اسکات کندی مقالهای که در مجله فارنافرز منتشر شده به نبرد تکنولوژیک آمریکا با چین اشاره نموده و معتقد است اعمال تحریم بر شرکتهای چینی نتیجه معکوس داده و پیروزی ترامپ میتواند اوضاع را وخیمتر نماید. دولت سابق ترامپ محدودیتهای گستردهای را بر شرکتهایی مانند زی تی ئی (ZTE) و هوآوی(Huawei) اعمال کرد، دولت بایدن این محدودیتها را حفظ و به محدودیتهای صادراتی بر روی تولیدات نیمهرسانا و خودرهای چینی نیز تعمیم داد. ایالات متحده از استراتژیهای مختلفی مانند تعرفه گذاری، ممنوعیت واردات و سرمایهگذاری استفاده میکند تا پیشرفتهای فناوری چین را کند نموده و وابستگی به کالاهای چینی را کاهش دهد.
تأثیر سیاستهای تجاری آمریکا بر صنایع نیمههادی و خودروسازی چین
آمریکا حدود ۸۵۰ نهاد چینی را در فهرست نهادهای تحت تحریم قرار داده و دسترسی آنها به فناوریهای پیشرفته را محدود کرده است. این موضوع به شدت بر شرکتهای چینی تأثیر گذاشته است، به ویژه در زمینه دستیابی به تراشههای پیشرفته برای کاربردهای هوش مصنوعی. آمریکا اکنون محدودیتهای خود را به صنایع دیگر، از جمله خودروهای برقی و داروسازی، گسترش داده است. این فشار به طور غیرمستقیم بر اقتصاد چین تأثیر میگذارد و به سرمایهگذاری های دولتی بیش از حد در برخی بخشها و افزایش عدم قطعیت اقتصادی منجر میشود!
عواقب ناخواسته محدودیتهای فناوری ایالات متحده بر پیشرفت فناوری چین
تشدید محدودیتها توسعه فناوری چین را به ویژه در بخشهای استراتژیک مانند نیمههادیها، مخابرات و هوش مصنوعی تسریع کرده است. سیاست های تحریمی، تمایل چین به خودکفایی را تشدید ساخته است. با وجود اینکه چینی ها هنوز در صنعت نیمههادیها عقبتر هستند اما شرکتهای چینی به تدریج در حال ساخت یک اکوسیستم داخلی و افزایش استفاده از قطعات محلی هستند. شرکتهایی مانند هواوی با توسعه فناوریهای مستقل، به تحریمها واکنش نشان داده اند. چین به رهبری در فناوریهای پاک تبدیل شده و پیشرفتهای قابل توجهی در حوزه خودروهای الکتریکی و انرژیهای تجدیدپذیر داشته است.
سیاست های مرکانتلیستی و تاثیر آن بر گسترش توان رقابتی شرکت های چینی
سیاست های اقتصادی آمریکا مانند کنترلهای صادراتی و اعمال محدودیتها بر همکاریهای گسترده با چین که با هدف حمایت از امنیت اقتصادی داخلی ایجاد شده، در عمل رشد شرکتهای آمریکایی را مختل کرده و بودجه تحقیق و توسعه آنان را کاهش داده است. این اقدامات بهطور غیرمستقیم توسعه فناوری چین را تسریع کرده است زیرا شرکتهای چینی را به توسعه فناوریهای بومی سوق داده است.
تعرفهها بر محصولات چینی ممکن است از صنایع داخلی محافظت کند، اما خطر محدود کردن تنوع محصولات آمریکایی و کند کردن فرایند انتقال به انرژی پاکتر را به همراه دارد. همچنین، مازاد تولید در صنعت نیمههادی میتواند منجر به ناکارآمدیهای اقتصادی و از دست رفتن شغلها شود. در نتیجه، آمریکا و متحدانش ممکن است به تدریج رهبری فناوری خود را در برخی بخشها به چین واگذار کنند. در حالی که این اقدامات با هدف تقویت امنیت اقتصادی آمریکا طراحی شدهاند، ممکن است در حفظ مزیت رقابتی در برابر قابلیتهای رو به رشد چین، نتیجه معکوس داشته باشند.
ضرورت حفظ تعادل بین امنیت اقتصادی و نوآوری
«کاهش ریسک» در سیاست گذاری اقتصادی آمریکا به کاهش آسیبپذیریها به واسطه نشت فناوری و وابستگی به زنجیرههای تأمین چینی مربوط میشود. اگر دولت ترامپ این راهبرد را بدون ارزیابی نتایج آن پیگیری نماید ممکن است آسیب های اقتصادی قابل توجهی را در پی داشته باشد. از اینرو، سیاستگذاران آمریکایی باید نتایج اقدامات را بر اساس منطق هزینه و فایده مورد ارزیابی قرار دهند. اولویتبندی تهدیدات فوری ضروری است تا از رویکرد واکنشی که ممکن است به مسدود کردن تمام روابط با چین منجر شود، جلوگیری نمایند. همکاری با متحدان برای حفظ رهبری فناوری در سطح جهانی از اهمیت برخوردار است.
نادیده گرفتن نهادهای جهانی مانند سازمان تجارت جهانی خطر تشدید درگیریها را به همراه دارد. به جای آن، ایالات متحده باید بر همکاری چندجانبه تمرکز کند تا قوانین جدیدی برای فعالیتهای اقتصادی جهانی ایجاد کند و اقدامات یکجانبه را به نفع تلاشهای جندجانبه کنار بگذارد. اقدامات امنیتی بیش از حد ممکن است نوآوری را مختل کرده، رشد را کند نماید و ایجاد شغل را کاهش دهد. ترکیب استراتژیک سیاستهای داخلی، همکاری با متحدان و سرمایهگذاری در نهادهای بینالمللی میتواند به ایالات متحده کمک کند تا هم به رونق اقتصادی رسیده و هم امنیت اقتصادی خود را تضمین کند.
0 دیدگاه