در یکی از خونبارترین حملات تروریستی کشمیر در روز 22 آوریل 2025 پنج تروریست در یک محوطه تفریحی در پهلگام که تردد وسائل نقلیه در آن مقدور نیست، به روی گردشگران آتش گشودند و 27 نفر را به قتل رساندند.
در یکی از خونبارترین حملات تروریستی کشمیر در روز 22 آوریل 2025 پنج تروریست در یک محوطه تفریحی در پهلگام که تردد وسائل نقلیه در آن مقدور نیست، به روی گردشگران آتش گشودند و 27 نفر را به قتل رساندند. براساس گزارشها، عمده قربانیان این حمله مردان هندو هستند و عاملان حمله از طریق پرسشهای مذهبی و مولفههای ظاهری، به گزینش قربانیان بر پایه مذهب دست زده اند. دولت هند، جبهه مقاومت (TRF) را مظنون اصلی این حمله تروریستی میداند.
جبهه مقاومت نام سازمانی است که ابتدا از طریق شبکههای اجتماعی مسئولیت حمله را برعهده گرفت. سپس تغییر موضع داد؛ منکر بیانیه و مدعی سناریوپردازی و نفوذ سایبری دولت هند علیه خود شد. در خصوص انکار بیانیه اولیه، بسیاری معتقدند که محکومیت یکپارچه حمله توسط طیفهای مختلف سیاسی در کشمیر و اعتصاب اعتراضآمیز کسبه، آنها را از پذیرش مسئولیت حمله پشیمان کرده است؛ کما اینکه در حمله ریاسی 2024 نیز رویکرد این گروه مشابه بود.
این جبهه در سال 2019 و پس از الغای وضعیت ویژه کشمیر در قانون اساسی هند اعلام موجودیت نموده و در پنج سال گذشته، دستکم 20 حمله تروریستی علیه نیروهای نظامی هند و سایرین انجام داده است. این گروه سابقه ترور روزنامه نگاران، وکلا، فعالان سیاسی و معتمدان محلی را نیز در کارنامه خود دارد.
تا پیش از سال 2019، ایالت جامو و کشمیر به استناد ماده 370 قانون اساسی هند (دستکم از لحاظ حقوقی) از امتیازاتی ویژه همچون قانون اساسی مستقل، خودگردانی و مهمتر از آن، محدودیت مالکیت و اقامت غیربومیان بهرهمند بود. ملیگرایان هندو از دیرباز با این امتیازات مخالف بودند و سرانجام با تکیه بر اکثریت قاطع در پارلمان و بهرهبرداری از فضای ایجاد شده پس از حمله پولواما در میانه سال 2019 دست به لغو آنها زدند. سراسر کشمیر برای جلوگیری از تظاهرات و اعتراضات احتمالی وارد حکومت نظامی شد و رهبران احزاب محلی قانونی نیز تحت بازداشت خانگی قرار گرفتند.
در چنین بستری، دو جریان مسلح جبهه مقاومت (TRF) و جبهه ضدفاشیست خلق (PAFF) در کشمیر اعلام موجودیت کردند که مهمترین شاخصه آنها تحول در صورتبندی گفتمان، زبان و علائم در مقایسه با جریانهای متاخر بود. در واقع، از نامگذاری گرفته تا ادبیات بیانیهها و موضعگیریهای این گروهها ظواهری سکولار و استقلالطلبانه دارد و مفهوم مقاومت را جایگزین جهاد کردهاند.
با توجه به لغو وضعیت ویژه، مقاومت در برابر اسکان افراد غیربومی و تغییر بافت جمعیتی در کشمیر محوریترین پیام این گروهها بوده است و در کلام، از مذهب صحبت خاصی نمیشود. برآوردهای اطلاعاتی هند اما حاکی از آن است که این گروهها محصول استحاله گروههای جهادی هستند. به عنوان مثال، محمد عباس شیخ و شیخ سجاد به عنوان بنیانگذاران اصلی جبهه مقاومت، سابقه همکاری گسترده با گروههای مختلف جهادی دارند و بخش اعظمی از کادرهای این گروهها را جذب کرده اند.
سیاست متعارف در کشمیر دستکم برای چهار دهه، بستر اصلی تلاشهای هویتطلبانه در کشمیر بود و مبارزه مسلحانه تنها در سالهای پایانی دهه 80 میلادی گسترش یافت. ابتدا، مجموعهای از نیروهای چپگرا و سپس اسلامگرایان در این حوزه پدیدار شدند و سقوط شوروی، موفقیت نیروهای جهادی در افغانستان و حمایت بیدریغ سرویسهای اطلاعاتی پاکستان، زمینه را برای تفوق اسلامگرایان در این عرصه فراهم ساخت. در میان گروههای مسلح کشمیری، لشکر طیبه (LeT) یکی از شاخصترین موارد است و حملات موسوم به 26/11 در سال 2008 توسط این گروه، که قریب به چهار روز به طول انجامید و بخشهای مختلف بمبئی را درگیر خود کرد، نقطه عطفی در عملیاتهای تروریستی تاریخ هند به شمار میرود. در واقع، مبارزه مسلحانه در کشمیر متاثر از لشکر طیبه و گروههای مشابه برای قریب به سه دهه بر جهاد تمرکز داشت و «کشمیریت» به مفهوم سنتی آن کاملا به حاشیه رانده شده بود.
به نظر میرسد که قرار گرفتن در لیستهای تروریستی بینالمللی، افت محبوبیت الگوی جهادی در داخل کشمیر و عدم تمایل خارجی به تداوم این الگو (از سوی پاکستان و عربستان) مهمترین دلیل استحاله ظاهری گروههای مسلح در هند باشد. الگوی عملیاتی جبهه مقاومت نشان میدهد که علیرغم پوسته سکولار و ملی، دستور کار و محور فعالیت این جبهه مشابهت بسیار زیادی با لشکر طیبه دارد. به عنوان مثال، هدف قرار دادن اقلیتهای غیرمسلمان (بالاخص هندوهای بومی کشمیر یا زائران هندو) به عنوان امضای لشکر طیبه، در حملات جبهه مقاومت کاملا مشاهده میشود و در پهلگام نیز دقیقا همین اتفاق افتاده است.
0 دیدگاه