مقامات ایالات متحده باید از هرگونه اظهارنظری که توانایی ایران در بازسازی برنامه هسته‌ای خود را زیر سؤال ببرد، خودداری کنند. مگر آنکه خلاف این امر به‌طور قطعی ثابت شود


دولت ترامپ پس از حملات به تاسیسات هسته‌ای ایران ادعا کرد که برنامه هسته‌ای این کشور «کاملاً محو» شده و برای اینکه جلوی هرگونه برنامه زمانی بالقوه برای بازسازی را بگیرد، هشدار داد که ایران نباید توانمندی غنی‌سازی خود را بازسازی کند. اندکی بعد، مقامات آمریکا ادبیات نسبتاً فنی‌تری را انتخاب کردند. سیا، اسرائیل، فرانسه، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و دیگران نتیجه گرفتند که ایران ممکن است ظرف چند ماه به نوعی برنامه هسته‌ای خود را از سر گیرد. از سوی دیگر، مقامات ایرانی اعلام کردند که این برنامه به شدت آسیب دیده تا دسترسی بیشتر بازرسان آژانس را ناممکن کنند. این در حالی بود که رهبری عالی ایران [آیت‌الله] علی خامنه‌ای آسیب را نسبتاً کم و حتی ناچیز توصیف کرد. در حال حاضر، گویا ایران چهار گزینه دارد که می‌توانند به عنوان یک برنامه هسته‎ای بازسازی شده لحاظ گردند.

همکاری خارجی برای برنامه هسته‌ای غیرنظامی

این حالت از بازسازی باعث می‌شود ایران همچنان برنامه هسته‌ای داشته باشد، هرچند در مقایسه با سایر گزینه‌ها در مقیاس بسیار کوچک‌تری خواهد بود. تهران اسماً می‌تواند با شرکت‌های خارجی برای ساخت رآکتورهای جدید (که مکمل رآکتور دومی هستند که روسیه در حال ساخت آن در بوشهر است) قرارداد ببندد و سوخت این تأسیسات را تأمین کند. ایران همچنین می‌تواند فعالیت‌های تحقیقاتی را در ابعاد کوچک‌تر در مکان‌هایی همچون رآکتورهای تحقیقاتی‌اش ادامه دهد.

اگرچه این گزینه نگرانی عمیق ایران از نیازهای بلندمدتش به انرژی را برطرف می‌کند و خطر جنگ در آینده را کاهش می‌دهد، احتمالا گزینه کمتر محتمل نظام ایران باشد. این گزینه عقب‌نشینی بزرگی برای مواضع و شعارهای تهران محسوب می‌شود. رهبران ایران در گذشته مکرراً استدلال می‌کردند که آن‌ها غنی‌سازی اورانیوم را رها نخواهند کرد؛ زیرا خون و سرمایه ملت برای آن صرف شده است. به همین دلیل، اکنون هرگونه واگذاری امتیاز را پس از حمله نظامی خارجی نمی‌پذیرند. همچنین این گزینه به وابستگی ایران به عرضه خارجی انرژی هسته‌ای می‌انجامد.

بازسازی کامل اعلام‌شده

این گزینه ضرورتاً مستلزم آغاز مجدد برنامه هسته‌ای پیشا-ژوئن، بازسازی اجزای مختلف برنامه (احتمالاً در مکان‌های مختلف و بیشتر ایمن در برابر حمله) و دادن مجوز به بازرسان آژانس است. این برنامه پرهزینه و زمان‌بر خواهد بود، اگرچه مزیت‌های فنی و سیاسی مشخصی دارد که از همه مهم‌تر این است که ایران را قادر می‌سازد تا بگوید اهداف هسته‌ای خود صلح‌آمیز و مطابق با الزامات ان‌پی‌تی است. البته تهران دریافته است که اگر اسرائیل و آمریکا به هرگونه خطر اشاعه‌ای مشکوک شوند، حتی تأسیسات تحت بازرسی آژانس هم به سادگی مورد حمله قرار می‌گیرد. به این دلیل، بعید است که این گزینه از بازسازی را دنبال کند.

بازسازی کامل اعلام‌نشده

این گزینه در عمل همان گزینه پیشین است، با این تفاوت که ایران برای همیشه یا تا جای ممکن به آژانس دسترسی محدودی به اماکن بدهد. نظام برای انجام چنین کاری، در مقاصد و تعهدات خود ابهام ایجاد می‌کند و در عین حال از مزایای یک بازسازی کامل بهره می‌برد. با توجه به احتمال برملاشدن هرگونه نقض تعهد هسته‌ای این سناریو همچون گزینه پیشین هزینه بالایی و همچنین خطر بالاتر و توجیه مضاعف برای وقوع جنگ را دارد.

کنار هم قراردادن اجزای بمب

برنامه تسلیحاتی می‌تواند کوچک‌تر از یک برنامه غیرنظامی باشد. اگر تهران بخواهد سلاح هسته‌ای بسازد اما به این نتیجه برسد که نخواهد توانست آن را در مکان‌های بزرگ مخصوص برنامه انرژی غیرنظامی بسازد، ممکن است به دنبال گزینه ارزان‌تر و امن‌تر برود و آن را با فعالیت‌های کوچک‌تر که مختص ساخت سلاح هستند همراه کند. تأسیسات مورد نیاز برای چنین برنامه‌ای کوچک‌تر هستند، به مواد هسته‌ای کمتری نیاز دارند، امن‌تر هستند و در اعماق زمین قرار گیرند، زیرا پیچیدگی‌ها و هزینه‌های چنین کاری کاهش می‌یابد. در نتیجه، این نوع از برنامه برای مخفی‌کردن از نظارت‌های آژانس و حتی آمریکا می‌تواند آسان‌تر باشد.

این احتمالات پیامدهای متعددی برای سیاست‌گذاران در واشنگتن و خارج از آن دارد. پیش از هر چیز، مقامات ایالات متحده باید از هرگونه اظهارنظری که توانایی ایران در بازسازی برنامه هسته‌ای خود را زیر سؤال ببرد، خودداری کنند. مگر آنکه خلاف این امر به‌طور قطعی ثابت شود، دولت ترامپ باید بر این فرض عمل کند که ایران توانایی بازسازی این برنامه را، دست‌کم در شکلی، دارد و ممکن است تصمیم به انجام آن بگیرد.

 

منبع: مؤسسه واشنگتن 
نویسنده: ریچارد نفیو


اندیشکده تهران


0 دیدگاه

logo

ارسال دیدگاه