نشست فوق العاده سران سازمان همکاری اسلامی با موضوع با حضور سران بیش از ۵۰ کشور اسلامی در روز دوشنبه ۲۱ آبان در ریاض برگزار شد. در این نشست علی‌رغم حضور برجسته سران کشورهای اسلامی و همچنین اظهارت مثبت و همسو پیرامون وضعیت منطقه و به ویژه غزه و لبنان هیچ تدبیر و گام عملی قاطعانه‌ای برای تغییر شرایط اتخاذ نشد؛ امری که حاکی از ضعف ساختاری این سازمان و فقدان قابلیت اثرگذاری واقعی است.

فقدان دیدگاه سیاسی واحد، مناقشات شدید سیاسی بین اعضا و درعین‌حال سیستم تصمیم‌گیری مبتنی بر اجماع، قدرت نهادی محدود و فقدان ساختار مرکزی برای اجرای موثر تصمیمات و از همه مهمتر وابستگی غالب اعضا به قدرت‌های بزرگ ضعف‌هایی است که باعث می‌شود سازمان همکاری اسلامی صرفاً به مثابه یک پلتفرم نماشی عمل کند.

مسائلی مانند سطح حضور ایران علی‌رغم این که خود از پیشنهاد دهندگان برگزاری نشست بود، عدم شرکت رئیس امارات متحده عربی، سکوت امیر قطر و ... در این نشست، خود حاکی از درک اعضا از ناتوانی و ناکارامدی اجرایی این سازمان و همچنین نشان‌دهنده عمق اختلافات از منظر تفاوت‌های رویکردی درباره موضوع نشست یعنی جنگ در غزه و لبنان است.

بررسی بیانیه صادرشده در پایان نشست نشان می‌دهد که عموم بندهای آن شامل درخواست‌هایی از نهادها و بازیگران بین‌المللی است. این امر به خوبی گویای این است که خود سازمان اراده و توان اقدام خاصی ندارد؛ بار مسئولیت را از عهده خود ساقط و تکلیف را متوجه دیگران می‌بیند. وقتی خود سازمان توان اقدامی ندارد طبعیتاً درخواست‌های آن در جاهای دیگر هم شنیده نمی‌شود و به آنها توجهی نمی‌شود. مسئله دیگر این است که حتی یک اراده جمعی برای یک اقدام هماهنگ از سوی اعضا در نهادهای بین المللی به عنوان مثال اخراج یا تعلیق عضویت رژیم در ارکان و نهادهای سازمان ملل نیز وجود ندارد.

با این وجود برگزاری این نشست واجد برخی دلالت‌های سیاسی مهم است. مواضع عربستان در این نشست ظاهراً نشان می‌دهد علی‌رغم پیروزی ترامپ در انتخابات ایالات متحده تب‌وتاب عادی‌سازی روابط عربستان با رژیم صهیونیستی کاهش یافته است. این مواضع می‌تواند چند دلیل داشته باشد؛ در حالی که با گذشت یک سال و اندی از جنگ غزه عربستان بر خلاف محور مقاومت که حمایت فعال از فلسطین داشته است و جریان اخوانی و برخی دیگر از بازیگران منطقه‌ای که حمایت رسانه‌ای و سیاسی قابل‌توجهی از فلسطین داشته‌اند عربستان متهم به بی‌عملی و انفعال در این رابطه بوده است. بنابراین عربستان با یکی کردن نشست سازمان همکاری اسلامی و اتحادیه عرب و اتخاذ مواضع خاص به دنبال رفع اتهام از خود و جلب افکار عمومی بود.

دلیل دیگر واقعیت‌های میدانی است. در حالی که با آغاز جنگ غزه، عربستان و برخی دیگر از کشورهای عربی انتظار داشتند رژیم صهیونیستی بتواند با حذف حماس از غزه و سپردن امور آن به دست تشکیلات خودگردان زمینه‌های رسیدن به یک راه‌حل دیپلماتیک در مسئله فلسطین و در نتیجه عادی‌سازی و پیمان امنیتی با ایالات متحده فراهم شود اما واقعیت‌های میدانی نشان می‌دهد چنین راه‌حلی فعلاً دور از دسترس است. بنابراین در حالی که عادی‌سازی برای عربستان در چنین وضعیتی دشوار است و به نظر می‌رسد راه‌حل ترامپ برای مسئله فلسطین مبتنی بر اهرم‌سازی‌های جدید از جمله طرح مجدد اعمال حاکمیت بر کرانه باختری باشد عربستان نیز تلاش می‌کند موضع خود را در مذاکرات با ایالات متحده و رژیم صهیونیستی تقویت کند.

دلیل دیگر تنش‌های مستقیم اخیر میان ایران و رژیم صهیونیستی است. در حالی که یکی از اهداف ایران از درخواست برگزاری این نشست فراهم کردن زمینه‌های سیاسی برای واکنش به حمله اخیر رژیم صهیونیستی به خاک خود است عربستان تلاش می‌کند خود را از پیامدهای منفی این تنش برای خود که بیشتر از ناحیه ایران و گروه‌های مقامت احساس می کند دور نگه دارد.

به هر حال این نشست و سخنرانی‌های تند علیه رژیم صهیونیستی نشان داد طوفان الاقصی مسئله فلسطین را به دستور کار سیاسی حکومت‌های منطقه به عنوان یک مسئله اساسی بازگردانده است. با این حال اگر چه نشست ریاض یک نمایش خوب در همسویی نسبی اعضاء در قابل تحولات اخیر منطقه به ویژه وضعیت غزه بود اما به لحاظ تاثیر، کارایی و کارامدی همانطور که انتظار می‌رفت ضعیف بود.

 


اندیشکده تهران


0 دیدگاه

logo

ارسال دیدگاه