الگوی تصمیمگیری ترامپ را میتوان بیش از آنکه فرصتآفرین برای ایران تلقی کرد، نشانهای از بیثباتی و پیشبینیناپذیری در سیاست خارجی آمریکا دانست؛ وضعیتی که در سطح کلان تهدید بالقوهای برای امنیت ملی ایران محسوب میشود.
نهادهای اطلاعاتی آمریکا یکی از بازیگران درون دولت فدرال بودند که از بازگشت ترامپ به کاخ سفید نگران شدند. به گزارش سیانان،[1] بخشی از جامعه اطلاعاتی آمریکا از این هراس دارد که ترامپ با اهدافی سیاسی نبردی را علیه «هنجارهای دیوانسالارانه» آغاز کند. اگرچه ترامپ با انتصاب جان رتکلیف به ریاست آژانس اطلاعات مرکزی (سیا) –که دارای سوابق حرفهای است- از این نگرانیها کاست؛ اما انتخاب کش پتل، فردی فاقد تجربه مرتبط با این حوزه، برای ریاست اداره تحقیقات فدرال (افبیآی) نشان میدهد که حرفهایگری و دوری از سیاستزدگی در جامعه اطلاعاتی همچنان در معرض آسیب قرار دارند. تأکید ترامپ بر وفاداری به جای شایستگی، غفلت از گزارشهای فنی و تصمیمگیری صرفاً بر اساس گمانههای شخصی به روابط رئیس جمهور با نهادهای مذکور آسیب وارد کرده است. افزون بر این، این کمتوجهی خطرات متعددی برای ایران داشته و دارد.
آغاز چالش
ترامپ از همان ماههای ابتدایی دور نخست ریاست جمهوری خود وارد درگیری با نهادهای اطلاعاتی شد. در جریان تحقیقات افبیآی در مورد دخالت روسیه در انتخابات 2016 و ارتباط کمپین ترامپ با روسیه، ترامپ تلاش کرد جیمز کومی، رئیس وقت افبیآی که زمان اوباما منصوب شده بود را وادار به توقف تحقیقات کند. او حتی در یک ضیافت خصوصی شام، از کومی درخواست «وفاداری» کرد.[2] در نهایت، پیگیریهای مصرانه کومی منجر به عزل او شد. میتوان گفت پرونده «دخالت روسیه» نقش کمی در بدبینی ترامپ به نهادهای اطلاعاتی نداشت.
رویارویی با افبیآی بیشتر به منافع شخصی و درخطر بودن حیات سیاسی ترامپ مرتبط بود. اما مشکلی که جامعه اطلاعاتی با ترامپ دارد فراتر از این بحث است و به نحوه سیاستورزی او باز میگردد. ترامپ رئیس جمهوری است که نه براساس تحلیل مبتنی بر مدارک و واقعیتها، بلکه بیشتر بر اساس غریزه خود تصمیم میگیرد. هم در دولت نخست[3] و هم در دولت کنونی،[4] گزارشهای متعددی منتشر شده است مبنی بر اینکه ترامپ تمایلی به حضور در جلسات ارائه گزارشهای امنیتی ندارد. اینکه رئیس جمهور یک دیدگاه کلان نسبت به روابط بینالملل داشته باشد که مبتنی بر پیشفرضهای شخصی باشد، امری طبیعی است؛ اما اینکه در عمل و شیوه اجرا بر اساس احساس و غرایض حرکت کند، میتواند برای سیاست خارجه آمریکا خطرناک باشد.
