موضع روسیه در جنگ ایران و اسرائیل، نمادی روشن از واقعگرایی سیاسی یا به تعبیری پراگماتیسم در سیاست خارجی بود. روسیه با تکیه بر منافع ملی و راهبردی خود، تلاش نمود توازن موجود را حفظ کرده و در عین حال، در صورت لزوم از تحولات پیشآمده برای تقویت موقعیت ژئوپلتیک خود بهره برداری کند.
در دهههای اخیر، منطقه خاورمیانه همواره صحنه تنشها و درگیریهای پیچیدهای میان بازیگران منطقهای و فرامنطقهای بوده است. از جمله مهمترین بازیگران جهانی که نقشی تعیینکننده در معادلات ژئوپلیتیکی این منطقه ایفا کرده روسیه است؛ کشوری که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به دنبال بازیابی نفوذ خود در خاورمیانه بوده و اکنون به یکی از وزنههای مهم در توازن قدرت منطقهای بدل شده است. در این چارچوب، وقوع جنگ 12روزه میان ایران و اسرائیل، نه تنها تحولی بیسابقه در مناسبات نظامی و سیاسی منطقه به شمار میرود، بلکه موجب شد تا کشورهایی مانند روسیه، آمریکا و چین، مواضع مشخص و متفاوتی اتخاذ کنند. در این میان، موضع و رویکرد روسیه، به دلیل روابط راهبردیاش با هر دو سوی درگیری، اهمیتی دوچندان یافت. تحلیل دقیق رویکرد روسیه، نیازمند واکاوی عمیقتری در ابعاد مختلف سیاست خارجی روسیه در منطقه است؛ تحلیلی که در ادامه این پژوهش به آن پرداخته خواهد شد.
مواضع رسمی و رسانهای
رئیس جمهور. پوتین در گفتوگوی تلفنی در 13 ژوئن با رئیسجمهور ایران، مراتب تسلیت خود را به ایران به دلیل تلفات غیرنظامیان ناشی از حملات اسرائیل ابراز کرد و گفت: «روسیه اقدامات اسرائیل را محکوم میکند؛ اقداماتی که با نقض منشور سازمان ملل و قوانین بینالمللی انجام شده است». (1)
در کنار محکومیت، پوتین در تماس با رئیسجمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان، در این رابطه موضع گرفت؛ جایی که هر دو رهبر خواستار «توقف فوری درگیریها و حل اختلافات، از جمله درباره برنامه هستهای ایران، فقط از طریق راههای سیاسی و دیپلماتیک» شدند. (2)
در همین راستا، به گفته یوری اوشاکوف دستیار رئیس جمهور روسیه در 19 ژوئن 2025، پوتین در تماس تلفنی با شی جینپینگ رئیس جمهور چین، به امکانناپذیری حلوفصل مسئله اتمی ایران از طریق زور اشاره و نقش ابزارهای سیاسی و دیپلماتیک به عنوان راه حل بحران را برجسته کرد. (3)
رئیس جمهور روسیه در دیدار با وزیر امور خارجه ایران در 23 ژوئن، با لحنی قاطع از موضع ایران دفاع کرد. اظهارات وی سه محور اصلی را دنبال کرد: اول، حملات به ایران را «بهکل غیرمنطقی و بیدلیل» توصیف کرد. دوم، با تأکید بر روابط «دیرینه، قوی و قابل اعتماد» میان روسیه و ایران، به دنبال تقویت گفتمان همکاری با ایران بود. سوم، با بیان تعهد روسیه به «حمایت از مردم ایران»، هدفی دوگانه را پیگیری کرد: همسویی با افکار عمومی داخل ایران و هم تثبیت جایگاه خود به عنوان بازیگری کلیدی در معادلات منطقهای. (4)
وزارت امورخارجه. لاوروف در 14 ژوئن 2025، در گفتوگوی تلفنی با وزیر خارجه ایران، عباس عراقچی، بر محکومیت روسیه نسبت به استفاده قدرت از سوی اسرائیل تأکید کرد و گفت: «روسیه آمادگی خود را برای ادامه تلاشها برای حل وضعیت برنامه هستهای ایران و کاهش تنشهای بین ایران و اسرائیل اعلام میکند». (5)
