با نهاییشدن نتایج انتخابات در اکثر ایالتها و پیشتازی در دو ایالت باقیمانده (آریزونا و نوادا)، به نظر میرسد ترامپ توانسته است قاطعانه با ۳۱۲ الکترال در برابر هریس با ۲۲۶ الکترال چهل و هفتمین رئیسجمهور آمریکا شود. او نه تنها توانست ایالتهای چرخشی را که در ۲۰۲۰ از دست داده بود (میشیگان، پنسیلوانیا، ویسکانسین، جورجیا و آریزونا) دوباره بدست بیاورد، بلکه در ایالت نوادا نیز که در ۲۰۱۶ شکست خورده بود پیروز شد. از این پیروزی میتوان برداشتهای متعددی داشت.
نظرسنجیها عملکرد بهتری داشتند
الگوی خطای نظرسنجیها در سه دهه گذشته مؤید این نکته بود که هنگامی که نظرسنجیها در یک انتخابات تخمین ضعیفی داشتند، در انتخابات بعدی آن را جبران میکردند. در انتخابات ۲۰۲۴، درصد خطای نظرسنجیها نسبت به انتخابات پیشین در سطح ملی و ایالتی تا حد زیادی کاهش پیدا کرده بود، اما در هر دو سطح برخی از آنان برنده را اشتباه پیشبینی کردند. تنها در دو ایالت جورجیا و کارولینای شمالی، نظرسنجیهای نسبتاً دقیقی وجود داشت. شمارش آرا در آریزونا همچنان ادامه دارد، اما با روند فعلی میتوان حدس زد که نظرسنجیهای این ایالت نیز موفق عمل کردهاند. بیشتر خطاها برای ایالتهای دیوار آبی بود.
اقتصاد آمریکا و رأیدهندگان آمریکایی
همانطور که پیشتر در تحلیلی بیان شده بوده، شهروندان ایالتهای چرخشی، اقتصاد را مسئله نخست خود میدانستند. در نظرسنجیهای پس از رأیگیری در این ایالتها اکثریت مردمی که وضعیت اقتصاد را نامساعد توصیف میکردند، گفتند که به ترامپ رأی دادهاند. به عنوان مثال در پنسیلوانیا، ۶۷٪ از مردم با چنین باوری به ترامپ و تنها ۳۰٪ به هریس رأی دادند. در کارولینای شمالی، ۵۴٪ از مردمی که وضعیت اقتصاد کشور را بد میدانستند به ترامپ و ۴۴٪ به هریس رأی دادند. در باقی ایالتهای چرخشی نیز اکثریت مردمی که وضعیت اقتصاد را نامساعد یا ضعیف توصیف کرده بودند، به ترامپ رأی دادند.
افزایش حمایت محافظهکاران و میانهروها
با مقایسه نظرسنجیهای پس از رأیگیری در ۲۰۲۰ و ۲۰۲۴، متوجه سه نکته بسیار مهم میشویم:
۱- علیرغم حمایت علنی جمهوریخواهان برجسته از هریس در ۲۰۲۴، میانگین میزان حمایت محافظهکاران از ترامپ نسبت به ۲۰۲۰ نزدیک به ۵٪ در ایالتهای چرخشی افزایش یافت.
۲- با وجود اینکه در هر دو انتخابات، اکثریت رأیدهندگان میانهرو به نامزد دموکرات رأی دادند؛ اما سهم ترامپ از این قشر به طور قابلتوجهی افزایش یافت.
۳- با توجه به اینکه اکثریت میانهروها در این ایالات به دموکراتها رأی میدهند؛ اما ترامپ در این ایالات پیروز میشود یا با اختلاف اندکی میبازد، میتوان نتیجه گرفت که ایالتهای چرخشی محافظهکاران بسیار بیشتری نسبت به لیبرالها دارند. آمار نیز چنین چیزی را نشان میدهد.
جنگ غزه ضربه خود را به هریس زد
در سطح ملی، به نظر میرسد هریس توانست تقریباٌ همان میزان رأی را از مسلمانان بدست بیاورد که بایدن در ۲۰۲۰ کسب کرده بود. ۶۱٪ از مسلمانان آمریکایی به هریس رأی دادند. این رقم برای بایدن ۶۳٪ در ۲۰۲۰ بود. با این حال نظرسنجیهای پس از رأیگیری در دیربورن –جایی که بیشترین تراکم جمعیتی مسلمان در میشیگان را داراست- نشان داده است که ۴۵٪ از مسلمانان به ترامپ رأی دادند. این درحالی بود که در ۲۰۲۰، ۸۰٪ آنان به هریس رأی دادند. اگرچه هریس باز هم در شهرستان وینی –که دیربورن و دیترویت در آن واقع شدهاند- پیروز شد، اما به نظر میرسد رأی مسلمانان میشیگان به ترامپ در مجموع رأی ایالت به کمپین هریس آسیب جدی زد.
این انتخابات به دموکراتها نشان داد که عدم حمایت از جانب مسلمانان این ایالت چقدر میتواند هزینه گزافی برایشان داشته باشد. البته نباید فراموش کرد که شکست هریس در میشیگان را نمیتوان تنها با رأی مسلمانان توضیح داد. در این ایالت نیز، مسئله نخست بیش از نیمی از شهروندان اقتصاد و مهاجرت بوده است.
جمعبندی
این نکته صحیح است که اقتصاد، ناامنی در مرزها، جنگ غزه و... در پیروزی ترامپ نقش زیادی داشتند؛ اما لازم به ذکر است که عوامل دیگری نیز در شکست هریس دخیل بودند. هریس نتوانست آنطور که باید، خود را از دولت بایدن جدا کند. به همین خاطر چالشهای اقتصادی دوران بایدن به پای او نیز نوشته شد. او همچنین در ایجاد تصویر یک رهبر قدرتمند در ذهن رأیدهندگان ناکام و ترامپ در این امر موفق بود. تنها مزیت او در پشتیبانی افکار عمومی از حق سقط جنین و مسائل محیط زیستی بود که نتوانست به نحو خوبی آنها را برجسته کند. تمامی این عوامل انتخابات آمریکا را به پیروزی ترامپ سوق دادند.
0 دیدگاه