اگرچه بیانیه مشترک سه جانبه پاشینیان- ترامپ- علیاف فاقد ضمانت اجرای حقوقی است اما اهمیت راهبردی آن به توافقنامه صلح میان آذربایجان و ارمنستان شکل خواهد داد. این بیانیه به لحاظ سیاسی پایان دوران نظم در حال گذار پنج ساله در قفقازجنوبی و آغاز نظم نوین در منطقه قلمداد کرد.
روز جمعه «بیانیهای مشترک» میان علیاف و پاشینیان با میانجیگری ترامپ در کاخ سفید به امضاء رسید. این بیانیه به نوعی «پیشتوافق» میان باکو و ایروان محسوب میشود. لذا فاقد هرگونه تعهد حقوقی مشخص برای طرفین است. جمهوری آذربایجان و ارمنستان برای رسیدن به این نقطه گامهای متعددی را در ماههای اخیر برداشته بودند؛ که از آن جمله میتوان به دیدار در حاشیه نشست بریکس در کازان (اکتبر 2024)، تفاهم در مورد پیشنویس اولیه صلح (مارس 2025)، دیدار تاریخی پاشینیان با اردوغان در استانبول (ژوئن 2025) و دیدار پنج ساعته در ابوظبی (جولای 2025) اشاره کرد. تحرکات دیپلماتیک مورد اشاره در کنار پیشنهاد تام باراک (سفیر آمریکا در آنکارا) در مورد اجاره مسیر 32 کیلومتر ارمنستان توسط یک شرکت آمریکایی امکانپذیری یک نقطه عطف قریب الوقوع درروابط میان دو کشور را فراهم آورده بود. نقطه عطف مذکور بیانیه مشترک سه جانبه در کاخ سفید بود. گفتنی است پیش از برگزاری نشست مشترک، ترامپ به طور جداگانه با هر یک از طرفین دیدار و توافقنامههایی مجزا با آنها امضاء کرده بود. البته جزئیات دقیقی از توافقنامههای واشنگتن با باکو و ایروان منتشر نشده است. کاخ سفید به طور سر بسته هدف از این توافقنامهها را تقویت همکاری در حوزه انرژی، ترانزیت، اقتصاد، فناوری و هوش مصنوعی بیان کرده است. با این وجود آنچه که به لحاظ راهبردی برای ایران و منطقه اهمیت دارد؛ نه توافق نامههای دوجانبه بلکه بیانیه مشترک سه جانبه است.
مفاد و اهداف بیانیه مشترک سه جانبه
به رغم هیاهوی رسانهای فراوان مفاد بیانیه سهجانبه کاملاً مشخص و به دور از تعهدات حقوقی برای طرفین است. این بیانیه شامل 7 بند است. بند نخست آن نیاز به اقدامات بعدی برای رسیدن به توافق نهایی تاکید دارد. بند دوم به پایان بخشیدن به روند گروه مینسک و ساختارهای مرتبط با آن مربوط است. بند سوم شامل احترام به حق حاکمیتی طرفین در عین توجه به «تردد بدون مانع» از آذربایجان به نخجوان است. بند چهارم تلاشی ناشیانه برای تغییر نام دالان عبوری از ارمنستان به «مسیر ترامپ برای صلح و شکوفایی بینالمللی» (TRIPP) است. بند پنجم به تلاش برای ایجاد روابط همسایگی خوب با احترام به بیانیه آلماتی 1991 و منشور سازمان ملل متحد اختصاص یافته است. بند ششم احترام متقابل به صلح و پیشرفت در منطقه و بند هفتم به تشکر ویژه از شخص ترامپ به خاطر میانجیگری اختصاص یافته است.
به نظر میرسد اختلاف قدیمی باکو و ایروان در مورد دسترسی بدون مانع از مسیر ارمنستان به نخجوان هنوز لاینحل باقی مانده است. زیرا ایروان برچیدن پستهای نظارت و بازرسی در طول مسیر را مخالف با حق حاکمیتی خود میداند. این در حالی است که الهام علیاف در نشست رسانهای شوشا اعلام کرده بود که هرگز نخواهد پذیرفت شهروندان آذری برای رسیدن به نخجوان با ماموران مرزی ارمنستان مواجه شوند. بنابراین مطابق بند 1 بیانیه حل این معضل به اقدامات بعدی احاله شده است. به نظر میرسد به رغم گام رو به جلویی که آذربایجان و ارمنستان برای رسیدن به توافق نهایی برداشتهاند، برنده اصلی بیانیه مشترک، آمریکا و شخص ترامپ است. زیرا واشنگتن قراردادهای اقتصادی الزامآور با هر یک از طرفین امضاء کرده که در پرتو آن ترامپ نیز در پی برندسازی از شخصیت سیاسی خویش بر آمده است. البته در عرف دیپلماتیک، تشکر از میزبان یا میانجی امری رایج است که معمولاً کوتاه، رسمی، و با تمرکز بر نهاد (کشور یا سازمان و نه شخص) نگاشته میشود.
