جهان خارج از آمریکا بیش از هر زمان دیگری در حال جذب کالاهای چینی است. این امر به‌ویژه در «جنوب جهانی» صادق است؛ جایی که ابتکار «کمربند و جاده» چین زیرساخت‌های محکمی ایجاد کرده است.


از زمان قدرت‌گیری دوباره ترامپ، بیش از همه کشورها چین هدف خشم او بوده است. او در آوریل گفت: «همه کشورهای جهان ما را سرکیسه کرده‌اند، اما چین... سرکرده‌ آنان است». حرف و عمل ترامپ یکی بود. تعرفه‌ها بر کالاهای چینی در بالاترین سطح خود قرار دارند. توافق‌هایی با کشورهای جنوب‌شرق آسیا برای جلوگیری از ورود کالاهایی که مظنون به «انتقال» از چین هستند انجام شده و آمریکا بر اتحادیه اروپا نیز فشار آورده تا فلزات چینی وارد زنجیره‌های تأمینش نشود. اگرچه بخش بزرگی از دستورکار ترامپ پراکنده و ناپیوسته است، اما تلاش برای منزوی کردن چین به‌نظر یک برنامه منسجم جلوه می‌کند.

شی جین‌پینگ، با وضع تعرفه‌های متقابل به ترامپ پاسخ داده و اکنون در حال جلب حمایت بخش‌های دیگری از جهان، از جمله اتحادیه اروپا، هند، مالزی و ویتنام است. نمایش جسورانه او در نشست «سازمان همکاری شانگهای» در اول سپتامبر رقم خورد؛ جایی که چین را به‌عنوان بدیلی برای آمریکا معرفی کرد و اعضا را فراخواند تا با «تفکر جنگ سرد... و زورگویی» مقابله کنند.

اما در عمل همه این‌ها واجد چه معنایی است؟ چند ماه پس از «روز آزادی» ترامپ، آمار گمرک چین نشان می‌دهد طی سه ماه گذشته صادرات به آمریکا نسبت به سال قبل یک‌چهارم کاهش یافته و سهم آمریکا از صادرات چین در اوت از ۱۵ درصد به ۱۰ درصد سقوط کرد.

با این حال، هدف بزرگ‌تر ترامپ که ضربه به ماشین تجاری چین بود ناکام مانده است. از ماه ژوئن تا اوت، کل صادرات چین نسبت به سال گذشته ۶ درصد افزایش یافت. فروش به آفریقا یک‌سوم رشد کرد، صادرات به کشورهای عضو آسه‌آن 20% بالا رفت و ارسال کالا به اروپا نزدیک به 10% افزایش یافت. یک سال پیش، سهم اتحادیه اروپا و آمریکا از کالاهای چین تقریباً برابر بود؛ امروز اروپا افزون بر 60% درصد بیشتر می‌خرد.

جهان خارج از آمریکا بیش از هر زمان دیگری در حال جذب کالاهای چینی است. این امر به‌ویژه در «جنوب جهانی» صادق است؛ جایی که ابتکار «کمربند و جاده» چین زیرساخت‌های محکمی ایجاد کرده است. با بازگشت ترامپ به کاخ سفید، سرعت این ابتکار بیشتر هم شده است. در نیمه نخست 2025 فعالیت‌های BRI به رکوردی تازه رسید: بیش از 120 میلیارد دلار قرارداد و سرمایه‌گذاری جدید. نزدیک به نیمی از قراردادهای ساخت‌وساز این ابتکار که به شرکت‌های چینی سپرده می‌شود مربوط به پروژه‌های آفریقا بود؛ رقمی بیش از 30 میلیارد دلار، پنج برابر همان دوره در سال قبل.

چنین قراردادهایی محرک تجارت‌اند. صادرات چین به نیجریه در سه ماه اخیر بیش از 50% افزایش یافته که عمدتاً ناشی از تقاضا برای تجهیزات ساخت راه‌آهن‌ها و نیروگاه‌های تأمین‌مالی ‌شده توسط چین است. مصر هم از وام‌های BRI استفاده کرده است. سرمایه‌گذاری مالی چین در زمینه‌های دیگر نیز پیشرفت داشته است. کنیا قصد دارد وام‌های دلاری چین را به یوآن تبدیل کند؛ مصر، نیجریه و آفریقای جنوبی هم توافق‌های سوآپ ارزی امضا کرده‌اند.

در همین حال، چین جایگاه خود را در زنجیره‌های تأمین تثبیت می‌کند. بین ژوئن و اوت، ارسال کالا از چین به تایلند و ویتنام 25% بیشتر از سال پیش شد. بیشترین رشد در بخش الکترونیک و ماشین‌آلات بود که صادرات به هر دو کشور بیش از 40% بالا رفت. شاید بخشی از این افزایش ناشی از «پیش‌دستی» برای فرار از تعرفه‌ها باشد، اما تغییرات عمیق‌تری در زیر سطح رخ می‌دهد. چین بخشی از تولید خود را به داخل کشورهای آسه‌آن از جمله اندونزی، مالزی و ویتنام منتقل می‌کند تا قوانین مبدأ این بلوک را برآورده سازد. این کار شاید «ترانشیپمنت» را کاهش دهد، اما جایگاه شرکت‌های چینی را در تجارت تثبیت می‌کند.

تنها استثنا به این الگو در نزدیکی آمریکا دیده می‌شود. از مه تا ژوئیه، واردات مکزیک از چین نسبت به سال گذشته 6% کاهش یافت و احتمالاً باز هم کاهش پیدا کند. در 4 سپتامبر رئیس‌جمهور مکزیک، از تعرفه‌های تازه بر خودروها، منسوجات و پلاستیک‌های چینی خبر داد؛ اقدامی برای هم حمایت از صنایع داخلی و هم جلب رضایت ترامپ، که مدت‌هاست به دنبال ایجاد «دژ آمریکای شمالی» بوده است.

با این حال، او باید بداند که دژها به‌ندرت نشانه اعتمادبه‌نفس‌اند. در قرن پانزدهم، دودمان مینگ در چین رو به درون آورد، تجارت را محدود کرد و دیوار بزرگ را ساخت. این عقب‌نشینی نیروی حیاتی کشور را تحلیل برد و زوال آن را شتاب داد. آمریکا با ساختن دیوارهای خودش، امروز خطر تکرار همان اشتباه را به جان می‌خرد. چنانکه که آمارهای تجاری هم نشان می‌دهند.

 

منبع: اکونومیست 


اندیشکده تهران


0 دیدگاه

logo

ارسال دیدگاه