انتخاب مجدد دونالد ترامپ بعنوان رئیس جمهور آمریکا، دوباره سیاست خاورمیانه‌ای ایالات‌متحده و نقش بازیگران عربی به‌ویژه عربستان سعودی در این چارچوب را در چشم‌انداز قرار داده است. باتوجه به ایفای نقش عربستان در استراتژی منطقه‌ای دوران نخست ریاست جمهوری ترامپ، علی‌الخصوص در موضوعاتی نظیر محاصره قطر، کمپین فشار حداکثری علیه ایران و توافقات ابراهیم، سه پرسش کلیدی حول محور آینده روابط عربستان و آمریکا در دولت دوم ترامپ مطرح است:

۱- سرنوشت پیمان دفاعی ریاض-واشنگتن چگونه رقم خواهد خورد؟
۲- آیا عربستان به پروژه عادی سازی روابط با اسرائیل خواهد پیوست؟
۳- روابط ایران و عربستان چه مسیری را خواهد پیمود؟

 مهمترین پرونده دوجانبه با اثرات چندبعدی به‌ویژه در ارتباط با دو متغیر «عادی‌سازی» و «ایران»، پرونده پیمان دفاعی عربستان و آمریکا است که پیش از ۷ اکتبر، خطوط آن هویدا و در طول ماه‌های گذشته محور رایزنی‌های مقامات سیاسی و امنیتی عربستان و آمریکا قرار داشته است. سفر ماه گذشته «مساعد العیبان» مشاور امنیت ملی عربستان به واشنگتن، تازه‌ترین به‌روزرسانی از این گفت‌وگوها در فضای تنش‌های منطقه‌ای بوده است.

 بر اساس این پیمان دفاعی که از دید عربستان باید الزام‌آور بوده و باید به تایید سنا نیز رسیده باشد، واشنگتن متعهد به دفاع از عربستان، ارائه راکتورهای هسته‌ای غیرنظامی، فروش تسلیحات برتر و ایجاد دسترسی به تراشه‌های پیشرفته برای ریاض خواهد بود.

 متقابلا عربستان سعودی نیز مذاکرات عادی‌سازی با اسرائیل را به رسمیت شناخته و می‌پذیرد، مشارکت چین در بخش‌های حساس مانند فناوری‌های پیشرفته را محدود می‌کند و یک توافقنامه پادمان و احتمالاً پروتکل الحاقی را با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای راستی آزمایی استفاده از راکتورهای هسته‌ای امضا می‌کند.

این گونه توافقات در دولت ترامپ که چندان به ترتیبات سازمانی و نهادی قائل نیست، می‌تواند سرعت بسیار زیادی داشته باشد، منوط به تحول در متغیر دوم یعنی عادی‌سازی روابط عربستان با اسرائیل است. اما مانع قابل توجه در این مسیر جنگ ادامه‌دار اسرائیل در غزه، در دسترس نبودن آتش‌بس و از همه مهم‌تر شرط عربستان مبنی بر تشکیل کشور مستقل فلسطینی است.

اگر ترامپ بتواند این ضلع از پازل را با متوقف کردن نتانیاهو و ترغیب آن به آتش‌بس عملیاتی کند، زمینه می‌تواند برای آغاز تماس‌ها بین اسرائیل و عربستان فراهم شود. با این حال تا زمانی که راه حل دو کشوری محقق نشود، امکان توافق سه جانبه کلان وجود نخواهد داشت و ریاض و واشنگتن تنها می‌توانند به یک نسخه غیر الزام‌آور از توافقات دوجانبه دست پیدا کنند.

 طبیعتا برهم کنش پیمان دفاعی و عادی‌سازی به شکل خروجی یک توافق سه جانبه، نقش مهمی برای روابط ایران و عربستان و جایگاه منطقه‌ای جمهوری اسلامی خواهد داشت و می‌تواند در صورت عدم دستیابی ایران و آمریکا به یک توافق هسته‌ای روزآمد شده، مجددا فشارها(فروش نفت - محور مقاومت - ترور در داخل) را افزایش دهد. در این سناریو، روابط در حال توسعه ایران و عربستان دستخوش برخی تکانه‌ها خواهد شد. هرچند این به معنای دنباله‌روی سخت عربستان از استراتژی ترامپ نخواهد بود و سعودی‌ها نسبت به ارزش افزوده توافق پکن با جمهوری اسلامی برای محافظت از منافع پادشاهی به‌ویژه چشم‌انداز ۲۰۳۰ متعهد خواهند ماند.

 


اندیشکده تهران


0 دیدگاه

logo

ارسال دیدگاه