تحولات اخیر در صحنه نبرد سوریه، بهویژه در مناطق شمالی و مرکزی، بار دیگر نشان داده که جنگهای معاصر بیش از هر زمان دیگری به استراتژیهای منعطف، تجهیزات پیشرفته، و توان فرماندهی کارآمد وابستهاند. سقوط پایگاهها و شهرهای کلیدی نظیر نبل، الزهراء، و کویرس و افزایش فشار تروریستها در استانهای حلب، ادلب، و درعا ضرورت بازنگری در رویکرد محور مقاومت برای تغییر معادلات میدانی را آشکار ساخته است. این تحولات، بر اهمیت بازیابی توان نظامی، تقویت پشتیبانی مردمی، و بهرهگیری از تاکتیکهای جنگ نامتقارن تأکید دارد.
بازتعریف استراتژی: چگونه تغییر تاکتیکها معادله نبرد را دگرگون میکند؟
شکستهای اخیر در حلب و کویرس، ضعف در سازماندهی دفاعی و فرماندهی را برجسته کرده است. سقوط پایگاه کویرس بدون مقاومت، نشاندهنده خستگی نیروهای مستقر و کمبود پشتیبانی است. محور مقاومت برای تغییر معادله به نفع خود، باید استراتژیهای خود را در سه محور اصلی بازتعریف کند:
۱-تزریق نیروهای تازهنفس: افزایش توان انسانی از طریق جذب نیروهای محلی و نیروهای بینالمللی وابسته به مقاومت همچون فاطمیون و زینبیون ضروری است.
۲-تقویت خطوط دفاعی: مناطق حیاتی نیازمند بازسازی زیرساختهای دفاعی و آموزش نیروها برای مقابله با حملات غافلگیرانه هستند.
۳- نوآوری در تاکتیکها: از جمله استفاده گسترده از پهپادهای انتحاری برای مختل کردن خطوط تدارکاتی دشمن و کاهش توان رزمی آنها.
جغرافیای استراتژیک: اهمیت موقعیت بومی در تغییر روند نبردها
شمال سوریه با موقعیت استراتژیک خود، به میدان رقابت بازیگران داخلی و خارجی تبدیل شده است. تسلط بر مناطقی چون حلب و ادلب، علاوه بر دسترسی به خطوط ارتباطی، کنترل بر مرزهای ترکیه و توانایی در ایجاد توازن منطقهای را به همراه دارد. شکست در نبل و الزهراء نشان داد که عدم حمایت هوایی و زمینمحور کافی، دفاع از این مناطق را غیرممکن کرده است.
از تاکتیک تا استراتژی: الزامات نوآوری نظامی در جنگهای معاصر
۱-پشتیبانی هوایی مداوم: تمرکز بر عملیات هوایی بهویژه حملات هدفمند علیه مقرهای فرماندهی گروههای تروریستی (مانند هدفگیری مقر تحریرالشام در ادلب) ضروری است.
۲-جنگ نامتقارن: استفاده از تاکتیکهای غیرمتعارف، شامل عملیات نفوذ و استفاده از پهپادهای انتحاری برای هدفگیری ستونهای نظامی دشمن.
۳-مختلسازی خطوط تدارکاتی: انهدام مسیرهای لجستیکی و پایگاههای ذخیرهسازی سلاح و مهمات تروریستها.
نقش روحیه و حمایت مردمی
جنگ سوریه، با اتکا به نیروهای مردمی و شبهنظامی در کنار ارتش این کشور، نیازمند افزایش مشارکت عمومی و تقویت همبستگی ملی است. تلاش برای خنثیسازی عملیات روانی دشمن مانند شایعهپراکنی درباره کودتا در دمشق، از الزامات تقویت روحیه نیروهاست. در همین راستا لازم است نهادهای مدنی و بسیج مردمی برای پشتیبانی از جبههها بازسازی شده و با نفوذ گروههای تروریستی در مناطق آرامتر مانند درعا و گسترش بیثباتی مقابله شود.
جمعبندی: چه باید کرد؟
محور مقاومت برای بازگرداندن ابتکار عمل به میدان نبرد، باید از ترکیب عوامل زیر بهره ببرد:
۱-تقویت پشتیبانی لجستیکی: ارسال پهپادهای انتحاری پرسهزن برای هدفگیری نقاط کلیدی تروریستها.
۲-سازماندهی مجدد نیروها: ایجاد فرماندهی واحد برای هماهنگی بهتر بین جبهههای مختلف و جلوگیری از شکستهای پراکنده.
۳- گسترش حملات دقیق: تمرکز بر نابودی مراکز فرماندهی و تجهیزات پیشرفته دشمن.
این اقدامات، همراه با حمایت مردمی و تلاشهای دیپلماتیک برای کاهش مداخلات خارجی، میتواند معادله نبرد سوریه را به نفع محور مقاومت تغییر دهد و به تثبیت وضعیت استراتژیک منطقهای منجر شود.
0 دیدگاه