ورود پنهانی تجهیزات و محموله‌های نظامی چین به ایران مرحله‌ای جدید در بازسازی توان موشکی بالستیک و پدافند هوایی تهران را رقم زده است؛ تحولی که تهدیدی جدی برای امنیت راهبردی اسرائیل به شمار می‌آید.


پیشینه تاریخی: مسیر طولانی روابط چین و ایران
روابط چین و ایران پیشینه‌ای کهن دارد و ریشه‌های آن به بیش از دو هزار سال پیش، در تجارت و تبادل فرهنگی جاده ابریشم بازمی‌گردد. روابط رسمی دیپلماتیک میان جمهوری خلق چین و ایران در سال ۱۹۷۱ با رویکردی عمل‌گرایانه آغاز شد و با عبور از دوران جنگ سرد، انقلاب ایران و تغییرات ائتلاف‌های بین‌المللی تکامل یافته است.

پس از انقلاب ایران، چین از معدود کشورهایی بود که علی‌رغم تحریم‌های بین‌المللی، حاضر شد به ایران سلاح و فناوری‌های دارای کابرد دوگانه بفروشد. روابط دو کشور از اواخر دهه ۱۹۸۰ که ایران توسعه برنامه موشکی را در اولویت قرار داد، عمیق‌تر شد. در این دوره، چین انتقال فناوری موشک‌های بالستیک و تأمین قطعات کلیدی به ایران را آغاز کرد و بدین ترتیب، از تلاش ایران برای ایجاد یک برنامه موشکی قدرتمند با هدف بازدارندگی منطقه‌ای حمایت نمود.

توافق هسته‌ای ایران (برجام) در سال‌های ۲۰۱۵-۲۰۱۳ نقطه عطفی به شمار می‌رفت که منجر به کاهش تحریم‌ها و گسترش چشمگیر همکاری‌های اقتصادی و انرژی میان چین و ایران شد؛ در حالی که همکاری‌های امنیتی دو کشور نیز به شکلی محتاطانه ادامه یافت. با تیره‌تر شدن روابط چین و ایالات متحده در سال‌های اخیر، پکن بیش از پیش ایران را به عنوان شریکی راهبردی برای موازنه در برابر نفوذ واشنگتن در خاورمیانه و فراتر از آن می‌نگرد.

کمک‌های نظامی چین: احیای موشک‌های بالستیک و پدافند هوایی
کمک‌های نظامی چین به ایران چندوجهی است و تمرکز اصلی آن بر فناوری موشکی و سامانه‌های پدافند هوایی به‌عنوان دو ستون اصلی راهبرد جنگ نامتقارن تهران قرار دارد. گزارش‌ها تأیید می‌کنند که چین مواد اولیه حیاتی برای سوخت جامد موشک‌های بالستیک، قطعات سامانه‌های هدایت و دانش فنی لازم برای بازسازی خطوط تولید موشکی ایران که در اثر حملات اسرائیل و تحریم‌ها مختل شده بودند را در اختیار تهران قرار داده است.

علاوه بر فناوری موشکی، چین اخیراً سامانه‌های پیشرفته پدافند هوایی زمین‌به‌هوا را نیز به ایران تحویل داده است؛ از جمله گونه‌هایی از HQ-9B که با سامانه‌های روسی S-300 قابل مقایسه‌اند و در برخی قابلیت‌ها حتی برتر محسوب می‌شوند. این سامانه‌ها برد پدافند هوایی ایران را افزایش داده و توان کشور را برای مقابله با حملات هوایی اسرائیل و نفوذ هوایی آمریکا به‌طور چشمگیری بهبود می‌بخشند. استقرار HQ-9B پس از آن صورت گرفت که بخش عمده‌ای از سامانه‌های روسی S-300 ایران در جریان حملات اسرائیل در سال ۲۰۲۴ و طی جنگ ۱۲ روزه اخیر از بین رفت.

