رقابت راهبردی آمریکا و چین در قرن ۲۱ بیش از آن‌که تسلیحاتی باشد، بر تسلط بر منابع معدنی حیاتی متمرکز است که نقش کلیدی در فناوری‌های نوین و زنجیره‌های تأمین جهانی ایفا می‌کنند.


رقابت راهبردی میان ایالات متحده و چین برخلاف رقابت‌های دوره جنگ سرد، کمتر مبتنی بر رقابت‌های تسلیحاتی صرف است و بخش قابل‌توجهی از آن بر دسترسی‌های بین‌المللی اقتصادی متمرکز شده است. یکی از مهم‌ترین نقاط در این رقابت بین‌المللی را باید فلزات و عناصر معدنی‌ای دانست که از آنها در ادبیات مرسوم با عنوان منابع معدنی حیاتی یاد می‌شود. این محصولات معدنی شامل عناصری چون لیتیوم، کبالت، گرافیت و عناصر کمیاب هستند و جملگی در صنایع مهم و کلیدی قرن بیست و یکم شامل فناوری‌های انرژی پاک، نیمه‌هادی‌ها، خودروهای برقی و سیستم‌های دفاعی مصرف می‌شوند. در سال 2010، هنگامی که یک کشتی ماهیگیری ترالی چینی در آب‌‌های مورد اختلاف با ژاپن توقیف شد، کمتر کسی فکر می‌کرد که یک رقابت تمام‌عیار بین‌المللی بر سر منابع معدنی آغاز شود. با این وجود، طرح این مسئله در منابع غربی که چین صادرات عناصر کمیاب به ژاپن را متوقف خواهد کرد، به یکباره توجه بازیگران غربی و متحدان آن‌ها را نسبت به تسلط قابل‌توجه چین بر این بازارها جلب نمود. از آن زمان تاکنون بحث‌های بسیاری درباره سهمیه‌بندی، کاهش عامدانه صادرات یا تسلیحاتی کردن تجارت این مواد توسط چین مطرح شده است؛ هر چند که صحت و دقت این بحث‌ها در محافل غربی نیز منتقدان بسیاری دارد. به هر تقدیر و پس از تجربه گسست ناخواسته زنجیره‌های تامین در جریان همه‌گیری کووید-19 حساسیت رقابتی غرب بر این زنجیره‌ها شدت گرفت و دومینویی از اقدامات متقابل در این عرصه کلید خورده است که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد. 

منابع معدنی حیاتی دقیقا کدام عناصر هستند؟

منابع معدنی حیاتی مجموعه‌ای از عناصر هستند که نقشی کلیدی در اقتصاد مدرن پیدا کرده اند و همزمان، عرضه آنها به دلیل کمیابی زمین‌شناسانه یا تمرکز ژئوپلیتیک با ریسک بالایی مواجه است. برآورد سازمان جهانی انرژی نشان می‌دهد که چنانچه کشورها بخواهند به اهداف توافق پاریس وفادار بمانند، تقاضای این منابع تا سال 2040 حداقل 4 برابر خواهد شد. چین مهم‌ترین بازیگر جهانی در بازار این مواد معدنی است و حدود 60 درصد از استخراج و 85 درصد از فرآوری این محصولات در چین انجام می‌پذیرد. این برتری منجر به آسیب‌پذیری در زنجیره تامین این مواد اولیه و محصولات متاثر از آن در کشورهای مختلف می‌شود. در این میان، ایالات متحده یکی از کشورهایی است که بخش اعظم مواد معدنی مورد نیاز خود را وارد می‌کند. دپارتمان انرژی ایالات متحده در برآورد و پیش‌بینی راهبردی‌ای که در خصوص منابع معدنی در یک مقیاس میان‌مدت اعلام نموده است، عناصر لیتیوم، نیکل، کُبالت، گالیوم، منیزیم و عناصر معدنی کمیاب را در زمره منابع معدنی حیاتی قرار داده است. فصل مشترک این عناصر را باید کمیابی، پراکندگی نامتوازن منابع، سهم قابل‌توجه چین و سهم ناچیز ایالات متحده دانست. 

