حکومت مادورو در میان مردم ونزوئلا به‌شدت نامحبوب است اما شکاف جامعه بر سر حمله نظامی در کنار وضعیت معیشتی نامساعد می‌تواند ارتش آمریکا را حتی با وجود پیروزی نظامی به چالش بکشد.


اگر آمریکا تجربه عراق را به یاد داشته باشد، مهم‌ترین درسی که آموخته این است که سرنوشت جنگ با هدف براندازی یک نظام سیاسی را صرفاً معادلات نظامی تعیین نمی‌کند؛ بلکه وضعیت جامعه کشور مورد حمله و واکنش آن به تهاجم خارجی بسیار حائز اهمیت است. پیش از آغاز جنگ عراق، کالین پاول، وزیر وقت امور خارجه آمریکا به جرج بوش پسر هشدار داد که «اگر چیزی را بشکنی، مسئولش هستی.» منظور او این بود که آمریکا با تهاجم یک‌جانبه به عراق و سرنگونی موفقیت‌آمیز حکومت صدام حسین، مسئولیت اداره و کنترل تمام کشور و جامعه‌اش را بر عهده می‌گیرد که با خطرات بسیاری همراه است. هشدار پاول درست بود. چالش‌های عراق پساصدام –اعم از گروه‌‎های شبه‌نظامی شیعی مورد حمایت ایران، شبه‌نظامیان سنی همچون القاعده و بافت اجتماعی پیچیده عراق- آمریکا را در باتلاق زمین‌‎گیر کرد.

در خصوص ونزوئلا نیز این نکته صادق است. آمریکا می‌تواند به پشتوانه برتری نظامی خود نتیجه نبرد را تعیین کند، اما سرنوشت نهایی جنگ احتمالی وابسته به عوامل مختلفی همچون واکنش جامعه ونزوئلا خواهد بود. سال‌ها اقتدارگرایی مادورو، مقبولیت پایین حکومت او و وضعیت بحرانی اقتصاد ونزوئلا ادراکی را در میان برخی نخبگان واشنگتن و اپوزیسیون ونزوئلا شکل داده که راه ارتش آمریکا برای تغییر نظام سیاسی هموار است. همانطور که منفور بودن صدام حسین تنها یک تکه از پازل جنگ عراق بود، برای ونزوئلا نیز همین‌گونه است. با نگاهی به آمار و شواهد موجود می‌توان دریافت که افکار عمومی مردم و وضعیت اجتماعی ونزوئلا پیچیده‌تر از آن است که مسیر همواری را برای آمریکا بسازد.

 

مقبولیت اندک مادورو و شکاف بر سر حمله نظامی

شش سال پیاپی رشد اقتصادی منفی -از 2014 تا 2020 که بعضاً با ارقام دو رقمی همراه بود- در کنار انحصار قدرت در دستان مادورو و کنارزدن مخالفان سیاسی، او را تبدیل به سیاستمداری به‌شدت نامحبوب کرده است. مطابق آخرین پیمایش اطلس‌اینتل/بلومبرگ،[1] بیش از نیمی از مردم ساکن ونزوئلا معتقدند کشورشان بدون مادورو جای بهتری خواهد بود. درصد مشابهی نیز باور دارند که انتخابات 2024 دزدیده شده و نتایج آن صحت ندارد. تنها ۹٪ مردم گفته‌اند که با تداوم حکومت مادورو وضعیت ونزوئلا بهتر خواهد شد. همین اقلیت حامی مادورو نیز می‌توانند سد محکمی در برابر آمریکا باشند.

آمریکا اگر تصمیم به اشغال ونزوئلا بگیرد، کار دشواری در برابر جامعه این کشور خواهد داشت؛ زیرا اختلاف‌نظری اساسی در جامعه بر سر پذیرش حمله نظامی آمریکا وجود دارد. براساس پیمایش ذکرشده، 34% مردم ونزوئلا موافق حمله آمریکا و 29% مخالف هستند. 37% مردم نیز نظری ندارند - که نشان از رخوت بخشی از جامعه یک کشور در آستانه جنگ است. درست است که اکنون اکثریت مردم خواستار خاتمه‌یافتن حکومت مادورو هستند و حتی طبق همین پیمایش از فشارهای ترامپ علیه حکومت کنونی حمایت می‌کنند؛ اما 66% مخالف یا خنثی در برابر حمله نظامی، ظرفیت بالقوه‌ای برای مادورو در هنگام جنگ است. در برخی نظرسنجی‌های دیگر، درصد موافقین حمله آمریکا از این پیمایش کمتر نیز هست.[2] غالباً در میانه جنگ احساسات ملی‌گرایانه طغیان می‌‎کند و مادورو می‌تواند از چنین فرصتی برای بسیج مردم علیه آمریکا بهره ببرد.