ارزیابی تهدید علیه اسرائیل
موشک‌های بالستیک ایران به دلیل اندازه کلاهک، سامانه‌های پیشران پیشرفته و افزایش برد، تهدیدی جدی برای اسرائیل محسوب می‌شوند. برخی از این موشک‌ها دارای کلاهک‌های مانورپذیر در هنگام ورود مجدد به جو و فناوری‌های مافوق صوت هستند که رهگیری آن‌ها را برای سامانه‌های دفاعی دشوار می‌سازد. با وجود شبکه چندلایه دفاع هوایی اسرائیل از جمله «گنبد آهنین»، «فلاخن داوود» و رهگیرهای «پیکان»، موشک‌های ایرانی در درگیری‌های اخیر موفق به نفوذ شده‌اند.

ورود فناوری موشکی چین و سامانه‌های پیشرفته پدافند هوایی، تهدیدات ایران را تشدید کرده است. سامانه HQ-9B چالشی بزرگ‌تر برای عملیات هوایی اسرائیل ایجاد می‌کند، زیرا می‌تواند کنترل بخشی از حریم هوایی را از دست اسرائیل خارج کرده و اجرای حملات به ایران را دشوارتر سازد. این ارتقای تسلیحاتی می‌تواند برتری تاکتیکی کنونی اسرائیل را در چارچوب نبرد نامتقارن منطقه‌ای به‌طور قابل‌توجهی تضعیف کند.

توصیه‌ها
با توجه به افزایش این چالش‌ها، اسرائیل با محیطی استراتژیک پیچیده مواجه است که نیازمند ترکیبی از اقدامات دیپلماتیک و عملیات مخفی برای خنثی‌سازی همکاری نظامی فزاینده چین و ایران است.

  1. فعال‌سازی کانال‌های دیپلماتیک پشت‌پرده با چین
    با توجه به حساسیت و پیچیدگی تنش، اسرائیل باید اولویت را به دیپلماسی محرمانه و پشت‌پرده با پکن بدهد. این شامل استفاده از کانال‌های اطلاعاتی و شبکه‌های دیپلماتیک موجود برای انتقال خطوط قرمز محکم اسرائیل در برابر تأمین قطعات موشکی و پدافندی به ایران است.
  1. تقویت نفوذ مشترک آمریکا-اسرائیل بر واردات انرژی چین
    از منظر استراتژیک، چین حدود ۱۰٪ از نفت خود را از ایران وارد می‌کند و این امر تهران را به تأمین‌کننده انرژی مهمی برای اقتصاد عظیم پکن تبدیل می‌کند. این وابستگی اقتصادی اهرم مهمی در اختیار اسرائیل و متحدانش، به‌ویژه ایالات متحده، قرار می‌دهد. اگر چین به تداوم حمایت نظامی از ایران ادامه دهد و ثبات منطقه را به مخاطره اندازد، واشنگتن و اورشلیم می‌توانند فشار بیاورند تا صادرات نفت ایران که نیازهای انرژی چین را تأمین می‌کند محدود یا مسدود شود. استفاده از تحریم‌های هماهنگ‌شده، اقدام‌های توقیف و مقابله دریایی، و فشارهای مالی می‌تواند پکن را وادار کند حمایت نظامی آشکارش از تهران را در برابر منافع اقتصادی خود بازبینی کند.
  1. گسترش عملیات اطلاعاتی و خرابکاری محرمانه
    سازمان‌های اطلاعاتی اسرائیل باید نفوذ انسانی و عملیات سایبری علیه خطوط تولید و زنجیره‌های تأمین موشکی ایران، به‌ویژه تاسیسات باز‌سازی‌شده‌ با کمک چین را تشدید کنند. عملیات خرابکاری روی قطعات منفجر‌نشده موشک، کارخانه‌های تولید مواد شیمیایی پیش‌ساز و مجتمع‌های صنعتی مرتبط با چین می‌توانند زمان حیاتی برای جلوگیری از کامل‌عملیاتی‌شدن سیستم‌های جدید بخرید. همچنین اسرائیل باید توجه ویژه‌ای به شبکه‌های لجستیکی که این محموله‌های چینی را چه در دریا و چه در خشکی تسهیل می‌کنند معطوف کند. خرابکاری محرمانه در مسیرهای حمل‌ونقل یا اجزای کلیدی محموله‌ها، به‌گونه‌ای که چین به‌طور مستقیم متهم نشود، می‌تواند ضمن تاخیر در بازتوانی نظامی ایران، از تشدید تنش مستقیم با چین جلوگیری کند.
  2. تقویت فشار دیپلماتیک منطقه‌ای
    اسرائیل باید اتحادهای خود را با اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس که نگرانی‌های مشابهی درباره مداخله نظامی چین در ایران دارند، عمیق‌تر کند. یک جبهه دیپلماتیک منطقه‌ای هماهنگ می‌تواند تحویل تسلیحات چین به ایران را برجسته سازد و پکن را به احتیاط وادارد. پیوندهای اقتصادی کشورهای شورای همکاری با چین می‌تواند به‌عنوان اهرم‌های اضافی برای محدودسازی عمل کند.
  3. دیپلماسی عمومی برای تضعیف روایت قدرت مسئول از چین
    پکن بین عمل‌گرایی راهبردی و میل به تصویرسازی خود به‌عنوان یک قدرت مسئول در سطح جهانی توازن برقرار می‌کند. اسرائیل می‌تواند با ادامه افشای نقش چین در تسهیل اشاعه موشکی ایران در مجامع بین‌المللی و رسانه‌ها، هزینه حیثیتی حمایت نظامی پکن را بالا ببرد.