دستاوردهای بیانیه مشترک سه جانبه
دستاوردهای عینی آمریکا از دیدارهای روز جمعه بیش از اینکه ناشی از نشست سهجانبه باشد حاصل توافقنامههای دوجانبهای است که با باکو و آذربایجان امضاء شده است. به بیان دقیقتر میانجیگری آمریکا در مورد اختلاف نظرهای دو کشور بیشتر به منظور ایجاد بستر مناسب برای بهرهبرداری اقتصادی دوجانبه با هریک از طرفین بوه است. اگرچه اطلاعات دقیقی از این توافققنامهها منتشر نشده است اما به نظر میرسد که یکی از مهمترین توافقنامه های امضاء شده با ایروان پذیرش نقش اپراتوری شرکت یا شرکتهای آمریکایی در مسیر عبوری از ارمنستان است که بر اساس برخی گمانهها مدت زمان آن 99 سال ذکر شده است. بر این اساس روابط آمریکا نه تنها با جمهوری ارمنستان بلکه با دو کشور ابتدا و انتهای کریدور (جمهوری آذربایجان و ارمنستان) تثبیت و تعمیق خواهد شد. زیرا مسیر عبوری از ارمنستان شاهرگ حیاتی کریدور زنگزور است که پیوستگی به زنجیره ارزش غربی در قفقاز را تضمین خواهد کرد.
پیامدهای بیانیه مشترک سه جانیه
به طور طبیعی نخستین پیامدهای توافق اولیه پاشینیان و علیاف در کاخ سفید متوجه جمهوری آذربایجان و ارمنستان خواهد بود و پیامدهای ثانویه آن منافع سایر بازیگران ذینفع در قفقاز از جمله ایران و روسیه را تحت تاثیر قرار خواهد داد. در همین راستا دو هفته پیش زمانی که تام باراک سفیر آمریکا در آنکارا پیشنهاد اجاره دالان زنگزور به یک شرکت آمریکایی را بیان کرده بود؛ الهام علیاف به صراحت بیان داشت که «هیچ اپراتور خارجی را به خاک آذربایجان راه نخواهد داد... اما ارمنستان میتواند هر کشوری را برای این کار دعوت کند.» از سوی دیگر نازلی باغداساریان، سخنگوی دولت ارمنستان نیز بیان داشته بود که ارمنستان به هیچ وجه حق حاکمیتی بر کریدور زنگزور را به طرف ثالث واگذار نخواهد کرد. اما پاشنینان به بازی با واژهها روی آورده و اجاره مسیر عبوری از ارمنستان را تعبیر به «حق ساخت و ساز» کرده است. این در حالی است روسیه بر اساس بند نهم توافقنامه آتشبس ۲۰۲۰ خواهان کنترل مسیر عبوری از سیونیک توسط سرویس مرزی روسیه FSB است. اما ارمنستان با توجه به از دست دادن دالان لاچین و منطقه قرهباغ در سال 2023 توافقنامه آتش بس سال 2020 را منقضی شده میداند. در همین راستا پاشینیان در پی تضمن حق حاکمیتی خود در عین رهایی از نظارت روسها بوده در نوار مرزی خود بوده است. گفتنی است که پایگاه مرزی آگاراک در نوار مرزی مشترک ایران و ارمنستان که توسط افسران روس مدیریت میشد به نیروهای ارمنی واگذار شده است. بنابراین اگرچه عبارت «عبور بی مانع» از مسیر ارمنستان حق حاکمیتی ایروان را در هالهای از ابهام قرار داده است اما ورود مستقیم آمریکا به معادلات زنگزور دستاوردی راهبردی برای دولت غرب گرای ارمنستان برای مهار روسیه محسوب میشود. زیرا در صورت نهایی شدن توافق مذکور هر گونه کنش امنیتی همسایگان در قبال دالان زنگزور به طور مستقیم منافع آمریکا را درگیر خواهد کرد.
بنابراین اگرچه بیانیه مشترک سه جانبه پاشینیان- ترامپ- علیاف فاقد ضمانت اجرای حقوقی است اما اهمیت راهبردی آن به توافقنامه صلح میان آذربایجان و ارمنستان شکل خواهد داد. این بیانیه به لحاظ سیاسی پایان دوران نظم در حال گذار پنج ساله در قفقازجنوبی و آغاز نظم نوین در منطقه قلمداد کرد.
0 دیدگاه