رویکرد دولت عراق در مواجهه با بحران اخیر، مبتنی بر موازنه‌سازی میان منافع ملی، همکاری با بازیگران بین‌المللی و حفظ روابط راهبردی با ایران بوده است. این سیاست، اگرچه با چالش‌هایی مانند محدودیت‌های نظامی، نفوذ احزاب و تهدیدات خارجی مواجه است، اما در دوره السودانی توانسته است توازنی نسبی میان دو محور متضاد – آمریکا و ایران – ایجاد کند.


بازیگری دولت و گروه‌های مقاومت عراق در تنش میان ایران و اسرائیل

آغاز درگیری‌های مستقیم میان ایران و اسرائیل، به‌ویژه پس از عملیات «وعده صادق ۲»، نقطه عطفی در رقابت‌های ژئوپلیتیکی خاورمیانه ایجاد کرد. این درگیری‌ها، که با شدت و گستردگی بی‌سابقه‌ای همراه بود، نه‌تنها معادلات منطقه‌ای را دگرگون کرد، بلکه نقش بازیگرانی مانند عراق را در این بحران برجسته ساخت.

تعهد دولت به حاکمیت ملی و حرکت به سوی تقویت پدافند هوایی

 در بحبوحه این تنش‌ها، برخی گزارش‌های رسانه‌ای ادعا کردند که اسرائیل برای انجام حملات خود به اهدافی در خاک ایران از حریم هوایی عراق استفاده کرده است. این ادعاها با واکنش قاطع محمد شیاع السودانی، نخست‌وزیر عراق، مواجه شد. وی ضمن محکوم کردن هرگونه نقض مرز هوایی عراق، به نهادهای مربوطه دستور داد تا این موضوع را از طریق مجاری دیپلماتیک پیگیری کنند و اقدامات لازم برای تقویت توان پدافند هوایی کشور را در اولویت قرار دهند. این واکنش نه‌تنها نشان‌دهنده تعهد بغداد به حفظ استقلال و حاکمیت ملی بود، بلکه بیانگر تلاش این کشور برای ایفای نقشی بی‌طرف و متعادل در منازعات منطقه‌ای است.

پس از عملیات «وعده صادق ۲»، که طی آن اسرائیل چندین هدف استراتژیک در ایران را مورد حمله قرار داد، گمانه‌زنی‌ها درباره استفاده احتمالی از حریم هوایی عراق توسط جنگنده‌های اسرائیلی نیز شدت گرفت. این شایعات می‌توانست به تنش‌های دیپلماتیک و بی‌ثباتی داخلی در عراق منجر شود. در پاسخ به تهدیدات ناشی از این بحران، دولت عراق برنامه‌ای جامع برای تقویت زیرساخت‌های پدافند هوایی خود تدوین کرد. بغداد، با پرهیز از وابستگی به سامانه‌های پدافندی آمریکایی مانند پاتریوت، به سمت گسترش همکاری‌های نظامی با کره جنوبی رفت و مذاکراتی برای خرید سامانه پدافند هوایی میان‌برد M-SAM2 آغاز نمود. این سامانه، که قادر است محدوده‌ای به شعاع ۴۰ تا ۵۰ کیلومتر را در ارتفاعی بین ۲۰ تا ۲۴ کیلومتر پوشش دهد و تا ۴۰ هدف را در فاصله ۱۵۰ کیلومتری شناسایی کند، به دلیل عملکرد پیشرفته و قابلیت‌های چندمنظوره‌اش مورد توجه قرار گرفته است. تحلیلگران نظامی، از جمله سرهنگ بازنشسته سلام اسعد، معتقدند که این سامانه برای مقابله با جنگنده‌های پیشرفته‌ای مانند F-16 طراحی شده و نسبت به نمونه‌های مشابه آمریکایی برتری‌های قابل‌توجهی دارد، از جمله هزینه کمتر و انعطاف‌پذیری عملیاتی بالاتر.

دولت السودانی در قبال روابط با جمهوری اسلامی ایران رویکردی واقع‌گرایانه و عمل‌گرایانه اتخاذ کرد. وی معتقد است که همکاری با ایران نه‌تنها به دلیل وابستگی‌های تاریخی، جغرافیایی و فرهنگی اجتناب‌ناپذیر است، بلکه برای ثبات منطقه‌ای ضروری است. در جریان درگیری اخیر ایران و اسرائیل، عراق از ورود مستقیم به منازعه خودداری کرد؛ تصمیمی که هم‌راستا با ملاحظات امنیت ملی و راهبرد کاهش هزینه‌های منطقه‌ای بود. علاوه بر این، السودانی اقدامات قاطعی علیه گروه‌های تجزیه‌طلب کردی در شمال عراق انجام داد. در دوره‌ای که ایران درگیر تنش با اسرائیل بود، وی از تحرکات گروه‌های مخالف ایران در مرزهای مشترک جلوگیری کرد و همکاری‌های امنیتی گسترده‌ای با تهران برقرار نمود. این اقدامات، که شامل تبادل اطلاعات، هماهنگی‌های مرزی و جلوگیری از فعالیت گروه‌های مسلح مخالف ایران بود، اعتماد متقابل میان بغداد و تهران را تقویت کرد.