جمع‌بندی

ورود پنهانی تجهیزات و محموله‌های نظامی چین به ایران مرحله‌ای جدید در بازسازی توان موشکی بالستیک و پدافند هوایی تهران را رقم زده است؛ تحولی که تهدیدی جدی برای امنیت راهبردی اسرائیل به شمار می‌آید. با این حال، رویارویی مستقیم نظامی با محموله‌های چینی مخاطرات سنگینی دارد و مستلزم پاسخی هوشمندانه و چندلایه است.

برای مقابله مؤثر با این چالش نوظهور، اسرائیل باید راهبردی دوگانه و پیچیده اتخاذ کند که تعامل دیپلماتیک فعال را با عملیات مخفی قدرتمند در هم بیامیزد. تنها از طریق افشای نقش چین در بازسازی توان نظامی ایران و برهم‌زدن این روند است که اسرائیل می‌تواند برتری راهبردی و امنیت منطقه‌ای خود را در برابر همکاری فزاینده چین و ایران حفظ کند. چالش اصلی اسرائیل در بهره‌گیری از اهرم‌های اقتصادی مرتبط با منافع انرژی چین و فعال‌سازی کانال‌های دیپلماتیک و عملیاتی پنهان برای تأثیرگذاری بر رفتار پکن نهفته است.

با تلفیق دیپلماسی پشت‌پرده و اقدامات اطلاعاتی و خرابکارانه برای اختلال در روند تقویت نظامی ایران، اسرائیل می‌تواند برنامه بازسازی نظامی چین در ایران را بدون رویارویی مستقیم با پکن خنثی کند. این راهبرد دقیق و چندبعدی، که بر پایه عمل‌گرایی و صبر استراتژیک بنا شده است، برای حفظ برتری امنیتی اسرائیل در صحنه ژئوپلیتیکی پیچیده‌ای که رقابت چین و آمریکا و جاه‌طلبی‌های ایران در خاورمیانه بر آن سایه افکنده، ضروری خواهد بود.

 

منبع: مرکز امنیت و روابط خارجی اورشلیم


اندیشکده تهران


0 دیدگاه

logo

ارسال دیدگاه