همچنین، در بیانیه 17 ژوئن، وزارت خارجه روسیه بر «خطرات بیثباتی بیشتر در سراسر منطقه» تأکید کرد و حملات اسرائیل را «نقض قوانین بینالمللی» دانست و هشدار داد که چنین اقدامهایی میتواند «جهان را به سمت فاجعه هستهای نزدیکتر کند. مسکو بر این نکته تأکید کرد که پیامدهای تشدید عملیات نظامی «فقط محدود به منطقه نیست، بلکه در سطح جهانی احساس خواهد شد» (6)
وزارت امور خارجه روسیه پس از حملات آمریکا به تأسیسات هستهای ایران، در بیانیهای در 22 ژوئن این حملات را محکوم کرد و آن را نقض آشکار حقوق بینالملل و عاملی برای تشدید بیثباتی در منطقه دانست. روسیه این حمله را اقدامی بیپروا و مغایر با منشور سازمان ملل و تعهدات مندرج در معاهده عدم اشاعه توصیف کرد و هشدار داد این حملات امنیت منطقهای و جهانی را تهدید میکند و خطر درگیری گستردهتر در خاورمیانه را افزایش داده است. این بیانیه همچنین از نقش آمریکا به عنوان عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل در این اقدام انتقاد کرد، خواستار پاسخ فوری، حرفهای و بیطرفانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی شد، از شورای امنیت خواست تا موضعی قاطع در محکومیت اقدامات تحریکآمیز آمریکا و اسرائیل اتخاذ کند و بر ضرورت توقف خشونتها و بازگشت به مسیر دیپلماتیک تأکید کرد. (7)
سایر مسئولان. ماریا زاخارووا سخنگوی وزارت خارجه روسیه، در نشست خود در 19 ژوئن 2025 تأکید کرد که حملات اسرائیل به ایران یک «تشدید پرخطر و بیپروای تنشها در خاورمیانه» است که با منشور سازمان ملل و قوانین بینالمللی مغایرت دارد. او این اقدام را جنایتکارانه و تهدیدی برای امنیت جهانی و منطقهای دانست و در عین حال، درباره «پیامدهای فاجعهبار» آن هشدار داد. (8)
واسیلی نبنزیا، نماینده دائم روسیه در سازمان ملل، در سخنرانی خود در 20 ژوئن 2025 موضعی صریح و انتقادی نسبت به حمله اسرائیل به ایران اتخاذ و به وضوح اسرائیل را آغازگر این بحران معرفی کرد. او گفت «نمیتوان واقعیت آشکار را انکار کرد: این اسرائیل بود که به ایران حمله کرد» . (9)
رسانههای روسی، ایالات متحده را به عنوان متجاوز اصلی در جنگ علیه ایران به تصویر کشیدند. الکساندر وندیکتوف، معاون دبیر شورای امنیت ملی روسیه، حملات ایالات متحده را محکوم کرد و گفت: «به ویژه نگرانکننده است که این حملات توسط کشوری انجام شده که عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل است» و حملات اسرائیل را «بیدلیل» خواند. وزارت امور خارجه، قطعنامه 12 ژوئن آژانس بینالمللی انرژی اتمی را که ایران را ناقض تعهدات عدم اشاعه خود اعلام کرده بود، نتیجه «تلاشهای اردوگاه غرب برای دستکاری رژیم جهانی عدم اشاعه هستهای به منظور تسویه حسابهای سیاسی» توصیف کرد. (10)
تحلیل مضمون مواضع روسیه
یکی از مضامین اصلی واکنشهای روسیه به این حملات، درخواست برای ثبات منطقهای بود. بیانیههای روسیه پیوسته به خطرات تشدید تنش و تمایل مسکو برای بازگشت به روند دیپلماتیک اشاره داشت. مقامات روسی در گفتگوهای متعدد با همتایان خود در کشورهای خلیج فارس، بر اهمیت توقف فوری خصومتها و جلوگیری از گسترش جغرافیایی بیشتر تأکید کردند. این گفتگوها همچنین تلاشهای روسیه برای حفظ روابط خود با کشورهای خلیج فارس را که از ایران میترسند، نشان میدهد.
