امی زگارت، عضو ارشد موسسه هوش مصنوعی دانشگاه استنفورد و نویسنده کتاب «جاسوسها، دروغها و الگوریتمها: تاریخچه و آینده اطلاعات آمریکا» با انتشار مقالهای در نشریه فارنافرز این ایده را مطرح میسازد که معیارهای سنتی قدرت با دگردیسی اساسی روبه رو شده و دانش و تکنولوژی مبتنی بر هوش مصنوعی به شاخص قدرت دولتها بدل شده است؛ عرصهای که ایالات متحده در حال از دست دادن آن است.
ارزیابی نادرست آمریکا از میزان قدرت روسیه و اوکراین
در اوایل سال ۲۰۲۲، در حالی که به نظر میرسید حمله روسیه به اوکراین قریبالوقوع است، مقامات اطلاعاتی ایالات متحده به قدری از پیروزی سریع روسیه مطمئن بودند که سفارت ایالات متحده در کییف را تخلیه کردند. این ارزیابی بر اساس معیارهای سنتی قدرت نظامی بود که بر اساس آن روسیه در رتبه ۵ قدرت جهانی از نظر میزان هزینههای دفاعی قرار داشت، در حالی که اوکراین در جایگاه ۳۶ بود. اما با گذشت دو سال از جنگ، این درگیری همچنان ادامه دارد و به پیروزی قطعی هیچیک از طرفین منجر نشده است. این واقعیت بروز تغییرات قابلتوجه در ماهیت قدرت دولتها را نشان میدهد.
تکیه بر دانش بومی یکی از دلایل استقامت اوکراین
مقاومت غیرمنتظره اوکراین به چندین عامل متکی بوده است. یکی از مهمترین این عوامل، جمعیت تحصیلکرده و بخش فناوری در حال رشد این کشور بود که امکان نوآوری سریع در ساخت تجهیزات نظامی را فراهم آورد. این کشور توانست پهپادها و دیگر تسلیحات داخلی را به سرعت تولید کند و با بهرهگیری از این پهپادها حتی جنگ دریایی را نیز بدون داشتن نیروی دریایی سنتی پیگیری نموده و موفقیتهایی به دست آورد. اوکراین با استفاده از این تجهیزات ساخت داخل، موفق شده تعداد زیادی از کشتیهای روسی را هدف قرار دهد و کنترل روسیه بر دریای سیاه را با چالش روبه رو سازد.
عصر دگردیسی در مفاهیم سنتی قدرت ملی
بهطور تاریخی، مفهوم قدرت ملی بر منابع ملموس استوار بود که دولتها میتوانستند به راحتی آن را اندازهگیری و کنترل نمایند. به عنوان مثال، قدرت بریتانیا در قرن ۱۹ بر ناوگان دریایی و پیشرفتهای صنعتی استوار بود. در قرن ۲۰ نیز ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی هر دو دارای زرادخانههای هستهای وسیع بودند و اساس قدرت آنان بر توان هستهای متکی بود. امروزه، پویاییهای قدرت به طور فزایندهای توسط منابع ناملموس مانند دانش و فناوری تعریف میشوند. نوآوریها در زمینه هوش مصنوعی و دیگر حوزهها به رشد اقتصادی و تقویت قابلیتهای نظامی کشورها کمک میکنند.
کاهش کنترل دولت بر منابع جدید قدرت
انحصار بر دانش و نوآوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی به مثابه منابع اصلی قدرت در عصر حاضر امری دشوار است و به چالش اساسی برای دولتها بدل شده است. به عنوان مثال، مقامات ایالات متحده نمیتوانند دانشی که محققان خارجی در این کشور کسب کردهاند را کاملا کنترل کند. ضمنا، شرکتهای خصوصی نیز نقش حیاتی در این انحصارشکنی ایفاء میکنند. منافع این شرکتها همیشه با اهداف ملی و برداشت دولتها همراستا نیست. آنها میتوانند مسیری برای انتقال دانش و تکنولوژی باشد، کمااینکه شرکتهای تجاری آمریکایی با شرکتهای چینی ارتباط دارند.
کاهش توان آمریکا برای مقابله با این پویاییها و حفظ قدرت سنتی خود
با توجه به دگردیسی در مبانی قدرت، ظرفیت آمریکا برای حفظ قدرت سنتی خود در حال کاهش است. در این چارچوب، آمریکا برای تقویت دانش و نوآوری مبتنی بر هوش مصنوعی باید منبع تحقیقاتی ملی هوش مصنوعی را دائمی نماید. اقدامات زیر برای حفظ قدرت و امنیت ایالات متحده در آینده حیاتی هستند و باید به سرعت انجام شوند:
۱- اصلاح مهاجرت: باید سیاستهای مهاجرتی به گونهای تغییر یابد که استعدادهای بینالمللی، به ویژه فارغالتحصیلان دانشگاههای آمریکایی، در این بخشها جذب و مشغول به کار شوند.
۲- بودجه دفاعی: اصلاح فرآیند تأمین سلاح پنتاگون ضروری است تا ناکارآمدیها بر امنیت ملی تأثیر نگذارد.
۳- سرمایهگذاری در تحقیق: افزایش بودجه تحقیقاتی مبتنی بر هوش مصنوعی برای جبران کمبودهای گذشته و تقویت نوآوریها در این حوزه الزامی است.
۴-اصلاح آموزش: بهبود کیفیت آموزشی و ایجاد مشوقهای مبتنی بر عملکرد برای معلمان و سوق دادن آنان به تحریک خلاقت و ابتکار دانشآموزان در این حوزه ضروری است.
0 دیدگاه