از آن مهمتر همانطور که در مورد کومی صادق بود، ترامپ به وفاداری بیش از هر چیز اهمیت میدهد. رتکلیف با مشاهده آنچه که بر سر رؤسای سابق سیا در دولت نخست ترامپ آمد، دریافت که باید رفتار خود را با ترامپ و خواستههای او هماهنگ کند. به همین دلیل پذیرای ایلان ماسک، وزیر سابق کارآمدی دولت بود و طبق برخی گزارشات، مخالفت چندانی با برنامههای او نکرد.[5] جیمز کلپر، رئیس سابق اطلاعات ملی، در سال 2019 پس از انتخاب رتکلیف به همین سمت، بیان کرد که «واضح است که رئیسجمهور کسی را در این جایگاه میخواهد که نخستین اولویتش وفاداری به دونالد ترامپ باشد.»[6]
تکنوکراتها در برابر سیاستمداران
اگرچه کار امنیتی و اطلاعاتی در تصمیمگیریهای سیاسی نقشی اساسی دارد؛ اما نباید فراموش کرد که در به هر حال فعالیتی ذاتاً فنی و تکنیکی است. در صورتی که یک نهاد اطلاعاتی بخواهد ارزیابی از محیط امنیتی، تحرکات دیگر بازیگران و توانمندیهای آنان داشته باشد، لازم است کاملاً بر شواهد و ادله عینی و معتبر تکیه کند. مشکل آنجایی شکل میگیرد که این ارزیابی فنی در تضاد با برنامهها و تصمیمات سیاستمداران قرار بگیرد. بیتوجهی تصمیمگیران به این ارزیابیها میتواند فجایع بزرگی را رقم بزند. به عنوان نمونه، هنگامی که مقامات عالیرتبه اطلاعاتی دولت بوش بیان کردند که مدارک موجود در مورد سلاحهای کشتار جمعی عراق مبهم و اثباتنشدنی هستند، اعضای کابینه این ارزیابی را ناکافی دانسته و جنگ عراق را آغاز کردند.[7]
اهمیتندادن ترامپ به گزارشهای فنی در مورد ایران خیلی ملموستر است. او یک بار در واکنش به گزارش سال 2019 ارزیابی امنیت ملی، علناً اعلام کرد که افراد جامعه اطلاعاتی در خصوص تهدید ایران «منفعل» و «سادهلوح» هستند.[8] ترامپ همچنین روابط پرتنشی با جیم متیس، اولین وزیر دفاع در دولت نخستش داشت؛ زیرا متیس از ارائه گزارش مبنی بر اینکه ایران از تعهدات برجامیاش تخطی کرده است خودداری کرد. [9]رکس تیلرسون، وزیر وقت امور خارجه نیز پیشتر به همین دلیل عزل شده بود.[10]
ممکن است چنین رفتاری از سوی ترامپ در قبال ایران ضرر چندانی برای آمریکا نداشته باشد، چه اینکه ایران پس از گذشت مدتی و به طور تدریجی تعهدات برجامی خود را لغو کرد و به سمت سلاح هستهای حرکت نکرد؛ اما اتخاذ رویکرد مشابه در برابر کشورهایی همچون چین و روسیه ممکن است عواقبی جدی را متوجه آمریکا کند. ترامپ چندین بار گزارشهای سیا در مورد حملات سایبری روسیه به آمریکا یا پرداخت پول به مبارزان افغانستانی برای حمله به نیروهای آمریکایی را غلط و فریبآمیز خواند و گفت که رسانهها در این موضوع از صحبت کردن راجع به چین خودداری میکنند و فقط از روسیه سخن میگویند.[11]
فراتر از کمتوجهی به گزارشهای فنی تکنوکراتها، این خطر برای سازمانهای اطلاعاتی وجود دارند که تبدیل به ابزار سیاستمداران برای هدف قراردادن رقبا شوند. ترامپ که خود را قربانی سیاسیشدن نهادهای اطلاعاتی و قضایی معرفی کرده است، اخیراً نشان داد که خود اراده انجام چنین کاری را دارد. پس از آنکه جیمز کومی، متهم به اتهام افشای اطلاعات محرمانه شد، ترامپ حملات متعددی را به او در شبکه اجتماعی خود (Truth Social) کرده و از کش پتل قدردانی کرد.[12]
کارکنان اطلاعاتی و مبارزات ایدئولوژيک ترامپ
