اردن با چالشهای امنیتی و ژئوپلیتیکی متعددی مواجه است که بر موقعیت منطقهای و امنیت ملی آن تأثیر میگذارد. از مهمترین تهدیدات، تحولات کرانه باختری و قدس است که در پی سیاستهای اسرائیل، همچون عملیات «دیوار آهنین» و طرح «اورشلیم بزرگ»، آینده تشکیلات خودگردان فلسطین و امکان تشکیل کشور فلسطین را با مخاطره مواجه کرده است.
اردن در مواجهه با چالشهای متعدد منطقهای و امنیتی قرار دارد که امنیت ملی و نقش آن در خاورمیانه را تحت تأثیر قرار میدهد. یکی از مهمترین نگرانیها، تحولات خطرناک در کرانه باختری و قدس است. سیاستهای اسرائیل، از جمله عملیات «دیوار آهنین» و طرح «اورشلیم بزرگ»، تهدیدی جدی برای آینده فلسطینیها و امکان تشکیل کشور فلسطین محسوب میشوند. این اقدامات ممکن است به محاصره فلسطینیها، نابودی تشکیلات خودگردان فلسطین و حتی فشار بر اردن برای ایفای نقش جایگزین در شهرهای فلسطینی (گزینه اردنی) در صورت فروپاشی تشکیلات خودگردان یا از بین رفتن توجیه وجود آن در نگاه اسرائیل منجر شود.
اردن با این سوال مواجه است که چگونه میتواند در برابر چنین سناریوهایی مقاومت کند، در حالی که ابزارهای فشار مؤثر علیه اسرائیل را در اختیار ندارد. برخی مقامات پیشنهاد میکنند که اردن از شدت رویارویی با اسرائیل بکاهد و تنها به اعتراضات دیپلماتیک اکتفا کند، در حالی که دیگران خواستار تشدید مواضع و حتی تهدید به لغو پیمان صلح با اسرائیل هستند.
در کنار تحولات کرانه باختری، اقدامات اسرائیل در سوریه نیز تهدیدی برای امنیت ملی اردن محسوب میشود. اسرائیل در تلاش است تا با ایجاد یک دولت دروزی یا امارتی در جنوب سوریه و تسلط بر مناطق مرزی، نفوذ خود را در این منطقه گسترش دهد. این موضوع اردن را با خطر نزدیکتر شدن اسرائیل به مرزهای شمالی خود مواجه میکند. در این شرایط، اردن باید تصمیم بگیرد که آیا تنها شاهد این تحولات خواهد بود یا گامهای پیشگیرانهای برای مقابله با این تهدیدات برخواهد داشت.
برخی پیشنهاد میکنند که اردن با هماهنگی عربستان سعودی، ترکیه و دولت سوریه، نیروهای خود را در مناطق جنوبی سوریه مستقر کند تا پروژه نتانیاهو را خنثی نماید. با این حال، گرایش محافظهکار در اردن تمایل دارد از هرگونه دخالت نظامی در سوریه اجتناب کند، در حالی که برخی دیگر معتقدند بیتفاوتی در قبال این تحولات، تهدیدات مرزهای شمالی اردن را افزایش خواهد داد.
در مورد عراق، اردن با درخواستهایی از سوی برخی سیاستمداران سنی عراقی مواجه است که خواستار نقش بزرگتر اردن در حمایت از سنیهای عراق و کمک به یافتن راهحلهای سیاسی برای جلوگیری از مداخله خارجی هستند. با این حال، برخی معتقدند که دخالت اردن در امور عراق ممکن است اختلافات داخلی را تشدید و بحرانهای دیپلماتیک ایجاد کند. بنابراین، بهترین راهحل برای اردن، دوری از تنشهای عراق و پیامدهای منفی آن است.
تحولات منطقهای در خاورمیانه به طور کلی در حال دگرگونی چهره این منطقه است و مرزهای کشورها ممکن است دستخوش تغییرات اساسی شوند. برخی تحلیلگران این وضعیت را "سایکس-پیکو ۲" مینامند، که در آن برخی کشورها ممکن است تجزیه شده و دولتهای جدیدی ظهور کنند. در این شرایط، دو گرایش اصلی در میان نخبگان اردنی وجود دارد: گرایش اول، که محافظهکار است، بر حفظ دولت و مرزهای کنونی اردن تأکید دارد و خواهان اجتناب از درگیریهای منطقهای است. این رویکرد برای اردن، به عنوان کشوری کوچک با منابع محدود، راهحلی منطقی به نظر میرسد. در مقابل، گرایش دوم معتقد است که اردن تنها با رویکردی جسورانه و فعال میتواند امنیت ملی و نقش منطقهای خود را حفظ کند. این گرایش بر لزوم ایفای نقش بزرگتر اردن در جنوب سوریه و تقویت نفوذ در کرانه باختری برای مقابله با طرحهای اسرائیل تأکید دارد.
در نهایت، اردن نمیتواند خود را از تحولات اطرافش جدا کند و باید برای مواجهه با هرگونه تغییر در منطقه آماده باشد. این کشور نیازمند برنامهریزیهای استراتژیک و واکنشهای قوی به تحولات خطرناک در مرزهایش است تا بتواند ثبات و امنیت خود را در محیطی پرتلاطم حفظ کند.
نویسنده: محمد ابورمان
0 دیدگاه