پیروزی‌های ناگهانی هیئت‌التحریر الشام در شمال سوریه، جرقه‌ای دیگر برای آغاز جنگ داخلی این کشور بود. این پیشروی‌ها نه‌تنها غیرمنتظره و بی‌سابقه نبودند، بلکه نتیجه طبیعی آسیب‌پذیری‌های دولت سوریه به شمار می‌روند. اما چرا این اتفاق افتاد؟

 آسیب‌پذیری ارتش سوریه

تلاش‌های ارتش در طول یک دهه گذشته برای دستیابی به برتری در جنگ داخلی، به تضعیف روحیه و توانایی‌های نظامی آن منجر شده است. همچنین اقداماتی که با هدف تثبیت وضعیت کشور رخ داده، موجب شده که ارتش هرگز نتواند فرصتی برای بازسازی خود پیدا کند. حضور و فعالیت نیروهای خارجی نیز به تضعیف روحیه نیروها دامن زده است. حضور نیروهای خارجی، هدف ارتش از جنگیدن که حفظ حاکمیت دولت بر کشور است را با شک و تردید مواجه نموده است. افزون بر این، حملات مکرر اسرائیل به زیرساخت‌ها، مراکز فرماندهی و پایگاه‌های ارتش، مزید بر علت شده و کارایی نیروهای نظامی را بیشتر تضعیف کرده است. مجموعه این عوامل باعث وارد آمدن ضربات شدیدی بر کارآمدی ارتش سوریه شده است.

 کاهش تمرکز روسیه

عامل دوم به «سردرگمی اوکراینی» یا فشار ناشی از جنگ طولانی‌مدت روسیه در اوکراین مربوط می‌شود. به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین متحدان، روسیه با حملات هوایی خود در سال 2015 نقش حیاتی در حفظ و بقای دولت سوریه ایفا کرد. اما اخیراً به دلیل درگیری‌های خود در جبهه اوکراین، تسلیحات و تمرکز اصلی خود را از سوریه خارج کرده است. این تغییر تمرکز علاوه بر ضعف نظامی، موجب کاهش روحیه سوری‌ها و افزایش اعتماد به نفس شورشیان نیز شده است.

 کاهش حمایت محور مقاومت

با توجه به جنگ‌های اخیر در غزه و لبنان، توان عملیاتی حزب‌الله و محور مقاومت بیشتر به سمت این دو منطقه معطوف شده و این امر منجر به کاهش تمرکز و حضور آن‌ها در سوریه گردیده است. اسرائیل با حملات خود به لبنان موجب شده تا بسیاری از نیروهای حزب‌الله و فرماندهی آن آسیب ببیند و در نتیجه حزب‌الله توان لازم برای حضور در سوریه را نداشته باشد.

 وضعیت داخلی سوریه

عامل آخر به شرایط داخلی سوریه بازمی‌گردد. دولت تا پیش از حملات غافلگیرانه شورشی‌ها نسبت به حدود ۳۰ درصد از سرزمین خود حاکمیت نداشت. همچنین دولت سوریه در طول سال‌های گذشته با چالش‌های متعدد اقتصادی، از جمله تورم، کاهش ارزش پول ملی و ناتوانی از تأمین برق برای مناطق تحت کنترل خود، مواجه بوده است. این وضعیت باعث افزایش اعتراضات حتی در بین طرفداران دولت شده است. مجموع این عوامل به شدت بی‌ثباتی را افزایش داده و حمایت مردمی از دولت سوریه را کاهش داده است.

 راه‌حل

 با این حال، هیچ یک از این موارد به معنای پایان دولت اسد نیست. برای تداوم بقا، دولت اولا باید کنترل خود بر ترتیبات و تشکیلات سیاسی را تثبیت کند تا مانع هرگونه کودتایی شود. دوما با کند کردن پیشروی شورشیان، باید فرصتی برای استقرار نیروهای ایرانی و عراقی فراهم کند و علاوه بر این، زمان لازم برای روسیه جهت معطوف کردن منابع خود به سوریه را فراهم نماید. در نهایت، برای تضمین بقای دولت سوریه، ایران و روسیه باید به یک درک مشترک با ترکیه دست یابند تا هماهنگی و همکاری متقابل را برقرار کنند.

مرکز: نشنال اینترست
نویسنده:  آرمان محمودیان

منبع

 


اندیشکده تهران


0 دیدگاه

logo

ارسال دیدگاه