لیتیوم

لیتیوم بیش از هر چیز به عنوان ذخیره ساز انرژی الکتریکی در انواع باتری استفاده می‌شود و این کارکرد مصارف متعددی برای این عنصر در صنایع خودروسازی، تلفن همراه، رایانه و باتری‌های خورشیدی ایجاد نموده است. برآورد آژانس بین‌المللی انرژی این است که تا سال 2030 سه کشور استرالیا با 33 درصد، چین با 23 درصد و شیلی با 12 درصد سهم بر تولید لیتیوم سلطه خواهند داشت. این ارقام، در خصوص فرآوری لیتیوم برای چین به 57 درصد و برای شیلی به 15 درصد خواهد رسید. از همین روست که ریسک ژئوپلیتیکی تمرکز در زنجیره تامین لیتیوم برای غرب مشهود بوده و انتظار می‌رود با توجه به رشد تقاضا ریسک‌های قیمتی ملموسی نیز در این حوزه وجود داشته باشد. 

 نیکل

 نیکل به صورت آلیاژ در تولید فولاد ضدزنگ و بسیاری از باتری‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. همچنین آلیاژهای غیرآهنی و مواد آبکاری با استفاده از این فلز پایه تولید می‌شوند. برآورد آژانس بین‌المللی انرژی نشان می‌دهد که در سال 2030، اندونزی سهمی 62 درصدی در استخراج نیکل خواهد داشت و توزیع احتمالی سهم فرآوری نیکل به صورت 44 درصد در اندونزی و 21 درصد در چین خواهد بود. تسلط چین بر فرآوری نیکل گرید باتری حتی از مقدار پیش‌گفته بالاتر است. همزمان، اندونزی نیز به عنوان مهم‌ترین تولیدکننده نیکل ضمن مشارکت با شرکت‌های چینی، محدودیت‌هایی را بر صادرات نیکل خام وضع نموده است. همین مسئله موجب شده ایالات متحده در زنجیره فرآوری نیکل احساس کند که با یک گلوگاه جدی مواجه شده است.  

کبالت

کبالت یکی دیگر از فلزاتی است که در صنایع تولید باتری مورد استفاده قرار می‌گیرد و از همین رو، نقشی کلیدی در خودروهای برقی، تلفن‌های همراه، رایانه‌های شخصی و سایر تولیدات الکترونیک ایفا می‌کند. علاوه بر این، کبالت در تولید آلیاژهایی به کار گرفته می‌شود که به گرما، فشار و خوردگی مقاوم هستند. همین ویژگی مصرف کبالت را تولید موتورهای جت و توربین‌های گازی افزایش می‌دهد. براساس برآورد آژانس بین‌المللی انرژی برای سال 2030، جمهوری دموکراتیک کنگو سهمی 66 درصدی در استخراج کبالت خواهد داشت و پس از آن اندونزی با سهم 10 درصدی جایگاه دوم را در اختیار دارد. در فرآوری کبالت، موقعیت چین برجسته‌تر از دو فلز پیش‌گفته خواهد بود و به 74 درصد خواهد رسید. نزدیک‌ترین رقیب چین در این چشم‌انداز، فنلاند با سهم کوچک 6 درصدی است.

گالیوم

گالیوم یکی از فلزاتی است که به صورت ممزوج با بوکسیت و سنگ روی یافت می‌شود و تولید آن در فرآیند فرآوری بوکسیت به آلومینیوم انجام می‌پذیرد. یکی از اصلی‌ترین مصارف گالیوم، در تولید نیمه‌هادی‌هایی است که با فرکانس بالاتر و مقاومت گرمایی بیشتر عمل می‌کنند. حدود 80 درصد از تولید گالیوم در جهان توسط چین انجام می‌پذیرد. تنها چند شرکت شاخص در اروپا، چین و ژاپن امکان تولید گالیوم با خلوص مطلوب را دارند.

منیزیم

قرار گرفتن منیزیم در این لیست، بالاخص با توجه به فراوانی آن، در نگاه اول عجیب به نظر می‌رسد. با این وجود، باید توجه داشت که منیزیم در ساخت آلیاژهای سبک برای صنایع هوایی، خودرو و صنایع دفاعی مصارف جایگزینی ناپذیر دارد. نکته‌ای که نباید از نظر دور بماند تولید ناچیز منیزیم درون خاک آمریکاست. در حقیقت، یکی از معدود تولیدکنندگان منیزیم اولیه در ایالات متحده نیز در سال‌های اخیر با کاهش تولید جدی مواجه بوده است. این در حالی است که براساس برآوردها 88.6 منیزیم جهان توسط چین تولید می‌شود.

