو از تیترهایی است که از فروپاشی کامل حکومت و نزدیکی گروههای افراطی به تصرف پایتخت، باماکو سخن میگویند، مردم در اینجا واقعیتی متفاوت را تجربه میکنند که با تصویری که از وخامت و اغراق در رسانهها ترسیم میشود، فاصله بسیاری دارد.
در هفتههای اخیر، مالی با کمبود شدید سوخت روبهرو بوده که این مسئله بر عملکرد برخی خدمات عمومی تأثیر گذاشته است. کلاسهای درس در سراسر کشور تعلیق شده و برخی از وسایل حملونقل به طور موقت از کار افتادهاند. اما با این وجود بازارها همچنان باز هستند و کالاهای اساسی در دسترساند. ارتش مالی نیز همچنان در نقاط راهبردی مستقر است و نیروهای امنیتی به عملیات خود ادامه میدهند.
عوامل اصلی بحران
از حدود یک سال پیش، گروههای تروریستی مناطق مرکزی مالی به تدریج به سمت جنوب و پایتخت حرکت کردند. همزمان نشانههایی از تحرکات نیروهای شورشی «FLA» (نیروهای آزادیبخش آزواد) که در مناطق مرزی میان مالی و الجزایر مستقر بودند نیز دیده شد که نشاندهنده نوعی تفاهم یا هماهنگی غیرمستقیم میان دو طرف است. هدف آشکار این راهبرد، ایجاد فشار چندجانبه بر ارتش مالی و وادار ساختن آن به پراکنده کردن نیروهایش در مناطق وسیع کشور برای تضعیف توان آن در حفظ کنترل قاطع است.
عامل دیگر بحران، تلاش دولت برای ساماندهی انتقال سوخت و کالا به پایتخت بود. پیشتر، کامیونها بدون نظارت مشخصی در جادهها تردد میکردند و این مسئله آنها را در معرض غارت یا قاچاق قرار میداد. اکنون این کامیونها در نقاط مشخصی گردآوری و سپس در قالب کاروانهای حفاظتشده به سمت پایتخت اعزام میشوند. این روند بهطور طبیعی زمانبر است و گاه موجب تأخیر در رساندن سوخت میشود، اما گامی ضروری برای تضمین امنیت و ثبات بلندمدت به شمار میآید.
از رسانه تا واقعیت میدانی
پوشش رسانهها از آنچه در مالی میگذرد انگاره فروپاشی دولت یا دستکم کشوری در آستانه سقوط کامل را تقویت میکند. تیترهای تکرارشونده روزنامهها و تلویزیون مانند این است: «القاعده در آستانه تصرف مالی»، «کمبود سوخت، زندگی در باماکو را فلج کرده است»، «آیا حکومت نظامی آخرین روزهای خود را میگذراند؟»
هر کس با جغرافیای منطقه آشنا باشد، میداند که این گروهها از نظر عددی و لجستیکی توان تهدید پایتخت را ندارند. فعالیت آنها به عملیات پراکنده در جادههای فرعی یا مناطق کوهستانی محدود شده است؛ اقداماتی که اهدافش بیشتر ایجاد رعب و اخلال در خطوط تدارکاتی است تا تصرف واقعی.
ارتش مالی همچنان کنترل میدانی را در دست دارد و عملیات مداومی را برای تأمین امنیت جادهها و مناطق حساس انجام میدهد. اما تأمین امنیت شبکه جادهای کشوری پهناور مانند مالی نیازمند زمان و سازماندهی دقیق است. تاخیر کامیونهای حامل سوخت در رسیدن به پایتخت به دلیل فروپاشی دولت نیست، بلکه به این خاطر است که فرایند حملونقل پیچیدهتر شده است. این روند زمانبر است، اما برای حفظ ایمنی جادهها و توزیع منظم کالاها امری ضروری محسوب میشود.
استراتژی محاصره
روشن است که گروههای تروریستی در تلاش برای خفهکردن اقتصادی پایتخت، نه از طریق حملات مستقیم نظامی، بلکه با قطع مسیرهای تأمین و جلوگیری از انتقال سوخت هستند. با وجود این تلاشها، بحران هرگز به مرحله فلج کامل نرسید و زندگی روزمره در شهرها ادامه یافت.
در واقع دولت موفق شد ثبات قیمتی سوخت را حفظ کند و از فروش سوخت در بازار سیاه جلوگیری نماید، و به این ترتیب مانع گسترش بحران به قیمت مواد غذایی شد. این امر نشان میدهد که دولت انتقالی خطرات افزایش قیمتها را درک کرده و تصمیم گرفته است شوک ناشی از بحران را جذب و بازار را کنترل کند، نه اینکه آن را به آشوب و دلالی بسپارد.
با این حال، برخی معتقدند که این گروهها تا حدودی در کنترل بعضی از جادههای اصلی منتهی به پایتخت موفق شدهاند؛ امری که واقعاً باعث تأخیر در انتقال سوخت و ایجاد کمبودهای موقتی شد. اما این اقدام در نهایت به شمشیری دولبه تبدیل شد و نتیجه معکوس داد. بهجای تضعیف اعتماد عمومی نسبت به دولت انتقالی، این اقدام باعث تقویت حمایت مردمی از آن شد.
نتیجهگیری
واقعیت بحران امروز مالی، نه فقط بحران سوخت یا محاصرهای موقت، بلکه بخشی از نبردی گستردهتر میان دولت و گروههایی است که در پی بیثباتسازی آن هستند. باماکو در محاصره نیست و مالی سقوط نکرده است؛ بلکه وارد مرحلهای تازه از آزمون و چالش شده است. تفاوت میان آنچه در خیابانها دیده میشود و آنچه در صفحه تلویزیونها گفته میشود، همان تفاوت میان واقعیت و روایت رسانهای است.
0 دیدگاه