یک قانون همیشگی وجود دارد که در زمان صلح آماده جنگ باش و در زمان جنگ در پی صلح. حال با نزدیک شدن جنگ اوکراین به نتیجه محتوم خود که همان پیروزی روسیه است، نگاهها باید به آینده و صلحی که پس از آن خواهد آمد معطوف شود، چنانکه استالین جایی گفته بود: «بَندِرایتیها (پیروان استفان بندرا، همکار نازیها در جنگ جهانی دوم) میآیند و میروند، اما این مردم اوکراین هستند که باقی میمانند».
نقشه آینده اوکراین
اوکراینِ سال ۱۹۹۱ دیگر وجود نخواهد داشت. کریمه، دونباس و دو منطقه از اوکراین از طریق رفراندوم به روسیه ملحق شدهاند و احتمالاً مناطق دیگری چون خارکف و اودسا نیز به آنها خواهند پیوست. این البته در خصوص تمامی مناطق صدق نخواهد کرد، چرا که روسیه تنها مناطقی را تصرف میکند که قادر به ادغام یا دفاع از آنها باشد. توسعه باید منطق استراتژیک داشته باشد و نه صرفا از روی احساسات.
رسالت رهاییبخشی روسیه
از لحاظ تمدنی، فرهنگی و تاریخی، بیشتر بخشهای اوکراین به روسیه تعلق دارد. روسیه نه به منظور فتح امپریالیستی، بلکه برای تأمین امنیت ملی خود باید تمامی اوکراین را از رژیم نئونازی بندرا و حامیان خارجیاش رها کند. اگرچه اوکراین متعلق به مردم آن است، اما روسیه عمیقاً با این سرزمین پیوند دارد و پس از جنگ، باید در بازسازی یک اوکراین صلحطلب و متحد نقشآفرینی کند. همانطور که در چچن و آلمان شرقی پس از جنگ مشاهده شد، روسیه تجربه موفقی در تبدیل دشمنان سابق به متحد داشته است.
سناریوهای پسا جنگ
کارشناسان روسی سناریوهای مختلفی برای آینده اوکراین متصور هستند:
1. ادغام کامل: روسیه تمام اوکراین را تحت تصرف خود درآورده و هممرز با ناتو میشود. این به معنای اتحاد دوباره و پایان استقلال اوکراین خواهد بود. با این حال، ادغام چنین سرزمینی و بازسازی آن هزینههای هنگفتی به همراه دارد.
2. اوکراین غربگرا: بدترین سناریوی ممکن، یک اوکراین به شدت ضد روسیه و تحت کنترل غرب است که تنها به دنبال ضربه زدن به روسیه در فرصت مناسب خواهد بود. بههر نحو ممکن باید از تحقق این سناریو پیشگیری نمود.
3. دولت ورشکسته: یک اوکراین تکهتکه شده که از جانب غرب رها شده و به روسیه وابستگی دارد، ممکن است به هرج و مرج دچار شود. در این حالت، هم روسیه و هم غرب میتوانند در آن دستکاری و مداخله کنند که سناریویی نامطلوب خواهد بود.
4. اوکراین تقسیمشده: واقعبینانهترین و مطلوبترین نتیجه، تقسیم اوکراین به دو بخش خواهد بود: نیروهای ضد روسی در غرب تحت حمایت ناتو در «اوکراین آزاد» و واحد جدیدی بهنام «اوکراین جدید» که عاری از عناصر افراطی ناسیونالیست، کوچکتر اما باثبات، از نظر اقتصادی با روسیه یکپارچه و از نظر سیاسی بیطرف خواهد بود. روسیه میتواند این چشمانداز را به اوکراینیها ارائه و سودمندی چنین سناریویی را به آنها توضیح دهد.
آمادهسازی برای آینده
برای آغاز بازسازی نیازی به پایان جنگ نیست. بسیاری از اوکراینیهای میهنپرست حاضر در روسیه آماده کمک هستند. در عین حال، روسیه باید جنایتکاران جنگی را شناسایی کند و همچنین میهنپرستان، افسران و رهبرانی را که آماده همکاری در بازسازی اوکراین هستند، جذب نماید. علاوه بر این، روسیه باید سوءاستفاده و استثمار غرب از اوکراین و منابع آن را که موجب تضعیف فرهنگ آن توسط مصرفگرایی خارجی و ایدئولوژیهای رادیکال شده است، افشا کند.
جنگی برای آینده روسیه
این جنگ تنها مربوط به اوکراین نیست. پیروزی در آن به معنای شکست کارزار غرب برای تضعیف روسیه و همچنین پایان دادن به رژیم «بندرایتی» و تضمین آینده ملت روسیه خواهد بود. و ثبات، امنیت و قدرت را برای نسلهای آینده روسیه به ارمغان خواهد آورد. پیروزی روسیه برای اوکراینیها نیز نماد رهایی از یک رژیم فاسد و تحمیلی خارجی خواهد بود.
منبع: شورای روابط خارجی روسیه
نویسنده: دیمیتری ترنین
0 دیدگاه