نزدیک به یک سال است که سفارت آمریکا بدون سفیر رسمی در بغداد فعالیت می‌کند؛ مسئله‌ای که بازتابی از سردرگمی راهبردی آمریکا در عراق پس از تحولات گسترده سال‌های اخیر به شمار می‌آید. با شدت درگیری‌ها درغزه و لبنان و جنگ 12 روزه میان ایران و اسرائیل، نبود نماینده عالی‌رتبه دیپلماتیک آمریکا در بغداد برای تعدادی از ناظران عراقی به منزله تضعیف موقعیت کشورشان تلقی شد.

پیام تهدید و آغاز فصل جدیدی از فشارها

در این فضای مبهم، محمد شیاع السودانی، نخست‌وزیر عراق، حامل پیامی از سوی دولت ترامپ به رهبران گروه‌های مقاومت شد. پیام مذکور حاوی دو بخش اصلی بود: نخست، مطالبه جدی آمریکا برای تحویل «الیزابت تسورکوف»، تبعه روسی - اسرائیلی که به جاسوسی برای تل‌آویو متهم شده بود؛ و دوم، هشدار مستقیم نسبت به ادامه فعالیت گروه‌های مقاومت در عراق به‌ویژه کتائب حزب‌الله.

پرونده تسورکوف در سال‌های اخیر به یکی از پیچیده‌ترین گره‌های روابط عراق و آمریکا تبدیل شده بود. مقامات عراقی اظهار بی‌اطلاعی از محل نگهداری او می‌کردند و بنابراین آمریکا و اسرائیل مستقیماً کتائب حزب‌الله را تهدید به حمله به رهبران و پایگاه‌هایش کردند. در پی این تنش‌ها، ترامپ تصمیم گرفت چهره‌ای نزدیک به خود را مأمور پیگیری مستقیم پرونده عراق کند؛ فردی که بتواند هم با رهبران سیاسی عراق ارتباط برقرار کند و هم فشار لازم را بر گروه‌های مسلح اعمال نماید. به این ترتیب، مارک ساوایا به‌عنوان نماینده ویژه آمریکا در امور عراق انتخاب شد.

تاجر مسیحی در مأموریتی سیاسی - امنیتی

مارک ساوایا، عراقی‌الاصل و از جامعه مسیحیان کلدانی است که ریشه خانوادگی او به منطقه دشت نینوا باز می‌گردد. او که سال‌ها در ایالت میشیگان آمریکا فعالیت تجاری داشته، به دلیل روابط اقتصادی و شخصی‌اش با ترامپ نزدیک به او شناخته می‌شود. ساوایا به دو زبان عربی عراقی و کردی نیز تسلط دارد و به گفته خودش از دوران کودکی خانواده‌اش با مسعود بارزانی رفت‌وآمد داشته‌اند. همین پیشینه فرهنگی و سیاسی سبب شد تا او در نگاه ترامپ گزینه‌ای مناسب برای مأموریتی حساس در بغداد تلقی شود.

پیش از انتصاب رسمی، ساوایا در دیداری غیرعلنی با السودانی از تمایل خود برای «بازسازی روابط میان واشنگتن و بغداد» سخن گفت. با این حال، مأموریت واقعی او بسیار فراتر از این عبارات دیپلماتیک است؛ مأموریتی برای اعمال فشار حداکثری بر گروه‌های نزدیک به ایران و مدیریت پرونده‌های امنیتی در خاک عراق.

بازگشت به سیاست نفوذ مستقیم در عراق

ترامپ بر خلاف الگوی سنتی سیاست خارجی آمریکا، اعتقادی به دیپلماسی کلاسیک ندارد. او خاورمیانه را عرصه‌ای می‌داند که باید از طریق روابط شخصی یا فرستادگان مورد اعتماد اداره شود، نه از راه نهادهای رسمی. در دوره اول او ماتیو تولر، نقش فعالی در تحولات سیاسی عراق داشت و در نتیجه فشارهای او مصطفی الکاظمی با حمایت ضمنی آمریکا به نخست‌وزیری رسید. اکنون نیز نشانه‌ها حاکی از بازگشت همان سیاست است. در پیام رسمی ساوایا پس از انتصابش، او گروه‌های مقاومت را مستقیماً تهدید کرد و هشدار داد که ادامه فعالیت‌های آنان «پاسخ سخت آمریکا» را در پی خواهد داشت.

صحنه عراق در راستای بازتعریف نفوذ منطقه‌ای

دولت ترامپ قصد دارد عراق را به میدان آزمایش سیاست جدید خود بدل کند و در پی بازگرداندن نفوذ مستقیم و کنترل سیاسی است. با توجه به هم‌زمانی این تحولات با انتخابات و فرایند تشکیل دولت، واشنگتن می‌کوشد مسیر تشکیل دولت را به‌گونه‌ای هدایت کند که منافعش تضمین شود.

ساوایا در دیدارها با رهبران سیاسی و اقتصادی عراق تأکید کرده مناصب کلیدی باید با تأیید واشنگتن تعیین شوند. در کنار فشارهای سیاسی، انتظار می‌رود فشارهای اقتصادی نیز شدت گیرد. دولت آمریکا ممکن است ازابزارهای مالی همچون کنترل مبادلات دلاری، محدودیت در دسترسی به منابع ارزی، و فشار بر بانک مرکزی عراق برای قطع کانال‌های غیررسمی با تهران استفاده کند. این وضعیت بغداد را در موقعیتی دشوار میان حفظ روابط راهبردی با ایران و اجتناب از تحریم‌های آمریکا قرار خواهد داد.

جمع‌بندی

سه سال آینده برای عراق و کل منطقه، دوره‌ای سرنوشت‌ساز خواهد بود. هم‌زمانی بازگشت ترامپ به کاخ سفید با بحران‌های چندلایه در خاورمیانه سبب شده است که عراق بار دیگر در نقطه تقاطع منافع قدرت‌های بزرگ قرار گیرد. در چنین شرایطی، دولت آینده عراق تلاش خواهد کرد ضمن حفظ ثبات داخلی، تعمیق روابط خود با ایران را شکل پنهانی به آن بدهد؛ اما در عین حال از رویارویی مستقیم با واشنگتن نیز پرهیز نماید.

 


علی بیدبو


0 دیدگاه

logo

ارسال دیدگاه