تاکایچی برای رسیدن به رأس قدرت، سازگاری کاملی با ساختارهای محافظهکار حزب لیبرال دموکرات نشان داده است.
در آستانه رأیگیری رهبری حزب لیبرال دموکرات ژاپن، سانائه تاکایچی (Sanae Takaichi)، یکی از چهرههای تندرو و مورد حمایت جریانهای اولتراناسیونالیست، بهعنوان گزینه اصلی نخستوزیری مطرح است. او اگرچه نخستین زن در این جایگاه خواهد بود، اما حضورش بیشتر از آنکه نشانهای از تحول باشد، بازتابی از وفاداری به سنتهای محافظهکارانه حزب است. در واقع حضور او میتواند گام بلندی بهسوی تثبیت ایدئولوژی اولتراناسیونالیستی باشد که طی سالهای اخیر در حال گسترش است.
سیاست داخلی: وفاداری به سنت، نه اصلاح
تاکایچی برای رسیدن به رأس قدرت، سازگاری کاملی با ساختارهای محافظهکار حزب لیبرال دموکرات نشان داده است. او با تأکید بر حفظ قوانین سنتی مانند ممنوعیت جانشینی سلطنتی زنان و مخالفت با اصلاح قانون ثبت احوال برای اجازه استفاده خانمهای متأهل از نام خانوادگی جداگانه، بهوضوح نشان داده که اعتقادی به اصلاحات بنیادین در ساختار اجتماعی ژاپن ندارد.
او در حالی همچنان از نام خانوادگی دوران مجردیاش در فعالیتهای حرفهای استفاده میکند که با قانونی شدن این حق برای سایر زنان مخالفت میورزد. این تناقض نشان میدهد که وفاداری به نظم موجود، شرط اصلی بقای سیاسی برای زنان در حزب حاکم است.
سیاست امنیتی: اصلاح قانون اساسی و افزایش قدرت نظامی
تاکایچی از چهرههای برجسته جناح طرفدار بازنگری در ماده ۹ قانون اساسی ژاپن است؛ بندی که پس از جنگ جهانی دوم تصویب شد و کشور را از داشتن نیروی نظامی منع میکند. او بارها از اصلاح قانون اساسی برای مشروعیتبخشی به نیروهای دفاعی و افزایش چشمگیر بودجه نظامی حمایت کرده است.
دیدگاه امنیتی او کاملاً با دکترین شینزو آبه همراستا است و بر ساختن تصویر دولتی مقتدر، تهاجمی و ملیگرا تأکید دارد. نخستوزیری او میتواند آغاز مرحلهای جدید از نظامیسازی ژاپن باشد که در تضاد کامل با سنت صلحطلبی این کشور پس از جنگ جهانی دوم است.
بازگشت به دیپلماسی ملیگرا
از مهمترین وجوه تمایز تاکایچی، رویکرد تهاجمی او در عرصه سیاست خارجی است. او مدافع سرسخت «بازنگری تاریخی» درباره نقش ژاپن در جنگ جهانی دوم است. بازدیدهای منظم تاکایچی از معبد جنجالی یاسوکونی بهویژه تحریکآمیز تلقی میشود. این معبد یادبود بیش از ۲.۴ میلیون کشته و جنایتکار جنگی ژاپن در جنگ جهانی دوم است. چنین اقداماتی از سوی پکن و سئول بهعنوان تأیید رسمی بازنگری تاریخی ژاپن تلقی شده و توافقات دوران پس از جنگ را تضعیف میکند. اظهارات او بهطور گسترده بهعنوان تمایل مداوم برای ادای احترام به کشتهشدگان جنگ، در عین پرهیز حسابشده از یک نقطه تنش دیپلماتیک، تفسیر شده است. از این رو، دولت تحت رهبری تاکایچی احتمالاً نشان خواهد داد که ژاپن در اختیار رهبری است که حافظه ناسیونالیستی را بر آشتی منطقهای ترجیح میدهد.
سیاست منطقهای: چین، تایوان و مناقشههای جزیرهای
اصول اصلی ناسیونالیسم تاکایچی که شامل اصلاح قانون اساسی، برنامههای دفاعی قوی و بازنگری تاریخی است، احتمالاً منجر به اصطکاک فوری دیپلماتیک خواهد شد. تاکایچی با موضعگیری درباره جزایر مورد مناقشه داکدو/تاکهشیما و تأکید بر مالکیت ژاپن، حساسیتهای کره جنوبی را تحریک کرده است. او همچنین با تکرار مواضع آبه درباره تایوان از جمله اینکه «بحران تایوان، بحران ژاپن است»، در واقع مسیر تقابل آشکار با چین را انتخاب کرده است.
چین این اظهارات را نقض آشکار منافع اساسی خود در زمینه تمامیت ارضی میداند و آن را نشانهای سیاسی تلقی میکند مبنی بر اینکه ژاپن در حال کنار گذاشتن صلحطلبی پس از جنگ جهانی دوم و حرکت بهسوی سیاستی تهاجمی در یکی از نقاط حساس منطقه است.
با این حال، بهدلیل دولت اقلیت فعلی حزب لیبرال دموکرات و ائتلافش با حزب صلحطلب «کومیتو»، انتظار میرود که برنامههای تاکایچی در سیاست خارجی با محدودیتهایی روبرو شود.
نخستوزیری احتمالی تاکایچی کمتر یک پیروزی تاریخی برای برابری واقعی جنسیتی در ژاپن و بیشتر نشاندهنده تابآوری سیاسی حزب لیبرال دموکرات و هسته محافظهکار آن است. صعود او بهاحتمال زیاد نشان میدهد که محتملترین مسیر برای دستیابی یک زن به قدرت در سلسلهمراتب سختگیرانه LDP، در گرو پذیرش کامل و بیقید و شرط محافظهکارترین و پدرسالارانهترین عناصر این حزب است. او اگر نخستوزیر شود، بیش از آنکه آغازگر فصلی جدید باشد، استمرار سیاستهای سختگیرانه داخلی و خارجی خواهد بود.
منبع: فارین پالیسی
نویسنده: مینگ گائو
0 دیدگاه