 

دستان کوتاه اپوزیسیون از کشور

علی‌رغم اینکه اپوزیسیون ونزوئلا و برخی رهبران آن همچون ماریا ماچادو و ادموندو گونزالس، نامزد رقیب مادورو در 2024 از محبوبیت قابل توجهی برخوردار هستند؛ اما میان ادراک مردم و اپوزیسیون بر سر مسائل کنونی فاصله زیادی وجود دارد. اکثریت دیاسپورای ونزوئلا برخلاف ساکنان داخل کشور از حمله نظامی آمریکا طرفداری می‌کنند. هنگامی که امسال در یک نشست خبری در اسلو، از ماچادو پرسیده شد که چه موضعی در برابر تهاجم احتمالی آمریکا دارد، او اقدام نظامی آمریکا را این‌گونه توجیه کرد که

«ونزوئلا از قبل مورد تهاجم قرار گرفته است. آنجا مأموران روس هستند، مأموران ایرانی هستند، گروه‌های تروریستی مانند حزب‌الله و حماس آزادانه و در هماهنگی با رژیم فعالیت می‌کنند.»

رهبران اپوزیسیون سال‌هاست که می‌کوشند تا آمریکا را به سمت جنگ با ونزوئلا ترغیب کنند و در ماه‌های اخیر تلاش‌هایشان شدت بیشتری یافته است.

افزون بر این، میان رهبران اپوزیسیون و مردم ارتباط مستقیمی وجود ندارد. هیچ‌یک از آن‌ها درون ونزوئلا نیستند. برخی همچون ماچادو به صورت مخفیانه از کشور گریخته، برخی دیگر همچون گونزالس تبعید شده و اشخاصی نظیر فِرِدی سوپرلانو، رهبر حزب اراده ملی (از احزاب اپوزیسیون) دستگیر شده‌اند. در این صورت، اگر آمریکا بخواهد با ترکیبی از حملات هوایی –نه زمینی- و عملیات مخفیانه سیا دولت مادورو را سرنگون کند، کار بسیار دشواری خواهد داشت؛ زیرا اپوزیسیون قدرتمندی درون ونزوئلا وجود ندارد که سیا با کمک آن بتواند مخالفین مادورو را در جامعه بسیج کند. از زمان آغاز تنش با آمریکا، هیچ تظاهرات یا تجمعی در مخالفت با سیاست‌های مادورو برگزار نشده است. به عبارت بهتر، مادورو از سمت جامعه ونزوئلا خطر چندانی احساس نمی‌کند.

 

شکنندگی اقتصاد ونزوئلا و آثار آن

همانطور که پیشتر گفته شده بود، اقتصاد ونزوئلا به دلیل سال‌ها رشد اقتصادی منفی پیاپی آسیب‌های فراوانی دیده و به قدری تضعیف شده است که نمی‌تواند در برابر تهاجم نظامی احتمالی آمریکا مقاومت کند. افزون بر این، تجارت انرژی مخصوصاٌ نفت محور اقتصاد این کشور است و محاصره دریایی از سمت آمریکا می‌تواند حتی پیش از وقوع جنگ ونزوئلا را وارد بحران کند. پس از اعلام ترامپ مبنی بر آغاز محاصره، صف‌های طولانی بنزین در چندین شهر بزرگ ونزوئلا تشکیل شد که نگرانی‌ها را در مورد کمبود سوخت در کشور افزایش داده است. بازار ونزوئلا با مشکل تورم نیز دست‌وپنجه نرم می‌کند. در سه ماه گذشته، ارزش بولیوار ونزوئلا در برابر دلار 70% کاهش یافته است و تشدید تنش در آب‌های ونزوئلا قیمت مواذ غذایی را هم بالا می‌برد؛ زیرا ونزوئلا غالباً واردکننده مواد غذایی است.[3]

جغرافیای سیاسی ونزوئلا را نیز در این تحلیل باید لحاظ کرد. کاراکاس، پایتخت و دیگر شهرهای اصلی ونزوئلا در نزدیکی سواحل هستند و به همین دلیل زودتر از سایر نقاط کشور مورد حمله قرار خواهند گرفت. به همین دلیل، بحران اقتصادی ناشی از جنگ به سرعت آغاز خواهد شد و  نظام اقتصادی این کشور را به فروپاشی می‌رساند.

بحران اقتصادی آثار بسیار مهمی بر جنگ می‌گذارد که مهم‌ترین آن افزایش عضویت در گروه‌های شبه‌نظامی است. تجربه دیگر کشورهای آمریکای لاتین همچون کلمبیا، هائیتی و شیلی نشان می‌دهد که بحران‌های اقتصادی و رشد گروه‌های شبه‌نظامی رابطه مستقیمی با یکدیگر دارند. این نکته در خصوص ونزوئلا که در حال حاضر گروه‌های شبه‌نظامی مستحکم تحت عنوان کولکتیوو[4] و همچنین میلیشیای بولیواری ونزوئلا[5] در آن فعال هستند بیشتر صدق می‌کند. با وقوع فروپاشی اقتصادی ناشی از جنگ، شهروندان بیشتری انگیزه می‌یابند که به این گروه‌ها ملحق شوند. این موضوع می‌تواند یکی از جدی‌ترین چالش‌های ارتش آمریکا باشد؛ زیرا جنگ فرسایشی و چریکی خواهد شد.

