نقشه‌خوانی ایران و آغاز تغییرات

در هفته‌های پایانی جنگ لبنان و اسرائیل، تحلیل‌های اطلاعاتی ایران حاکی از آن بود که ترکیه قصد دارد نقش محوری در تحولات سوریه ایفا کند. آنکارا، در تلاش بوده تا با گسترش نفوذ در شمال سوریه، مناطقی حائل برای مقابله با گروه‌های کردی ایجاد کند. این طرح، با هدف ایجاد «حوزه نفوذ ترکیه» و هموارسازی مسیر برای حضور نظامی گسترده‌تر طراحی شده بود.

ایران با درک این موضوع، تلاش کرد تا با اقدامات دیپلماتیک و فشار سیاسی، ترکیه را از این مسیر بازدارد. سفر علی لاریجانی به دمشق و چراغ سبز ایران به حزب‌الله برای آتش‌بس، بخشی از این اقدامات بود. اما سماجت ترکیه و تأکید اردوغان بر اهداف بلندمدت، باعث شد این تلاش‌ها به نتیجه مطلوب نرسد.

وضعیت میدانی: سقوط قریب‌الوقوع حلب

شهر حلب، که روزی قلب اقتصادی و استراتژیک سوریه بود، اکنون تقریباً به‌طور کامل سقوط کرده است. نیروهای مدافع حرم، به‌ویژه فاطمیون و زینبیون، به دلیل کمبود تجهیزات و کاهش توان عملیاتی، نتوانستند مقاومت مؤثری در برابر پیشروی گروه‌های مسلح انجام دهند.

بر اساس گزارش‌های میدانی:

۱-خطوط دفاعی حلب تقریباً از بین رفته و نیروهای ارتش سوریه در حال عقب‌نشینی به السفیره هستند.
۲-گروه‌های مسلح همچون «هیئة تحریر الشام» با پشتیبانی مستقیم ترکیه، پیشروی گسترده‌ای در ریف حلب داشته‌اند.
۳-طرح دفاع از شهر به دلیل عدم هماهنگی فرماندهی ارتش و ضعف تجهیزاتی نیروها، غیرممکن شده است.

 دلایل تغییر معادلات در ۷۲ ساعت

چرخش سریع معادلات میدانی نتیجه مجموعه‌ای از عوامل است:

۱-حملات هوایی اسرائیل: حملات مداوم اسرائيل به پایگاه‌های مستشاری ایران و زیرساخت‌های نظامی سوریه، انتقال تجهیزات و نیروهای جدید را به میدان جنگ دشوار کرده و موجب تضعیف مقاومت در سوریه شده است.

۲-کاهش حمایت هوایی روسیه: درگیری روسیه در جنگ اوکراین، باعث شده تا مسکو توانایی پشتیبانی هوایی از دولت سوریه را به حداقل برساند و این امر قدرت مانور ارتش سوریه را کاهش داده است.

۳-نبود فرماندهی منسجم در ارتش سوریه: ارتش سوریه، به‌ویژه در حلب، با ضعف‌های ساختاری و عدم انسجام فرماندهی مواجه است. این امر باعث فروپاشی سریع خطوط دفاعی شد.

۴-حمایت لجستیکی ترکیه از گروه‌های مسلح: ترکیه نه‌تنها از گروه‌های مخالف دولت سوریه حمایت مالی و تسلیحاتی کرده، بلکه با اعزام مستشاران نظامی به میدان، پیشروی آنان را تسهیل کرده است.

سناریوهای پیش‌رو: آیا راهی برای تغییر ورق وجود دارد؟

سقوط احتمالی حلب و گسترش نفوذ گروه‌های مسلح به مناطق دیگر، دولت سوریه و محور مقاومت را در شرایطی بحرانی قرار داده است. در چنین شرایطی، سناریوهای زیر قابل‌تصور است:

۱-ایجاد اتحاد بین دولت سوریه و نیروهای کردی: دولت سوریه می‌تواند با ارائه پیشنهاداتی چون مشارکت سیاسی و تقسیم منابع، نیروهای کرد را به همکاری برای مقابله با تروریست‌ها ترغیب کند. این اتحاد می‌تواند نیروی تازه‌ای به میدان بیاورد.

۲-تقویت خطوط دفاعی در مناطق حیاتی: اگرچه محور مقاومت زمان کافی برای بازسازی سریع ندارد، اما باید با تمرکز بر مناطق حیاتی مانند دمشق و حمص، از پیشروی تروریست‌ها جلوگیری کند.

۳-تقویت هماهنگی بین ایران و روسیه: محور مقاومت باید با مذاکره و فشار بر روسیه، حمایت‌های هوایی و زمینی مسکو را بار دیگر به میدان جنگ بازگرداند.

 پیامدهای منطقه‌ای تغییر معادلات

اگر محور مقاومت نتواند کنترل شرایط را به دست گیرد، پیامدهای زیر اجتناب‌ناپذیر خواهد بود:

-ترکیه نفوذ خود را تا عمق شمال سوریه گسترش خواهد داد و با ایجاد منطقه حائل، حضور کردها را به‌طور کامل محدود خواهد کرد.
-اسرائیل با ادامه حملات هوایی خود، سعی خواهد کرد توازن قوا را به نفع مخالفان محور مقاومت تغییر دهد.
-کشورهای حاشیه خلیج فارس، به‌ویژه عربستان و امارات، از تضعیف محور مقاومت برای گسترش نفوذ خود در سوریه بهره‌برداری خواهند کرد.

نتیجه‌گیری

تحولات اخیر در شمال سوریه، محصول رقابت شدید بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی است.این بحران نشان‌دهنده ضرورت بازنگری در راهبردهای محور مقاومت و اتخاذ تصمیمات سریع و راهبردی برای جلوگیری از سقوط کامل سوریه است. آینده مقاومت در گرو سرعت و دقت در این تصمیم‌گیری‌ها خواهد بود.

 


اندیشکده تهران


0 دیدگاه

logo

ارسال دیدگاه