روسیه همچنین علاقه دیرینهای به استفاده از درگیریهای خاورمیانه برای تضعیف ادعاهای لفاظانه ایالات متحده در مورد حقوق بینالملل و حقوق بشر دارد. به نظر میرسد بسیاری از اظهارات روسیه برای تضعیف ادعاهای ایالات متحده مبنی بر مخالفت با تجاوز تنظیم شده است.
لفاظیهای مسکو همچنین نشان میدهد که علاقه روسیه به اینکه به عنوان یک قدرت بزرگ تلقی شود، همچنان مهم است. ولادیمیر جباروف، معاون اول رئیس کمیته امور بینالملل شورای فدراسیون، گفت که «بدون مشارکت روسیه، برای آمریکاییها دشوار خواهد بود که تمام مواضع بازیگران سیاسی در منطقه را متعادل کنند.» در حالی که این احتمال وجود دارد که روسیه در ازای حمایت خود به دنبال امتیازاتی در مورد اوکراین باشد، کرملین ابراز کرد که اوضاع اوکراین و خاورمیانه را از هم جدا میداند. علاقه روسیه به میانجیگری هم از علاقه آن به ثبات منطقهای و هم از تمایل آن به ایفای نقش یک قدرت بزرگ در سیاست بینالملل ناشی میشود.
استثنای اصلی در این مضامین، مجموعهای از اظهارات دیمیتری مدودف، رئیس جمهور سابق روسیه و معاون فعلی رئیس شورای امنیت روسیه است. مدودف ظاهراً تهدید به انتقال سلاحهای هستهای به ایران کرده است. چنین اقدامی نشاندهنده تغییر بزرگی برای روسیه خواهد بود، چراکه روسیه همواره با تلاش ایران برای دستیابی به بمب هستهای مخالفت کرده است. البته مدودف سابقه لفاظیهای تحریکآمیز هستهای دارد و اظهارات اخیر او بعید است که نشاندهنده تغییر در سیاست رسمی باشد.
ماهیت روابط روسیه با ایران
در حالی که روسیه و ایران هر دو با نظم جهانی تحت سلطه ایالات متحده پس از جنگ سرد مخالف هستند، موضع کرملین در مورد جنگ اسرائیل و ایران منعکسکننده منافع سنتیتری است: حفظ ثبات منطقهای، ایجاد تعادل در روابط با دشمنان ایران، انتقاد از اقدامات ایالات متحده به عنوان ریاکار و تأکید بر جایگاه خود به عنوان یک قدرت بزرگ. در برخی موارد، این مواضع با منافع ایران همسو هستند. اما هیچ یک از آنها نشان نمیدهد که این همسویی، تعهد کامل مسکو به دفاع از ایران را تضمین کرده باشد.
حمله تمامعیار روسیه به اوکراین منجر به دوره جدیدی از همکاریهای دفاعی بین روسیه و ایران شده و این احتمال را افزایش داده است که مسکو در برابر دشمنان متعدد تهران، به ایران کمک کند. تهران کمکهای قابل توجهی به روسیه ارائه داده است، از جمله سامانههای هوایی بدون سرنشین شاهد، گلولههای توپخانه و چند صد موشک بالستیک کوتاهبرد فاتح-110. ایران همچنین به روسیه در ساخت یک کارخانه بزرگ پهپادسازی در روسیه کمک کرده است که میتواند هزاران پهباد را برای استفاده در میدان نبرد تولید کند. در عوض، روسیه هواپیماهای آموزشی خلبانی یاک-130، بالگردهای تهاجمی Mi-28، کمک به برنامههای فضایی ایران و برخی فناوریهای دیگر را در اختیار ایران قرار داده است. (11،12، 13)
این رابطه در اوایل سال 2025، زمانی که ایران و روسیه یک پیمان همکاری استراتژیک 20 ساله امضا کردند، وارد مرحله جدیدی شد. این توافقنامه، افزایش همکاریهای دفاعی را نوید میداد، اما مقامات روسی تأکید کردند که این پیمان، یک اتحاد نظامی را تشکیل نمیدهد و روسیه موظف نیست در صورت حمله به ایران، به این کشور کمک نظامی کند.