مسئله تقویت –یا دست‌کم تداوم- نیروهای شبه‌نظامی پیش و پس از سقوط احتمالی مادورو تنها به گروه‌های چپ‌گرای وفادار به نظام بولیواریایی ونزوئلا ختم نمی‌شود. کارتل‌های مسلح مواد مخدر متعددی هم در داخل این کشور (همچون ترن دِ آراگوآ[6]) و هم در جغرافیای پیرامون آن، مستقر هستند که در صورت نبود یک حاکمیت واحد، در ونزوئلا گسترش خواهند یافت. فروپاشی اقتصادی و طولانی‌شدن جنگ که چشم‌انداز بهبود اقتصاد در کوتاه‌مدت را تضعیف می‌کند گرایش مردم به سمت عضویت در این کارتل‌ها را نیز تقویت خواهد کرد.

نتیجه‌گیری

جامعه کنونی ونزوئلا نه‌تنها مستعد حمایت و همراهی با حمله نظامی ایالات متحده نیست؛ بلکه از دو جهت می‌تواند در مقابل آن عمل کند. نخست، به دلیل مخالفت یا تردید اکثریت جامعه با حمله آمریکا، احساسات ملی‌گرایانه تشدید شده و تبدیل به نیرویی برای دفاع از مادورو می‌شود. در این صورت، حمله آمریکا ممکن است نتیجه معکوس دهد. دوم، به‌دنبال فروپاشی اقتصاد ونزوئلا، تمایل بخشی از مردم برای عضویت در گروه‌های شبه‌نظامی وفادار به نظام سیاسی کنونی یا سایر کارتل‌های مسلح افزایش یابد که این موضوع چالش فرسایشی‌شدن جنگ احتمالی را جدی‌تر می‌کند.

به دلیل این چالش‌ها، واشنگتن در حال افزایش محتاطانه تنش با ونزوئلا است و تا حد ممکن می‌خواهد از درگیری مستقیم و پیاده‌کردن نیروها در خاک این کشور خودداری کند. طرفداران جنگ با ونزوئلا در آمریکا تهاجم آمریکا به پاناما در دوران جرج بوش پدر را نمونه موفقیت این راهبرد می‌دانند؛ حال آنکه جامعه و جغرافیای پاناما تفاوتی شگرف با ونزوئلا دارد. با این حال، به نظر می‌رسد ترامپ مصمم به حذف مادورو از قدرت است و هر لحظه امکان دارد که وارد جنگ با ونزوئلا شود. بعید است پنتاگون بی‌توجه به تجربیات جنگ عراق بخواهد دست به چنین گزینه‌ای بزند و راهکارهایی را برای فرسایشی‌نشدن و تحقق اهداف جنگ با کمترین هزینه را در نظر می‌گیرد. پرسش مهم این است که این راهکارها تا چه اندازه پاسخ‌گوی چالش‌های پیچیده و چندبعدی جامعه ونزوئلا خواهد بود؟

 

منابع و پی‌نوشت‌ها:

[1]- https://www.atlasintel.org/poll/latam-wide-poll-venezuela-crisis-en-2025-11-01

اعتبار نظرسنجی‌ها و پیمایش‌ها در جوامع نسبتاً بسته‌ای همچون ونزوئلا همیشه محل پرسش بوده است. اطلس‌اینتل در توضیح روش‌شناسی خود گفته است که از شیوه RDR (Random Digital Recruitment) استفاده کرده است. روش RDR از تأثیرات روان‌شناختی احتمالیِ ناشی از تعامل انسانی در زمان مصاحبه –همچون پاسخ غیرواقعی به دلیل ترس از حکومت- جلوگیری می‌کند؛ به‌طوری‌که پاسخ‌دهنده می‌تواند پرسش‌نامه را در شرایط کاملاً ناشناس تکمیل کند. پاسخ‌دهندگان ساکن ونزوئلا به‌صورت ارگانیک و در جریان مرور معمول وب، در قلمروهای جغرافیایی مشخص و از طریق هر نوع دستگاهی (گوشی‌های هوشمند، تبلت‌ها، لپ‌تاپ‌ها یا رایانه‌های شخصی) جذب می‌شوند.

[2]- https://newlinesmag.com/spotlight/what-venezuelans-are-thinking-amid-us-saber-rattling/

[3]- https://edition.cnn.com/2025/11/11/americas/venezuela-inflation-us-tension-intl-latam

[4]- Colectivo

[5]- Milicia Bolivariana

[6]- Teren de Aragua


اندیشکده تهران


0 دیدگاه

logo

ارسال دیدگاه