عناصر معدنی کمیاب (REE)

عناصر معدنی کمیاب در واقع هفده عنصر با خاصیت مشابه فلزی هستند که عبارتند از: لانتانوم، سریوم، پراسئودیمیوم، نئودیمیوم، پرومتئیوم، سمریوم، یوروپیوم، گادولینیوم، تربیوم، دیسپروسیوم، هولمیوم، اربیوم، تالیوم، یتتربیوم، لوتِتیوم، اسکاندیوم و یتتریوم. این عناصر با توجه به خواص فنی و ساختاری خود در صنایع گذار و محصولات الکترونیکی مختلف مصرف می‌شوند. به عنوان مثال، چهار عنصر پرکاربرد کمیاب شامل نئودیمیوم، پراسئودیمیوم، دیسپروسیوم و تربیوم در تولید آهنرباهای دائمی مورد استفاده در توربین‌ها و خودروهای برقی کاربرد دارند. برآورد آژانس بین‌المللی انرژی از شرایط این چهار عنصر در سال 2030 نشان می‌دهد که 54 درصد از استخراج و 77 درصد از فرآوری این منابع در اختیار چین خواهد بود.  

سایر موارد

اداره انرژی ایالات متحده در برآورد راهبردی پیش‌گفته فولاد الکتریکال، سیلیکون کاربید و گرافیت را نیز در زمره مواد معدنی حیاتی شمرده شده اند. به عنوان مثال، بیش از 93 درصد از گرافیت گرید باتری در چین فرآوری می‌شود. ایالات متحده همچنین عناصر اورانیوم، مس، سیلیکون، آلومینیوم و فلورین را از نظر حساسیت در شرایط مرزی قرار داده است و معتقد است این مواد در آینده ممکن است با کمبود شدید مواجه شوند.

رقابت راهبردی بر سر منابع

رقابت راهبردی میان چین و آمریکا ابعاد متعددی دارد و سطوح مختلفی از اقدام را شامل می‌شود. با این وجود، دو جنبه شاخص این رقابت راهبردی را می‌بایست وضع مقررات و کنترل گرایی و گسترش دسترسی از طریق شراکت دانست که در ادامه در خصوص این جنبه‌ها بحث می‌شود.

وضع مقررات و کنترل‌گرایی

چین برای مدت‌های مدیدی با هدف مدیریت منابع، صادرات عناصر کمیاب را سهمیه‌بندی کرده بود. تنش‌ها میان چین و ژاپن اما زمینه‌ساز نگرانی ایالات متحده درباره تسلط چین بر بازار منابع کمیاب شد و در سال 2010 ایالات متحده به همراه اروپا و ژاپن از سهمیه‌بندی صادراتی منابع کمیاب توسط چین به سازمان تجارت جهانی شکایت کرد. این تنش‌ها علیرغم اینکه به صورت روندی خزنده تداوم یافت، در سال 2017 و با گنجانده شدن منابع معدنی حیاتی در اولویت‌های امنیت ملی ایالات متحده به شکلی علنی رخ‌نمون شد. در سال 2018، اداره داخله ایالات متحده آمریکا (DOI) پیش‌نویسی درباره 35 ماده معدنی حیاتی منتشر نمود که بر کاهش وابستگی به چین متمرکز بود. همزمان، جنگ تجاری ایالات متحده و چین نیز با وضع تعرفه کلید خورد. در سال 2019 و در جریان تنش‌ها حول ممنوعیت فعالیت هوواوی، رسانه‌های دولت چین ایالات متحده را به قطع صادرات عناصر کمیاب تهدید نمودند. پنتاگون در همین زمان نسبت به وابستگی به منابع معدنی کمیاب در صنایع دفاعی هشدار داد. بحران کووید-19 بیش از پیش آسیب‌پذیری ایالات متحده را در زنجیره‌های تامین –از جمله زنجیره‌های معدنی- آشکار ساخت. دستور اجرایی ترامپ در سال 2020 مبنی بر اعلام شرایط اضطراری ملی در خصوص وابستگی به منابع معدنی خارجی از این ادراک تشدید شده از آسیب‌پذیری نشات گرفت. دولت بایدن در تکمیل این سیاست‌ها به سمت احداث واحدهای فرآوری محصولات معدنی و ایجاد شراکت‌های راهبردی معدنی مانند MSP حرکت کرد. در سال 2022 و در سایه تشدید تنش‌های ژئوپلیتیکی ایالات متحده مجموعه‌ای از قوانین را شامل قانون تراشه‌ها و قانون کاهش تورم (IRA) مصوب نمود. در حالی که قانون اول صادرات تراشه‌ها را به برخی کشورها (از جمله چین) محدود می‌نمود، قانون دوم مشوق‌ها و یارانه‌هایی به مواد خام تولید باتری در ایالات متحده تخصیص می‌داد و در مقابل، باتری‌های تولیدی در چین را از تخفیفات مالیاتی محروم می‌نمود. در همین اثنا، ایالات متحده دست به تحریم نیکل استخراجی روسیه زد و از این طریق، چین را در تامین نیکل خام با چالش مواجه نمود. چین در پاسخ به این تنش‌های اقتصادی پربسامد، از سال 2023 اقدام به وضع کنترل‌های صادراتی بر گالیوم و ژرمانیوم به عنوان مواد اولیه کلیدی در صنایع نیمه‌هادی نمود. ایالات متحده در پاسخ دست به صدور فرمان اجرایی درباره ممنوعیت سرمایه‌گذاری شرکت‌های آمریکایی در بخش‌های مختلف اقتصاد چین نمود. در پاسخ، چین گرافیت را به لیست کالاهای محدود شده صادراتی افزود. رئیس‌جمهور ایالات متحده به تازگی دست به صدور فرمان اجرایی جدیدی زده که اکتشاف، شناسایی و استخراج منابع معدنی حیاتی در اعماق و کف دریا را مجاز می‌کند. بررسی‌های اولیه از وجود نیکل، کبالت و منگنز در این مناطق ساحلی خبر داده اند.

