در حالی که جمهوریخواهان تندرو میخواهند برنامه هستهای ایران را به طور کامل نابود کنند، این احتمال هست که ایران و اعضای میانهروی کابینه میتوانند بر سر چگونگی نظارت و محدودیتها به توافق برسند.
امروز برای اولین بار ایران و آمریکای جمهوریخواه با یکدیگر وارد مذاکراتی میشوند تا رسیدن به توافق را امکانسنجی کنند. چرایی این امر اهمیت دارد. جمهوریخواهان تاکنون تندترین مواضع علیه ایران و خواستههایی غیرقابل پذیرش در خصوص مسائل غیرهستهای داشتهاند. این مواضع در دولت کنونی آمریکا نیز یافت میشوند؛ اما طبق برخی نشانهها و سخنان، توافقی صرفاٌ هستهای به نحوی که خطوط قرمز هر دو طرف رعایت شود محتمل است. علیرغم این نکته امتیازهای درخواستی آمریکا در هالهای از ابهام قرار دارد.
آنچه جمهوریخواهان تندرو میخواهند
درست است که غالب جمهوریخواهان همیشه طرفدار یک معامله جامع (در خصوص برنامه هستهای، موشکی و منطقهای ایران) بودهاند؛ اما در صورت محدودشدن مذاکرات به مسئله هستهای نیز پیشنهاداتی خواهند داشت. بستهشدن پرونده هستهای ایران یک بار برای همیشه، اصلیترین خواسته تندروها است. مایک والتز، مشاور امنیت ملی ترامپ، از بین بردن تمام تأسیسات هستهای ایران را میخواهد. تام کاتن و لیندسی گراهام، دو سناتور جمهوریخواه نیز اجرای مدل لیبی (نابودی کامل تأسیسات و تجهیزات هستهای) را مطرح کردهاند. مارک دوبویتز، رئیس اندیشکده بنیاد دفاع از دموکراسیها (FDD) هم چنین چیزی را پیشنهاد کرده است. در سطحی دیگر، اندیشکدههایی همچون اتحاد علیه ایران هستهای پیشنهاد به صفر رساندن غنیسازی روی میز گذاشتهاند.
در این چارچوب، برخی تحلیلگران آمریکایی پیشنهاد کردهاند که کنسرسیومی منطقهای یا بانک سوختی بینالمللی برای تأمین سوخت هستهای مورد نیاز ایران تشکیل شود و به این نحو نیازی به غنیسازی داخل ایران وجود نداشته باشد. با این حال باید در خصوص این گزینه یک نکته را ملاحظه کرد. نابودی برنامه هستهای، ایران را به یک نقطه غیرقابل بازگشت میرساند، در حالی که مشخص نیست در آینده واشنگتن چقدر به تعهدات اقتصادی خود پایبند خواهد بود. بنابراین نابودی کامل به هیچ وجه مطلوب ایران نیست.
آنچه ممکن است میانهروها بخواهند
انتخاب استیو ویتکاف به عنوان مذاکرهکننده آمریکا از این جهت اهمیت دارد که مواضع او در خصوص مسائل خاورمیانه تا حدی نسبت به سایر جمهوریخواهان تفاوت دارد. او اخیرا بیان کرد که با توافق و راستیآزمایی، ایران به سلاح هستهای دست نخواهد یافت. این نکته برخی جمهوریخواهان را نگران کرد؛ چراکه تقاضای آنها نابودی برنامه هستهای ایران است. صحبت اخیر ویتکاف با وال استریت زورنال، حاوی موضع پیچیدهتری بود. او تقاضای اولیه آمریکا را برچیدن کامل دانست اما گفت که راه مصالحه نیز باز است. همچنین ممکن است او نیز تقاضای موشکی و منطقهای از ایران داشته باشد. در هر صورت یکی از گزینههای احتمالی در حوزه هستهای، برقراری نظارتها و محدودیتها خواهد بود. در این صورت کمیت و کیفیت آنها و آینده برجام مطرح میشود.
آینده برجام
به سه دلیل، احتمال بالایی وجود دارد که مذاکرات به احیای برجام ختم نشود. نخست، جمهوریخواهان تندرو یا میانهرو متفقالقول خواهند بود که توافق هستهای جدید باید فراتر از برجام باشد. حتی اگر ترامپ نابودی کامل برنامه هستهای را نخواهد، باز هم تعهداتی بیشتری را خواهد خواست تا نشان دهد بهتر از اوباما با ایران معامله کرده است. دوم، وضعیت کنونی تحریمها و برنامه هستهای ایران بسیار متفاوت از ۲۰۱۵ است و بازگشت به تعهدات برجام مطلوب طرفین نیست. سوم، نشانهها تاکنون حاکی از کنارگذاشتهشدن اروپا توسط آمریکا بوده است. طبق برخی منابع، ترامپ اروپا را در جریان برنامه خود برای مذاکرات قرار نداده بود. ویتکاف نیز پیش از سفر به عمان به روسیه سفر داشت و با پوتین دیدار کرد و احتمالاً در خصوص ایران نیز با او سخن گفته؛ اما گویا با رهبران اروپایی صحبت نشده است.
از یک سو برچیدن کامل یا توقف هرگونه فعالیت مرتبط با غنیسازی خواسته غیرقابل پذیرشی است و از سوی دیگر توافقی در اندازه برجام یا کمتر از آن نیز بعید است برای طرف آمریکایی پذیرفتنی باشد. بنابراین به نظر میرسد توافقی که در آن ضمن حفظ برنامه هستهای، محدودیتها و نظارتها نسبت به برجام افزایش یابند و ایران امتیاز اقتصادی دریافت کند میتواند نقطهای تعادلی باشد که هر دو طرف بپذیرند. هرچند که فشار اسرائیل و جمهوریخواهان تندرو این امر را دشوار خواهد کرد. با این حال دستان ایران نیز در مذاکرات بسته نیست. ایران میتواند با استفاده توأمان از تهدید و ابراز تمایل به مذاکره خواستههای طرف مقابل را تعدیل کند.
0 دیدگاه