این عدم تعهد در طول و پس از حملات ماه ژوئن اسرائیل و ایالات متحده علیه ایران به طور کامل نمایان بود. اگرچه رویترز به نقل از منابع ایرانی گزارش داد که تهران در طول این درگیری از مسکو درخواست کمکهای ملموس کرده است، اما مقامات روسی و ایرانی این ادعا را رد کردند. کرملین تأکید کرد که آماده ارائه «حمایت بشردوستانه» است و پیشنهاد همکاری با ایران در زمینه بهبود پدافند هوایی را داده است، اما با «علاقه زیادی» مواجه نشده است. بلکه حمایت روسیه از ایران عمدتاً لفاظی بوده است. (14)
تحلیل این لفاظیها نشان میدهد که ایران نقش محوری کمتری در تفکر روسیه در مورد خاورمیانه نسبت به آنچه مقامات تهران امیدوارند، ایفا میکند. منافع روسیه در حفظ ثبات خاورمیانه، حفظ روابط مثبت با بازیگران منطقهای، بیاعتبارکردن روایتهای ایالات متحده و افزایش اعتبار خود، گاهی اوقات با منافع ایران همپوشانی دارد، اما نشان میدهد که دوستی مسکو با ایران از نوع «بیحد و مرز» نیست و در مواقع بحران نمیتوان به این کشور اعتماد کرد.
روابط با اسرائیل
روسیه هم زمان با حفظ روابط دوستانه با ایران، به عنوان یکی از متحدان خود در غرب آسیا، روابط حساسی نیز با اسرائیل دارد؛ از جمله همکاریهای اطلاعاتی و امنیتی و هماهنگی در پرونده سوریه و همچنین حضور نزدیک به دو میلیون روسیزبان در این کشور. این موقعیت دوگانه، سبب شد تا روسیه در جریان جنگ 12روزه میان ایران و اسرائیل، رویکردی محتاطانه، محاسبهشده و تا حدی متناقض اتخاذ کند.
پراگماتیسم سیاسی؛ اصل راهنمای سیاست خارجی روسیه
روسیه از یک سو، از بروز جنگ فراگیر در خاورمیانه نگران بود، این وضعیت میتوانست به بحران بزرگی تبدیل شود. از سوی دیگر، افزایش تنش میان ایران و اسرائیل، میتوانست به طور غیرمستقیم قدرت مانور روسیه در برابر ایالات متحده و ناتو را افزایش دهد، چراکه آمریکا را به تمرکز بیشتر در منطقه خاورمیانه و کاهش فشار در مرزهای اروپای شرقی و آسیای مرکزی وادار میکرد.
روسیه در طول این جنگ تلاش نمود تا از طریق دیپلماسی پشت پرده، نقش یک میانجی بالقوه را ایفا کند. برخی از منابع نزدیک به کرملین از رایزنیهای فشرده روسیه با هر دو طرف درگیر خبر دادند. افزون بر این، رسانههای وابسته به دولت روسیه نیز از پوشش خبری جهتدار خودداری کردند و تلاش کردند نوعی بیطرفی نسبی را در روایت رسانهای حفظ کنند. با این حال، در لایههای پنهانتر، نشانههایی از همدلی تلویحی روسیه با مواضع ایران دیده میشد؛ چراکه هرگونه تضعیف موقعیت اسرائیل و متحدان غربیاش در منطقه، میتوانست به تقویت نفوذ روسیه و محور شرق در خاورمیانه بیانجامد.
