دامنه چالش‌هایی که سوریه اکنون با آن مواجه است، به مراتب بیشتر از مسائلی است که لیبی در سال ۲۰۱۱ با آن روبه‌رو بود. در زمان مرگ معمر قذافی، رهبر سابق لیبی، بیشتر زیرساخت‌های این کشور بدون آسیب باقی‌مانده بود. شورشیان لیبیایی حتی قبل از سقوط قذافی، نفت صادر می‌کردند. در مقابل، پیروزی انقلاب سوریه بیش از یک دهه به‌طول انجامید، و کشور شاهد جنگ داخلی، مرگ صدها هزار انسان، پناهندگی میلیون‌ها نفر و ویرانی زیرساخت‌ها بود. شکاف و چنددستگی در سوریه به شدت عمیق‌تر از لیبی است. زیرساخت‌های نفتی سوریه عمدتاً در مناطق تحت اختیار کردها قرار دارد، در حالی که این کشور به جز نفت، هیچ منبع ملی دیگری برای صادرات ندارد؛ وضعیتی که برعکس آن در لیبی وجود داشت.

چشم‌انداز امنیتی متزلزل

 دولت انتقالی سوریه اکنون با چالش انحلال مجموعه‌ای از گروه‌های مسلح مختلف، از کردها تا نیروهای ارتش آزاد وابسته به ترکیه، روبه‌رو است. در لیبی تلاش‌ها برای قرار دادن گروه‌های مسلح تحت نظر وزارت دفاع ناموفق بوده است. آنچه در لیبی اتفاق افتاد برعکس بود؛ یعنی به جای این که گروه‌های مسلح تحت کنترل نهادهای دولتی قرار داشته باشند، بر آن‌ها نفوذ و تسلط پیدا کردند. به این ترتیب، رقبای سیاسی تلاش کردند تا با ارائه منابع و ایجاد اتحادهای غیررسمی، گروه‌های مسلح را به سمت خود جذب کنند. هرچند رئیس دولت انتقالی سوریه وعده داده است که گروه‌های مسلح را تحت نظارت دولت ادغام کند، اما تجربه لیبی نشان می‌دهد که چنین اقدامی بسیار چالش‌برانگیز و مستعد بروز درگیری‌های بیشتر خواهد بود.

مداخلات خارجی

 دولت انتقالی سوریه با چالش‌های ناشی از مداخلات خارجی نیز مواجه است. در لیبی، بازیگران خارجی از طریق شراکت با طرف‌های داخلی توانستند قوانین سازمان ملل برای برگزاری انتخابات را نادیده بگیرند و این امر منجر به شکل‌گیری کانون‌های قدرت رقیب شد.

درس مهمی که می‌توان از لیبی آموخت این است که بدون اجماع میان بازیگران خارجی، توافق‌های شکننده بین گروه‌های مختلف سوری بی‌اثر شده و حکومت را تضعیف خواهد کرد.

ارتباط سیاست و امنیت

 آخرین درس از وضعیت لیبی پیامدهای قطع ارتباط میان رهبری سیاسی و گروه‌های مسلح است. رهبری سیاسی پسا 2011 در لیبی، با جناح‌های مختلف مسلح که قذافی را سرنگون کردند و یا در دوره پسا قذافی شکل گرفتند، ارتباط نداشت و این موضوع باعث شد که این گروه‌ها بر عرصه سیاسی تسلط یابند. در سال‌های اخیر، خلیفه حفتر در لیبی به صورت مستقیم بر نهادهای دولتی مناطق تحت کنترل خود تسلط پیدا کرده و فرماندهان در دیگر نقاط کشور نیز به تدریج به سمت اعمال قدرت مستقیم پیش رفته‌اند. «ائتلاف ملی سوریه» به‌عنوان یک جنبش سیاسی فراگیر، برای مخالفت با بشار اسد در طول جنگ داخلی تشکیل شد؛ اما مدت‌هاست که از گروه‌های مسلح فاصله گرفته و رئیس دولت انتقالی نیز تحت فرمان آن عمل نمی‌کند. باید دید آیا یک رهبری سیاسی مدنی می‌تواند دوباره کنترل امور را به دست گیرد یا خیر.

 نتیجه‌گیری

 سوریه 2024 و لیبی 2011 با چالش‌های مشترکی روبرو هستند، اما سوریه از چنددستگی عمیق‌تر، مداخلات خارجی بیشتر، دولت و زیرساخت‌های ورشکسته‌تر و بی‌ارتباطی بیشتری میان گروه‌های مسلح و سیاست رنج می‌برد. به طور کلی، سوریه چالش‌های بزرگ‌تری نسبت به لیبی دارد تا بتواند به کشوری با ثبات و دموکراتیک تبدیل شود و باید دید آیا رهبران سوری می‌توانند بر این چالش‌های فائق آیند یا خیر.

 

نویسنده: تیم ایستون

منبع: اندیشکده چتم‌هاوس


اندیشکده تهران


0 دیدگاه

logo

ارسال دیدگاه