اگرچه تاکنون هیچ گزارشی راجع به پاکسازی کارکنان نهادهای اطلاعاتی براساس تقسیمهای ایدئولوژیک چپ و راست، طرفدار ووک[13] بودن یا نبودن و غیره مشاهده نشده است. با این حال، نمیتوان این بحث را جدی نگرفت که این نهادها ممکن است هدف چنین سیاستی قرار گیرند. با نگاه به اقدامات پیت هگزت، وزیر دفاع دولت کنونی میتوان دریافت که چنین احتمالی در خصوص جامعه اطلاعاتی به هیچ وجه بعید نیست. هگزت از همان ابتدا مکرراً اعلام کرد که کارکنانی که بر اساس برنامههای DEI یا حمایت از جامعه LGBTQ استخدام شدهاند جایی در وزارت دفاع نخواهند داشت. میتوان در نظر گرفت که چنین موضوعی برای کارکنان سیا و افبیآی نیز که رؤسایشان وفاداری را برگزیدهاند صادق باشد. مایک پمپئو، رئیس سابق سیا نیز پیشتر در خصوص استخدام و ارزیابی کارکنان اطلاعاتی گفته بود که «نمیتوانیم امنیت ملی خود را فقط برای راضیکردن یک دستورکار لیبرال و ووک به خطر بیندازیم.»[14]
پیامدها برای ایران
اینکه رئیس جمهور آمریکا به تحلیلها و گزارشهای فنی نهادهای اطلاعاتی کمتوجه باشد، میتواند ایران را با خطرات بزرگی مواجه کند، هرچند مزایای کوتاهمدتی نیز قابل تصور است. حمله به تأسیسات هستهای ایران نمونه بارزی از این نکته بود. پیش از اجرای عملیات چکش نیمهشب[15] تولسی گابارد، رئیس اطلاعات ملی دولت کنونی، اعلام کرد که ایران تاکنونی اقدامی برای ساخت سلاح هستهای انجام نداده است. گزارش سالانه ارزیابی تهدیدات نیز نتیجهگیری مشابهی داشت. با این حال، ترامپ صراحتاً با ارزیابی گابارد مخالفت کرد و گفت که ایران به ساخت سلاح بسیار نزدیک است.[16] پس از آن تأسیسات هستهای ایران بمباران شد.
پس از اتمام عملیات، ارزیابیهای مختلفی راجع به میزان آسیب به تأسیسات منتشر شد که اولین آنها، گزارش آژانس اطلاعات دفاع آمریکا بود که بر اساس آن، حملات تنها چند ماه برنامه هستهای ایران به عقب انداخته است.[17] گزارشهای دیگر نیز نشان دادند که تنها یک سایت هستهای به طور کامل نابود شده است.[18] با این حال ترامپ ضمن حمله به تمام رسانههایی که چنین گزارشهایی منتشر کردهاند، تأکید کرد که توانسته تمامی برنامه هستهای ایران را «محو» کند. تأکید ترامپ با اظهارات گابارد و رتکلیف همراه شد که ادعای او را تأیید میکردند.
اینکه گابارد اینگونه حرف ترامپ را تأیید کرد نشان داد که او دریافته در کابینه ترامپ چگونه موقعیت خود را حفظ کند. به گزارش نشریه آتلانتیک،[19] گابارد پس از صحبت اخیرش راجع به ساخت سلاح هستهای در کابینه ترامپ به حاشیه رانده شد. شاید به همین دلیل تصمیم گرفت خود را به جریان اصلی وفاداران ترامپ نزدیک کند. البته سرنوشت گابارد مثال خوبی است از اینکه یک مقام اطلاعاتی چگونه با ارائه ارزیابی فنی نزدیک به دیدگاه رئیس جمهور، سرنوشت خود را تعیین میکند؛ زیرا از زمان حملات به تأسیسات هستهای ایران حضور گابارد در کابینه ترامپ به شدت کمرنگ شده است.
رویکرد ترامپ نخست باعث حمله به تأسیسات هستهای شد، اما تأکید او بر محو برنامه هستهای فرصتی هرچند کوتاه به ایران دارد که در فضایی امن ابهام هستهای را در پیش گیرد. آیا ترامپ به آنچه که میگوید باور دارد یا صرفاً برای حفظ اعتبار آن را بیان میکند؟ تجربه چهار و نیم سال ریاست جمهوری ترامپ و میانه بد او با نهادهای اطلاعاتی احتمال نخست را برجسته میکند و این میتواند فرصت دیگری برای ایران باشد. در صورتی که ترامپ معتقد باشد که توانسته برنامه هستهای ایران را نابود کند، احتمالاً در کوتاه مدت مجدداً به سراغ حمله به آن نمیرود. با این وجود، نباید فراموش کرد تجربهای که ایران در این خصوص از ترامپ به دست آورده، غالباً منفی بوده است و تصمیمات ترامپ در قبال ایران در دوره نخست به خوبی مؤید آن است. هنگامی که جایگاه ارزیابیهای فنی اطلاعاتی کمرنگ میشوند، گروههای سیاسی و ذینفوذ که دیدگاه خصمانهای نسبت به ایران دارند، بر تصمیمات ترامپ اثر خواهند گذاشت.
