مذاکرات غیرمستقیم برای ایران و آمریکا دو کارکرد دارد. نخست محک اولیهای برای ارزیابی تمایل طرف مقابل به امتیاز دادن است و دومین کارکرد ایفای نقش در تقابلهای روایتی و به تعبیری بازی سرزنش است.
با استقرار مجدد ترامپ در کاخ سفید و تلاش او برای تکمیل کار ناتمام خود در دوره اول یعنی رسیدن به «توافقی بهتر از برجام» دور جدیدی از کشمکشها میان آمریکا و ایران با ترکیبی از دیپلماسی و نمایش قدرت آغاز شده است. از یک سو نامه ترامپ به ایران و پاسخ ایران به آن منجر به مذاکرات غیرمستقیم در عمان شده است و از سوی دیگر تحرکاتی نظامی از سوی طرفین مانند اعزام بمب افکنها و ناوهای جنگی B-2 آمریکایی به منطقه و انتقال سامانههای موشکی تاد و پاتریوت به اسرائیل یا افزایش سطح آماده باش نیروهای رزمی ایران در حال انجام است.
در همین رابطه نخست وزیر اسرائیل در سفری غیرمنتظره راهی واشنگتن شد و با ترامپ دیدار کرد. ارتباط سفر نتانیاهو به مذاکرات به دو گونه قابل تفسیر است؛ نخست تلاش آمریکا برای جلوگیری از اخلالگری اسرائیل در مذاکرات، دوم هماهنگی برای یک اقدام مشترک به ویژه در صورت شکست مذاکرات.
تجربه دوره پیشین و تعجیل برای توافق از طریق تهدید نظامی
ترامپ فرصت باقی مانده تا پایان مهلت انقضای مکانیسم ماشه در برجام را بهترین زمان برای توافق میبیند. به همین دلیل در نظر ترامپ دیگر تکیه بر فشار اقتصادی برای وادار کردن ایران به یک توافق در این زمان محدود کارآمد نخواهد بود و او رو به تهدیدات نظامی آورده است. ترامپ ممکن است سابقه واکنش ایران به ترور سردار سلیمانی و همچنین عدم پاسخ ایران به آخرین حمله اسرائیل را نشاندهنده کم خطر بودن اقدام نظامی تفسیر کند.
جنگ منطقهای و درو کردن حواصل جنگ
همچنین با توجه به وضعیت غزه، لبنان و سوریه به گمان مقامات آمریکا پس از ضربهها به جبهه مقاومت اکنون بهترین زمان برای درو کردن حواصل نهایی حمایتهای خود از رژیم صهیونیستی در توافقی با ایران است و ایران بیش از هر زمان دیگری برای امتیاز دادن آماده است.
مهار ایران لازمه شکست چین در جنگ تجاری
مهار چین بزرگترین اولویت سیاست خارجی آمریکا است. در حالی که پشت کردن آمریکا به نظام تجارت آزاد با وضع تعرفههای سنگین یکی از مهمترین ابزارها در این راستا بوده است، بدون متوقف کردن روند گسترش نفوذ چین در منطقه، کنترل بر منابع و معابر حیاتی انرژی و آسوده خاطر شدن از خاورمیانه، آمریکا شانس کمی برای موفقیت در جنگ تجاری با چین خواهد داشت. عملیاتهای انصارالله در دریای سرخ نشان داده است که آمریکا بدون مهار ایران و گروههای همسو نمیتواند چنین برنامهای را پیش ببرد.
جنگ اوکراین، نزدیکی به روسیه و ارعاب ایران
در حالی که تفکیک موضوعات یکی از فنون مذاکراتی برای تسهیل توافق محسوب میشود ترامپ به شیوهای عجیب تلاش میکند موضوعات مختلف را به یکدیگر گره بزند. براین اساس در مذاکرات مربوط به پایان جنگ اوکراین بحث میانجیگری روسیه بین ایران و آمریکا مطرح شد. تاکتیکی که میتوانست با هدف القای مصالحه آمریکا و روسیه بر سر ایران و ارعاب ایران برای امتیاز دادن صورت گرفته باشد.
تمرکز بر کوچکترین حلقه از یک ائتلاف رو به رشد
در یک دید کلانتر آمریکا خود را با یک ائتلاف جهانی در حال ظهور علیه نظم آمریکا-محور میبیند که سه ضلع مهم آن چین، روسیه و ایران هستند. به نظر میرسد ایالات متحده برای شکستن این ائتلاف رو به رشد جهانی تمرکز خود را بر ضعیفترین حلقه یعنی ایران معطوف کرده است.
یمن استخوان در گلو و عراق کانون بازی سیاسی
در حالی که آمریکا به دنبال این بوده است که اول جبهههای یمن و عراق را فیصله دهد آنگاه از موضع بالاتری با ایران مذاکره کند اما حملات به یمن تاکنون مثمر ثمر نبوده است. به نظر میرسد اما عراق آبستن تحولات پیچیدهای در گیرودار کشمکش ایران و آمریکا باشد.
سمت و سوی کشمکش
انگیزهها و عوامل ذکرشده در ترکیب با موانع پیشروی آمریکا، سرانجام این منازعه را تعیین میکند. اگرچه برخلاف دور قبل اهرم فشار آمریکا علیه ایران کمتر اقتصادی و بیشتر تهدید به اعمال زور است اما تداوم فروش نفت ایران مانع از تاثیرگذاری حاد فشار اقتصادی علیه ایران میشود به گونهای که تسلیم شود. تهدید به زور نیز رویکرد جدیدی در سیاست آمریکا در قبال ایران نیست و انتظار نتیجه متفاوت بیهوده است. علاوه براین اقدام نظامی علیه ایران در شرایط تغییرات سیستمی در نظم بینالملل مملو از ابهامات پرخطری است که اگر نه ترامپ، دیگر ردههای تصمیمگیر سیاسی و نظامی آمریکا به خوبی به آنها واقفاند.
در چنین شرایطی مذاکرات غیرمستقیم برای طرفین دو کارکرد دارد. نخست محک اولیهای برای ارزیابی تمایل طرف مقابل به امتیاز دادن است و دومین کارکرد ایفای نقش در تقابلهای روایتی و به تعبیری بازی سرزنش است.
0 دیدگاه