آمریکا ونزوئلا را پایگاه دشمنان خود -یعنی چین، روسیه و ایران- میبیند؛ اما چگونگی مواجه با آن وابسته به پویاییها و مناسبات قدرت در واشنگتن است.
در روزهای گذشته، خبر حرکت سه ناوشکن ایجیس آمریکا به همراه ۴۵۰۰ تفنگدار نیروی دریایی به سمت آبهای ونزوئلا، تنش در حوزه کارائیب را افزایش داده است. کشورهایی نظیر ترنیداد و توباگو که با ونزوئلا روابط نامساعدی دارند، از این اقدام حمایت کردهاند. برخی دیگر نیز همچون کلمبیا، کاستاریکا و مکزیک آن را محکوم کرده یا ابراز نگرانی کردهاند. نیکولاس مادورو، رئیس جمهور ونزوئلا نیز از مردم خواست که به میلیشیای کشور بپیوندند.
چنین اقدامی از سوی آمریکا در حالی اتخاذ شد که پیش از این، برخلاف تصورات اولیه، روابط مادورو با دولت دوم ترامپ چالشهای کمی داشت. در روزهای نخست پیروزی ترامپ در انتخابات، ریک گرنل، فرستاده ویژه ترامپ در مأموریتهای ویژه، موفق شد تا با مادورو بر سر آزادسازی ۶ شهروند آمریکا به توافق برسد. سپس در توافقی نانوشته، مادورو بازگشت ونزوئلاییهایی که طور غیرقانونی در آمریکا حضور داشتند را پذیرفت و در ازای آن ترامپ معافیت شرکت شورون در استخراج نفت این کشور را تمدید کرد. با این حال، پس از آنکه دولت آمریکا به اتهام رهبری یک کارتل قاچاق مواد مخدر، جایزه ۵۰ میلیون دلاری برای هرگونه اطلاعاتی در مورد مادورو تعیین کرد روابط دو کشور رو به وخامت گذاشت و اکنون به نظر میرسد به همین بهانه، آمریکا ناوشکنهای خود را روانه سواحل ونزوئلا کرده باشد. در خصوص اهداف این اقدام میتوان سه سناریو را متصور شد.
تغییر رژیم
پس از این اقدام نظامی تحریککننده، برخی سناریوی جنگ برای سرنگونی مادورو را برجسته کردهاند. ماریا ماچادو، از رهبران اپوزوسیون ونزوئلا بیان کرد که «روزهای نیکولاس مادورو به شماره افتاده است.» در داخل کابینه ترامپ نیز بسیاری نظیر مارکو روبیو، خواهان کنار رفتن مادورو از قدرت هستند. با این حال، این سناریو احتمال پایینی برای وقوع دارد. اگرچه مخالفان سرسخت مادورو در آمریکا اندک نیستند؛ اما باید در نظر داشت که پس از جنگ عراق و افغانستان، کمتر کسی در واشنگتن خواهان ورود سربازان آمریکایی به جنگی دیگر جهت تغییر نظام سیاسی دیگر کشورها است. همچنین سناریوی تغییر رژیم با ورود تنها سه ناوشکن بعید به نظر میرسد.
اقدام نظامی محدود و نمایش قدرت
ناوشکنهای ایجیس مسلح به موشکهای کروز تامهاوک هستند که از آنها میتوان به طور دقیق علیه اهداف زمینی استفاده کرد. ممکن است آمریکا با هدف تضعيف مادورو بدون پیادهکردن هرگونه نیروی نظامی به اهدافی دولتی یا مرتبط با دولت به بهانه همکاری با کارتلها حمله کند. از آنجا که دولت مادورو توان نظامی چندانی برای پاسخ ندارد، درگیری نظامی به این ضربات محدود ختم میشود. ترامپ نیز نشان میدهد که در مبارزه با کارتلها مصمم است.
افزایش نفوذ در برابر چین
این اولین بار نیست که ترامپ قصد افزایش حضور نظامی مستقیم در حوزه کارائیب -به عنوان حوزه نفوذ چین- را دارد. ترامپ پیشتر از کلودیا شینبائوم، رئیسجمهور مکزیک خواسته بود که اجازه ورود ارتش آمریکا را به داخل مکزیک برای مهار مهاجرین غیرقانونی و کارتلها بدهد که با آن مخالفت شد. همچنین ترامپ پس از خارجکردن پاناما از ابتکار کمربند-جاده، طی یک تفاهمنامه امنیتی، زمینه ورود نیروی نظامی آمریکا را در این کشور فراهم کرد. به طور کل حتی اگر آمریکا قصد هیچگونه اقدام نظامی علیه ونزوئلا را نداشته باشد، برای جلوگیری از نفوذ چین در کشورهای کارائیب، حضور نظامی-امنیتی خود را افزایش میدهد.
سیاست خارجه ترامپ در قبال ونزوئلا
ونزوئلا همچون ایران کشوری است که در داخل کابینه ترامپ شکافها و تجویزهای مختلفی در قبال آن وجود دارد. به طور کل، آمریکا ونزوئلا را پایگاه دشمنان خود -یعنی چین، روسیه و ایران- میبیند؛ اما چگونگی مواجه با آن وابسته به پویاییها و مناسبات قدرت در واشنگتن است. مهمترین شکاف در کابینه ترامپ میان گرنل و روبیو است. افزون بر این، دو لابی نیز برای جهتدهی به سیاستهای ترامپ رودروری یکدیگر ایستادهاند: لابی شرکتهای نفتی که از معافیت تحریمی نسبت به ونزوئلا بهره میبرند و لابی اپوزیسیون ونزوئلا. به همین دلیل، دولت ترامپ به نوعی سردرگمی در پرونده ونزوئلا دچار است.
در هر صورت، استقرار ناوشکنهای آمریکایی نشانهای از سیاست قدرتمحور و مبتنی بر چماق در قبال کشورهای مخالف آمریکا در نیمکره غربی است. این اساس سیاست خارجه جمهوریخواهانه در قبال دشمنان آمریکا را شکل میدهد و ونزوئلای مادورو از آن مستثنی نیست. باید دید آیا ترامپ که با انتقاد به سیاستهای مداخلهگرایانه جرج بوش به قدرت رسید، آن را در خصوص ونزوئلا نقض میکند یا خیر.
0 دیدگاه