نتیجهگیری
بررسی الگوی رفتاری ترامپ در قبال نهادهای اطلاعاتی ایالات متحده نشان میدهد که وی در مقام ریاست جمهوری، اولویت را نه بر اتکا به دادهها و تحلیلهای فنی بلکه بر وفاداری سیاسی و برداشتهای شخصی خود قرار داده است. این رویکرد موجب شد گزارشهای کارشناسی نهادهای اطلاعاتی یا نادیده گرفته شوند و یا صرفاً زمانی مورد پذیرش قرار گیرند که با پیشفرضهای ذهنی او همخوانی داشتند.
پیامد مستقیم چنین برخوردی در قبال ایران، حمله به تأسیسات هستهای و در عین حال ایجاد فضایی کوتاهمدت برای تداوم ابهام هستهای بود. از این رو، میتوان گفت فاصلهگیری ترامپ از جامعه اطلاعاتی، واجد ماهیتی دوگانه است: از یکسو فرصتهایی تاکتیکی برای ایران فراهم میکند و از سوی دیگر، خطرات استراتژیک جدی نیز در پی دارد.
با این حال، تجربه عملی سیاستهای ترامپ نشان میدهد که چنین فرصتهایی پایدار و قابل اتکا نیستند. اگرچه بیتوجهی او به ارزیابیهای کارشناسی در برخی موارد فشارها را بر ایران کاهش داد یا زمان محدودی برای مانور دیپلماتیک ایجاد کرد، اما تصمیمات هیجانی و غیرمستند او در نهایت منجر به تحمیل هزینههای سنگین شد. بدین ترتیب، الگوی تصمیمگیری ترامپ را میتوان بیش از آنکه فرصتآفرین برای ایران تلقی کرد، نشانهای از بیثباتی و پیشبینیناپذیری در سیاست خارجی آمریکا دانست؛ وضعیتی که در سطح کلان تهدید بالقوهای برای امنیت ملی ایران محسوب میشود.
منابع و پینوشتها
[1]- https://www.cnn.com/2024/11/13/politics/intelligence-agencies-john-ratcliffe
[2]- https://www.nytimes.com/2017/05/11/us/politics/trump-comey-firing.html
[3]- https://www.cnn.com/2021/11/29/politics/trump-intelligence-briefings
[4]- https://www.politico.com/news/2025/05/09/trump-intelligence-briefing-frequency-00338946
[5]- https://www.politico.com/newsletters/national-security-daily/2025/03/31/ratcliffe-the-good-maga-foot-soldier-00260771
[6]- https://archive.is/20190802191030/https://www.newyorker.com/news/daily-comment/trumps-message-to-us-intelligence-officials-be-loyal-or-leave#selection-1113.395-1113.499
[7]- B. Woodward, Plan of Attack (New York: Simon and Schuster, 2004), 380.
[8]- https://www.nytimes.com/2019/01/30/us/politics/trump-intelligence.html
[9]- https://www.theguardian.com/us-news/2017/oct/03/us-defense-secretary-breaks-with-trump-in-backing-iran-nuclear-deal
[10]- https://abcnews.go.com/Politics/tillersons-support-iran-deal-helped-fired-mattis-shares/story?id=53712207
[11]- https://archive.is/20201231124413/https://www.nytimes.com/2020/12/30/us/politics/trump-chinese-bounties-briefing.html#selection-299.0-299.71
[12]- https://www.bbc.com/news/articles/cy50ggv35zpo
[13]- Woke
این واژه به معنای بیداری و آگاهی است و در ادبیات سیاسی به معنای آگاهی به عدالت اجتماعی، نژادی و جنسی دارد.
[14]- https://thehill.com/policy/national-security/cia/551856-pompeo-on-cia-recruitment-we-cant-risk-national-security-to/
[15]- Midnight Hammer
[16]- https://www.youtube.com/watch?v=dP-xCxcnBVI
[17]- https://www.nytimes.com/2025/06/24/us/politics/iran-nuclear-sites.html
[18]- https://www.nbcnews.com/politics/national-security/new-us-assessment-finds-american-strikes-destroyed-only-one-three-iran-rcna218761
[19]- https://www.theatlantic.com/politics/archive/2025/06/tulsi-gabbard-trump-iran/683323/
0 دیدگاه