در کنار تقویت روابط با ایران، السودانی قراردادهای امنیتی مهمی با بریتانیا و ایالات متحده منعقد کرده است. سند راهبردی عراق و آمریکا، که در دوره‌های نخست‌وزیران پیشین مانند نوری المالکی و مصطفی الکاظمی منعقد شده بود، در دوره السودانی با تأکید بر همکاری‌های اقتصادی و توسعه زیرساخت‌ها گسترش یافت. این سند نه ‌تنها بر همکاری‌های امنیتی، بلکه بر تقویت روابط اقتصادی، سرمایه‌گذاری در بخش انرژی و توسعه زیرساخت‌های حمل‌ونقل تمرکز دارد. همکاری با بریتانیا نیز شامل برنامه‌های آموزشی و تبادل فناوری‌های نظامی است که تهدیدی را به طور مستقیم برای نیروهای امنیتی در عراق به دلیل نگرانی از تبادل اطلاعات با سازمان های جاسوسی انگلیس، بوجود می‌آورد.

آزمون سخت گروه‌های مقاومت

گروه‌های مقاومت عراقی، که بر اساس سیاست ضد صهیونیستی و ضد آمریکایی تعریف شده‌اند، در جریان درگیری اخیر ایران و اسرائیل رویکردی محتاطانه اتخاذ کردند. جمهوری اسلامی ایران، با تأکید بر اینکه این منازعه مستقیماً میان تهران و تل‌آویو تعریف شده است، ورود گروه‌های مقاومت عراقی را به نفع منافع منطقه‌ای و ملی خود ندانست. این موضع‌گیری، که ریشه در استراتژی ایران برای مدیریت متمرکز درگیری داشت، گروه‌های مقاومت را در موقعیت دشواری قرار داد. اگرچه رمانتیسم سیاسی ممکن است اقتضا کند که این گروه‌ها به‌صورت قاطعانه وارد مقابله با اسرائیل شوند، اما شرایط خاص عراق، از جمله محدودیت‌های نظامی، سیاسی و اجتماعی، مانع از چنین اقدامی شد. پس از ترور سید حسن نصرالله، رهبر حزب‌الله لبنان، رهبران گروه‌های مقاومت عراقی، از جمله اکرم الکعبی (نجباء)، قیس الخزعلی (عصائب اهل الحق)، ابو الاء الولائی (کتائب سیدالشهداء) و هادی العامری (سازمان بدر)، و همچنین فرماندهان ارشد کتائب حزب‌الله، با تهدیدات جدی ترور از سوی اسرائیل مواجه شدند. برخی منابع حتی ادعا کردند که آیت‌الله سیستانی، نیز در فهرست اهداف ترور قرار داشت. این تهدیدات، که در پی تحولات یک‌ساله اخیر در منطقه شدت گرفته بود، گروه‌های مقاومت را در برابر آزمونی سخت قرار داد. السودانی، با آگاهی از این تهدیدات، از ایالات متحده درخواست کرد تا از گسترش سایه جنگ در عراق جلوگیری کند، با این استدلال که هرگونه اقدام علیه رهبران مقاومت می‌تواند به بی‌ثباتی گسترده در عراق منجر شود، که در نهایت به ضرر منافع آمریکایی‌ها نیز خواهد بود.

تهدیدات مستقیم علیه منابع آمریکایی در عراق، به‌ویژه پایگاه‌های نظامی این کشور، واقعیتی است که واشنگتن به‌خوبی از آن آگاه است. بخشی از جمعیت شیعی عراق با افکار مقاومت همسویی دارند و هرگونه اقدام علیه رهبران مقاومت می‌تواند واکنش‌های غیرقابل‌پیش‌بینی را در پی داشته باشد. این موضوع، همراه با استراتژی آمریکا برای تضعیف نفوذ ایران در منطقه از طریق حذف گروه‌های مقاومت، معادلات امنیتی عراق را پیچیده‌تر کرده است. ایران، که لایه‌های متعددی از قدرت منطقه‌ای خود را در کشورهایی مانند سوریه، لبنان و عراق تعریف کرده بود، همچنان از نفوذ ماهوی در منطقه برخوردار است. با این حال، تحولات اخیر، از جمله ترورهای هدفمند و افزایش فشارهای نظامی، گروه‌های مقاومت عراقی را در موقعیت شکننده‌ای قرار داده است.