موضع روسیه در جنگ ایران و اسرائیل، نمادی روشن از واقعگرایی سیاسی یا به تعبیری پراگماتیسم در سیاست خارجی بود. روسیه نه با ایران همدلی کامل کرد و نه از اسرائیل حمایت بیقید و شرط به عمل آورد؛ بلکه با تکیه بر منافع ملی و راهبردی خود، تلاش نمود توازن موجود را حفظ کرده و در عین حال، در صورت لزوم از تحولات پیشآمده برای تقویت موقعیت ژئوپلتیک خود بهره برداری کند.
نتیجه گیری
واکنش روسیه به حملات اسرائیل و ایالات متحده علیه ایران، بر تمایلات سنتی روسیه برای ثبات خاورمیانه، روابط خوب با بازیگران منطقهای مختلف، فرصتهایی برای بیاعتبارکردن ایالات متحده و توانایی ایفای نقش یک قدرت بزرگ تأکید کرده است. این منافع، محدودیتهای همکاری بین روسیه و ایران را مشخص میکند.
اظهار نظر اخیر رئیس جمهور روسیه در مجمع اقتصادی سنتپترزبورگ مبنی بر اینکه «امنیت هیچ کشوری نباید به قیمت امنیت کشور دیگری تضمین شود» به خوبی مواضع روسیه را در مقابل ایران نشان میدهد. علاوه بر این پوتین در ادامه این سخنان به وضوح اعلام کرد به دلیل حضور حدود دو میلیون روستبار در اسرائیل «امروزه، اسرائیل تقریباً یک کشور روس زبان است». بنابراین، جنگ ایران با اسرائیل نشان داد که روسیه شریک راهبردی قابل اعتمادی در مواقع بحرانی نیست، بلکه منافع کوتاهمدت خود را بر هر چیزی ترجیح میدهد. از طرف دیگر برای ایران نیز تجربه شد که نباید برای روسیه منافع خود را به خطر بیندازد. در جنگ روسیه با اوکراین ایران به روسیه کمک زیادی کرد از جمله ارسال پهپاد شاهد که میدان نبرد را به نفع روسیه تغییر داد. نتیجه این کمکها منجر به تحریم ایران از سوی غرب شد. هزینهای که ایران برای روسیه در جنگ داد، روسیه در عوض فقط به ظاهر محکومیتهای دیپلماتیک و سیاسی انجام داد و حاضر نشد هزینهای برای کمک به ایران دهد. این امر به وضوح نشان میدهد که روسیه به مثابه تمام تاریخ دوست ایران نبوده و نیست و منافع کوتاهمدت خود را به هرچیزی ترجیح میدهد. این قضیه باید درس عبرتی برای دستگاه سیاست خارجی ایران باشد که عرصه بینالملل عرصه آنارشی و منافع ملی است نه چیز دیگری.
در مجموع، موضع روسیه در جنگ 12 روزه ایران و اسرائیل، نمادی روشن از واقع گرایی سیاسی یا به تعبیری پراگماتیسم در سیاست خارجی بود. روسیه نه با ایران همدلی کامل کرد و نه از اسرائیل حمایت بی قید و شرط به عمل آورد؛ بلکه به دنبال منافع ملی و راهبردی خود بود.
در خصوص نتیجه این رویکرد اگر ایران معتقد باشد که کمکهایش به مسکو جبران نشده است، ممکن است آماده باشد تا حمایت خود را از روسیه در جنگ با اوکراین کاهش دهد. این وضعیت نشاندهنده تحولات مثبتی برای ایالات متحده و شرکای بینالمللی آن است. با این حال، اگر پوتین در میدان نبرد یا میز مذاکره به اهداف خود در اوکراین دست یابد، ممکن است با افزایش حمایت نظامی از تهران، جایی که منافع روسیه و ایران همپوشانی دارد، تمایل و توانایی بیشتری برای رویارویی با ترامپ داشته باشد.
منابع
0 دیدگاه