ایالت بلوچستان، بزرگترین ایالت پاکستان از نظر مساحت و همزمان کمجمعیتترین ایالت است که قریب به ۷۵ درصد ساکنان آن از قوم بلوچ هستند. این ایالت به لحاظ ژئوپلیتیکی و کنشگری بازیگران منطقهای، فرامنطقهای و بازیگران فرومنطقهای از اهمیت راهبردی بالایی برخوردار است. بندر گوادر و سرمایهگذاری چند ده میلیارد دلاری چین در این ایالت در قالب کریدور CPEC، یکی از مظاهر این اهمیت محسوب میشود. با اینهمه، ناامنی مبدل به پاشنه آشیل این سرمایهگذاریها شده است.
انفجار انتحاری روز شنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۳ در ایستگاه راهآهن کویته در مرکز این ایالت، بیش از ۳۰ کشته و ۴۵ زخمی برجای گذاشت. پس از چند ساعت، «ارتش آزادیبخش بلوچستان»(BLA) مسئولیت این انفجار را برعهده گرفت. «ارتش آزادی بلوچستان» (BLA) و «جبهه آزادیبخش بلوچستان» (BLF) دو سازمان مطرح نظامی هستند که در دورههای مختلف در بلوچستان پاکستان دست به عملیاتهای تروریستی علیه دولت مرکزی و شهروندان زده اند.
در سالهای اخیر BLA فعالترین سازمان نظامی تجزیهطلب بوده است. این سازمان در ابتدای سالهای ۲۰۰۰ میلادی تشکیل شد و هدف محوری خود را آزادی بلوچستان از سلطه غیربلوچها عنوان نموده است. در خصوص ماهیت و اهداف این گروه میتوان به چهار نکته کلیدی اشاره نمود.
نارضایتی سیاسی-اجتماعی
علیرغم اینکه پاکستان نظامی فدرال و غیرمتمرکز دارد، برآیند روندهای امنیتی و سیاسی در دهههای گذشته به قبضه مناصب ایالتی توسط غیربلوچها انجامیده است. به عنوان مثال، پیروز آخرین انتخابات ایالتی در این ایالت از حزب مردم پاکستان، تحت سلطه خاندان بوتو-زرداری، برخاسته است. به طور تاریخی، ایالت بلوچستان کمترین توجه را از منظر توزیع انرژی -سوخت و برق-، مدرسهسازی، بهداشت و درمان دریافت کرده است و برخی برآوردها ۷۰ درصد جمعیت این ایالت را فقیر دانستهاند.
بیکاری و عدم اشتغال جمعیت جوان یکی دیگر از چالشهای این ایالت است که حساسیت در خصوص آن، با وجود کارگران مهاجر پنجابی و سندی دوچندان شده و شکل نفرت قومی به خود گرفته است؛ نفرتی که بروز آن را میتوان در حملات اخیر این گروه به کارگران مهاجر و غیربلوچ مشاهده نمود.
فرارفتن از خاستگاه قبیلهای
ارتش آزادیبخش بلوچ پایگاه اولیه خود را میان قبائل بگتی و ماری یافت که در کنار یکدیگر دو گروه از ذینفوذترین قبائل بلوچستان پاکستان به شمار میروند. با اینهمه، بررسیهای متعددی بر این نکته تاکید کردهاند که BLA در سالهای اخیر موفق به توسعه پایگاه خود از سطح قبایلی به طبقات اجتماعی گردیده و همین مسئله منجر به حمایت بخشهایی از جمعیت تحصیلکرده شهری و همچنین زنان از این گروه گردیده است؛ برخی منابع مجموع کادرهای فعال این گروه را تا شش هزار نفر برآورد کرده اند و دستکم در دو حمله از حملات انتحاری اخیر BLA، عامل انتحاری اصلی یک زن بوده است.
ائتلاف و همکاری افراطگرایان
الگوی تعامل پاکستان با افراطگرایان را نیز نمیتوان به عنوان یک مولفه موثر از نظر دور داشت. بسیاری بر این باورند که حمایت پاکستان از افراطگرایی طالبان در افغانستان، در واقع به سرریز فعالیتهای بیثباتکننده به درون خاک پاکستان انجامیده است؛ چرا که در یک بیان نظری، مجموعه امنیتی منطقه جنوب آسیا در معضلات و تهدیدات امنیتی اشتراک دارند. در واقع، ائتلافی از گروههای افراطی در محیط منطقهای ظاهر گردیده و تجزیهطلبان بلوچ از طریق طالبان به سلاحهای آمریکایی جا مانده در افغانستان دست یافته اند.
نقش سرویسهای اطلاعاتی خارجی
در این میان، نمیتوان نقش سرویسهای اطلاعاتی خارجی و استفاده ابزاری آنها را نادیده گرفت. هند همیشه متهم به تجهیز و پشتیبانی این گروهها بوده است و سفر رهبران این گروهها برای درمان به هند، بارها خبرساز شده است. پیش از فروپاشی شوروی، حمایت هند، غربگرایی پاکستان و تمایلات چپگرایانه این گروهها نقطه پیوند میان آنها و اتحاد جماهیر شوروی بود. در سالهای اخیر نیز سرریز رقابت و تقابل آمریکا و هند با چین را میتوان در ناآرامیهای پاکستان یافت؛ چرا که سرمایهگذاری ۵۶ میلیارد دلاری چین در CPEC و عملیاتی شدن آن، مطلوب آمریکا و غرب نیست.
جمعبندی
مروری کوتاه بر ماهیت و اهداف ارتش آزادیبخش بلوچستان نشان میدهد که پاسخ دولت پاکستان، در قالب عملیات «عزم استحکام» یا اقدامات امنیتی مشابه، به تنهایی نمیتواند به حل معضل ناامنی در این ایالت بینجامد؛ چرا که پاسخ به مسئلهای مولود همافزایی عناصر متعدد –اعم از اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی- نیازمند توجه متوازن به همه این عناصر است.
0 دیدگاه