تمرکز بر انتخابات به عنوان یک ملاحظه مهم

در این میان، انتخابات پارلمانی عراق در اواخر آبان ۱۴۰۴، که به گفته تحلیلگران مهم‌ترین انتخابات در دو دهه اخیر است، نقش تعیین‌کننده‌ای در آینده سیاسی و امنیتی این کشور خواهد داشت. عراق در مرحله گذار حساسی قرار دارد و تلاش می‌کند با پیوند دادن اقتصاد به امنیت داخلی و منطقه‌ای، به ثبات پایدار دست یابد. السودانی، به‌عنوان نماینده چارچوب هماهنگی و ائتلاف اداره دولت، بر این باور است که همسویی اهداف گروه‌های مقاومت با سیاست‌های دولت می‌تواند به نفع همه طرف‌ها باشد. در عراق، جایی که احزاب سیاسی نفوذ بیشتری نسبت به نهاد دولت دارند، السودانی با یافتن نقاط مشترک با گروه‌های مقاومت، توانسته است ثبات نسبی را حفظ کند. گروه‌هایی مانند عصائب اهل الحق و سازمان بدر، با آگاهی از محدودیت‌های ظرفیت نظامی خود و اهمیت انتخابات پیش‌رو، ترجیح داده‌اند تمرکز خود را بر فعالیت‌های سیاسی بگذارند و از درگیری نظامی مستقیم با اسرائیل اجتناب کنند. این گروه‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که ورود به یک درگیری طولانی‌مدت می‌تواند جایگاه آنها را در میان جامعه عراق تضعیف کند، به‌ویژه با توجه به عدم تسلط دولت و گروه‌های مقاومت بر حریم هوایی کشور خود.

گروه‌های مقاومت عراقی به‌خوبی آگاهند که نه‌تنها خود، بلکه دولت عراق نیز تسلط کاملی بر حریم هوایی این کشور ندارد. این محدودیت، همراه با تهدید حملات جنگنده‌های آمریکایی به پایگاه‌های مقاومت در صورت ورود به درگیری، گروه‌های مقاومت را به اتخاذ رویکردی محتاطانه سوق داده است. آنها با ارزیابی فضای منطقه‌ای، به این نتیجه رسیدند که دخالت مستقیم در جنگ ایران و اسرائیل در شرایط کنونی به نفع آنها نیست. این تصمیم، که ریشه در ملاحظات استراتژیک و محدودیت‌های عملیاتی دارد، نشان‌دهنده بلوغ سیاسی این گروه‌ها در اولویت‌بندی منافع ملی و حزبی است. آنها ترجیح داده‌اند تا در آستانه انتخابات، با تمرکز بر فعالیت‌های سیاسی و جلب حمایت عمومی، جایگاه خود را در ساختار سیاسی عراق تقویت کنند.

جمع‌بندی

رویکرد دولت عراق در مواجهه با بحران اخیر، مبتنی بر موازنه‌سازی میان منافع ملی، همکاری با بازیگران بین‌المللی و حفظ روابط راهبردی با ایران بوده است. این سیاست، اگرچه با چالش‌هایی مانند محدودیت‌های نظامی، نفوذ احزاب و تهدیدات خارجی مواجه است، اما در دوره السودانی توانسته است توازنی نسبی میان دو محور متضاد – آمریکا و ایران – ایجاد کند. این توازن شکننده، که با تقویت توان دفاعی، گسترش همکاری‌های بین‌المللی و مدیریت گروه‌های مقاومت همراه شده، می‌تواند نقش تعیین‌کننده‌ای در آینده امنیتی و سیاسی عراق ایفا کند. با این حال، موفقیت این رویکرد به توانایی السودانی در مدیریت تنش‌های داخلی و منطقه‌ای، به‌ویژه در آستانه انتخابات پارلمانی، بستگی دارد. عراق در این برهه حساس، نه‌تنها باید از تبدیل شدن به میدان درگیری‌های منطقه‌ای جلوگیری کند، بلکه باید جایگاه خود را به‌عنوان یک بازیگر مستقل و تأثیرگذار در خاورمیانه تثبیت کند.

 

 


علی بیدبو


0 دیدگاه

logo

ارسال دیدگاه