در حالی که چین در روابط خود با کشورهایی مانند مجارستان، ازبکستان، ونزوئلا و حتی امارات از واژه «ارتقا» (Upgrade) برای بالا بردن سطح مشارکت استفاده کرده ، در بیانیه خود درباره ایران از تعبیر «تقویت/پیشبرد» (Promote) برای توضیح توسعه همکاریها در چارچوب توافق ۲۵ ساله بهره برده است.
گفتگوی تلفنی مورخ ۵ نوامبر ۲۰۲۵ (۱۴ آبان ۱۴۰۴) میان وانگ یی، وزیر امور خارجه چین و سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در مقطعی حساس و پرتنش از حیث ژئوپلیتیکی انجام گرفت. این رایزنی تلاشی از سوی پکن برای تثبیت وضعیت استراتژیک ایران در پی تحولات مهم منطقهای و جهانی بود.
در این گفتوگوی تلفنی، طرفین با اشاره به پنجاهوپنجمین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک بر اولویت گسترش روابط دوجانبه و تعمیق همکاریها تأکید کردند. در این گفتگو، چین پیشبرد روابط با ایران را یکی از اولویتهای راهبردی خود دانست و دو طرف ضمن حمایت از توسعه مشارکت جامع راهبردی، درباره مسئله هستهای ایران نیز گفتوگو کردند.
در حالی که چین در روابط خود با کشورهایی مانند مجارستان، ازبکستان، ونزوئلا و حتی امارات از واژه «ارتقا» (Upgrade) برای بالا بردن سطح مشارکت استفاده کرده ، در بیانیه خود درباره ایران از تعبیر «تقویت/پیشبرد» (Promote) برای توضیح توسعه همکاریها در چارچوب توافق ۲۵ ساله بهره برده است؛ تفاوتی که نشان میدهد چین در ادبیات رسمی خود، پیشبرد و عملیاتی کردن همان چارچوب سابق را مدنظر دارد.
طرف چینی رویکرد خود را بیطرفانه و مبتنی بر واقعیتها خواند، بر حق ایران برای بهرهبرداری صلحآمیز از انرژی هستهای تأکید کرد و سیاسیکردن این پرونده را علت بنبست موجود دانست. ایران نیز از حمایتهای پکن، بهویژه مخالفت چین با فعالسازی مکانیسم اسنپبک، قدردانی کرد.
هدف پکن نه تشدید بحران هستهای، بلکه استفاده از اهرم حمایت از ایران برای بازگشت به میز مذاکراتی است که در آن منافع چین (یعنی رفع تحریمها برای تضمین اجرای سند ۲۵ ساله و ثبات منطقه) تأمین شود. پکن نمیخواهد توافق هستهای کنار گذاشته شود و متعهد به ایفای نقشی سازنده در از سرگیری مذاکرات است. برای ایران نیز، اتکا به حمایت سیاسی پکن و مسکو باعث شده است که ضمن رد مشروعیت اسنپبک، اهرم چانهزنی ایران در در شرایط توقف مذاکرات از سوی غربیها حفظ شود.
همزمان با تشدید رقابت قدرتهای بزرگ، جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل در ژوئن ۲۰۲۵ در قالب یک کاتالیزور ظاهر شد. چین به این برداشت رسیده است که ثبات ایران، به عنوان شریک حیاتی در اوراسیا و تأمینکننده انرژی، در حفظ معماری ژئوپلیتیک مد نظر پکن ضرورت دارد. گفتگوی تلفنی در حقیقت، تلاشی از سوی چین برای ارائه تضمینهای سیاسی قابل ارزیابی به ایران است.
چرا که تشدید تنش، میتواند مجددا منافع چین در ابتکار پهنه و راه و موازنه قدرت در غرب آسیا را به خطر اندازد. لحن و محتوای این گفتگو نشاندهنده همگرایی ایدئولوژیک در برخی عناصر نظم موجود میان دو کشور است؛ کما اینکه طرفین در رایزنیهای خود بر مخالفت با سیاست قدرت و سلطهگرایی تأکید کردند. این موضعگیری که در ادبیات دیپلماتیک پکن اغلب به عنوان مقاومت در برابر قلدرمآبی توصیف میشود، نشاندهنده موضع مشترک ضد غربی دو کشور در رقابت قدرتهای بزرگ است.
بعلاوه، این گفتگو در میانه زنجیره دیپلماتیک فشرده جهانی رخ داده است؛ یعنی کمی پس از اجلاس سران آپک (اواخر اکتبر/اوایل نوامبر ۲۰۲۵) و درست پیش از نشست وزرای خارجه جی7 (در ۱۱-۱۲ نوامبر ۲۰۲۵) که در آن چین به دلیل حمایت از روسیه، هدف انتقاد قرار گرفت. این موضوع، بر اهمیت گفتگوی وانگ یی و عراقچی در هماهنگی مواضع جهانی تأکید میکند.
به صورت کلی گفتگوی ۵ نوامبر ۲۰۲۵ بین وزرای خارجه ایران و چین، نمادی از تثبیت مشارکت راهبردی در شرایط پسا-بحران و بر اساس ضرورت متقابل بوده است. ایران به حمایت دیپلماتیک و فناوری برای مقابله با انزوای غرب نیاز دارد و چین به شریک کلیدی و همسو در اوراسیا برای پیشبرد اهداف چندجانبهگرایی و به چالش کشیدن معماری نفوذ غربمحور در منطقه نیازمند است. این رایزنی همزمان با تشدید رقابت قدرتهای بزرگ و پس از جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، فرصتی برای تأکید بر ثبات جهانی-منطقهای و اهمیت آن در موازنه قدرت در غرب آسیا فراهم کرد.
0 دیدگاه