روز یکشنبه ۲۰ آبان‎ماه ارتشبد فیاض بن حامد الرویلی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح عربستان ‏به تهران آمد و با همتای ایرانی خود و تعدادی از مقامات نظامی و امنیتی ایران گفت و گو کرد. ‏برای درک بهتر این رخداد، باید روند روابط دو جانبه تهران و ریاض را طی ماه‎های اخیر مرور ‏کرد.‏

در تحلیل روابط ایران و عربستان سعودی، دو مقوله «دیپلماسی» و «امنیت» پیوند تنگاتنگی ‏دارند. مهم‎ترین پیشران ریاض برای حرکت به سمت احیای روابط با تهران، مسئله «نگرانی‎ها و ‏ملاحظات امنیتی نسبت به ایران و مقاومت» بود. از طرف‌دیگر، بعد از توافق سه‎جانبه پکن، در ‏تهران این پرسش مطرح بود که «مهم‎ترین زمینه‎هایی که تهران می‎تواند برای توسعه روابط به ‏عنوان مزیت خود مطرح کند، چیست؟» و از همان زمان ایده «همکاری در حوزه امنیت» به ‏عنوان یکی از مزیت‎های جمهوری اسلامی ایران مطرح شده بود.‏

با عنایت به نکته فوق، مهم‎ترین اخبار و رویدادهای ماه‎های اخیر – بعد از عملیات وعده صادق۲ ‏در روابط دو جانبه تهران و ریاض را مرور می‎کنیم:‏

۱-سفر وزیر خارجه ایران به ریاض؛ ۱۶ مهر
۲-حضور عربستان سعودی به عنوان ناظر در رزمایش مرکب دریایی آیونز ۲۰۲۴ (‏IMEX ‌‏۲۰۲۴) به میزبانی ایران؛ ۲۸ و ۲۹ مهر
۳-خبر فرمانده نداجا (دریادار شهرام ایرانی) از درخواست عربستان و مصر برای برگزاری ‏مانور مشترک دریایی؛ ۱ آبان
۴-محکومیت تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران از سوی وزارت خارجه عربستان در همان ‏ساعات نخست کاری بعد از حمله؛ ۵ آبان
۵-وزیر خارجه عربستان به توجه به شایعات در مورد تمرین نظامی مشترک، جدا از ‏رزمایش آیونز۲۰۲۴گفت: «هیچ تمرین نظامی‌ای انجام نشده است. من فکر می‌کنم با ‏توجه به شرایط منطقه‌ای کنونی، بعید است که رزمایش‌هایی در کوتاه‌مدت انجام شود.»؛ ‌‏۱۲ آبان
۶-‏برگزاری نشست فوق‎العاده سازمان همکاری کشورهای اسلامی در ریاض به درخواست ‏تهران؛ ۲۱ آبان

سفر هیئت عالیرتبه نظامی عربستان سعودی به ایران را باید در کنار موارد بالا قرار داد و باید به ‏مسائل منطقه‎ای و جهانی نیز توجه داشت. در حوزه مسائل منطقه، عربستان سعودی این روزها ‏جدی‎ترین حامی «دولت خودگردان فلسطین» محسوب می‎شود و علاوه بر نشست شورای ‏همکاری خلیج فارس و مذاکرات جانبی بر سر آینده جنگ غزه، مشخصا ریاض میزبان کنفرانس ‏حمایت از راهکار دو دولتی بود.‏

در سطح جهانی نیز بعد از پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا، مسأله رویکرد احتمالی ریاض در ‏این دوره از اهمیت به سزایی برخوردار است. در دوره نخست حضور ترامپ در کاخ سفید، بن ‏سلمان با کنار زدن بن نایف بر مسند ولایت عهدی نشست و عملا مقدرات ریاض را در دست ‏گرفت. در آن دوره بن سلمان همسو با رویکرد تهاجمی ترامپ، رویکرد رادیکال و تندی را در ‏قبال رقبای داخلی و منطقه‎ای خود دنبال می‎کرد؛ اما در ماه‎های پایانی رياست‌جمهوري ترامپ ‏به اشتباه بودن این رویکرد پی برد و به سرعت تلاش کرد روابط خود را با قطر، ایران و ترکیه ‏اصلاح و احیا کند.‏

حال این پرسش مطرح است که در این دوره، رویکرد بن سلمان چگونه خواهد بود؟ با توجه به ‏موارد فوق، به نظر می‎رسد سفر رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح عربستان سعودی به تهران ‏را باید در چارچوب ذیل تحلیل کرد:‏

۱-‏عربستان سعودی نگران وقوع جنگ فراگیر منطقه‎ای است و از این منظر رویکرد ‌‏«همکاری به قصد مهار ایران» در دستور کار سعودی‎هاست.‏

‏۲-همچنین، عربستان نگران آتش‎افروزی بیش‎تر نتانیاهوست و امیدوار است بتواند ‏نوعی اجماع منطقه‎ای به محوریت خود در برابر نخست‎وزیر جنگ‎طلب اسرائیل ایجاد ‏کند. همین موضوع می‎تواند برای دیپلماسی عربستان در سطح جهانی و منطقه‎ای ‏ظرفیت‎سازی کرده و وزن آن را افزایش دهد.‏

۳-ممکن است عربستان سعودی این بار در مواجهه با ترامپ توقع داشته باشد با آن در تراز ‌‏«قدرت منطقه‌‎ای» رفتار شود. مقایسه رویکرد ریاض در قبال «تطبیع» در دوره‎های ‏ترامپ و بایدن و مشخصا روند پیشرفت «پیمان ابراهیم»، در این زمینه راهگشاست. آیا ‏این بار ریاض در مواجهه با کاخ سفید در مقام «امتیازخواهی» برمی‎آید؟

‏۴-از طرف دیگر عربستان به دنبال تقویت دولت خودگردان فلسطین و پایان جنگ ‏غزه و حکمرانی محمود عباس بر این منطقه است. از این منظر نیز جلب نظر نسبی ایران، ‏ترکیه و قطر از اهمیت به سزایی برخوردار است و ریاض تلاش می‎کند ‏سطحی از همسویی منافع (هرچند به صورت «مرحله‎ای» یا «مقطعی») در ادراک ‏مقامات این سه کشور شکل بگیرد.‏

با توجه به نکات فوق، طبیعی است که ریاض به دنبال گسترش روابط خود با تهران تا ‏سطح مشخصی باشد. در این زمینه عربستان به طور مشخص همکاری در حوزه ‏نظامی و امنیتی را بدون پذیرش تعهدات بلندمدت و میان‎مدت، در اولویت قرار داده است.


اندیشکده تهران


0 دیدگاه

logo

ارسال دیدگاه