گسترش دسترسی از طریق شراکت

دو طرف علاوه بر اقدامات متقابل این‌چنینی، به شدت در تلاشند تا با مشارکت سایر کشورها دسترسی خود به منابع معدنی حیاتی را تضمین کنند. این رقابت در نقاط مختلف تمرکز منابع مشاهده می‌شود: از آفریقا گرفته تا آمریکای لاتین و آسیا، شرکت‌های معدنی چینی و آمریکایی (یا اروپایی) مترصد به اخذ امتیازات استخراج، بهره‌برداری، فرآوری و... معادن کشورهای مختلف هستند. آفریقا در راهبرد توسعه دسترسی به منابع معدنی چین نقشی کلیدی ایفا می‌کند و این کشور سرمایه‌گذاری‌های گسترده‌ای در معادن آفریقا انجام داده است. کنگو، زامبیا، زیمباوه و آفریقای جنوبی چهار نقطه تمرکز سرمایه‌گذاری‌های چین هستند. کُبالت، مس و لیتیوم از جمله مهم‌ترین عناصر هدف در این سرمایه‌گذاری‌های رو به گسترش چین هستند که برآورد آنها تنها در سال 2024 به رقمی نزدیک به 21 میلیارد دلار می‌رسید. ایالات متحده ورود عمیق به حوزه معادن آفریقا را با تاخیر و سرعت کمتری نسبت به چین دنبال نموده است. با این وجود، تلاش‌های جدیدی برای اعمال نفوذ سیاسی و انعقاد تفاهمات معدنی با دولت‌های آفریقایی از سوی این کشور سازمان یافته است.

رقابت معدنی و بازگشت ترامپ

در این میان، بازگشت دونالد ترامپ به این تلاش آمریکا برای تسلط بر منابع معدنی صورت قلدرانه و تحکم‌آمیزی داده که نمونه آن در گرینلند و اوکراین مشاهده می‌شود. تاکید ترامپ بر لزوم انعقاد قرارداد انحصاری معدنی میان اوکراین و آمریکا در ازای کمک‌های نظامی انجام شده در جنگ، تلاشی حساب شده برای درسترسی به ذخایر احتمالی مواد معدنی حیاتی در اوکراین است که براساس برآوردها شامل لیتیوم، گرافیت، بریلیوم و عناصر کمیاب خواهد بود. لفاظی‌های ترامپ درباره لزوم الحاق گرینلند نیز که یکی از بحث‌برانگیزترین مواضع وی در دوره دوم ریاست‌جمهوری به شمار می‌رود، می‌تواند با عطش ایالات متحده برای دسترسی به ذخایر معدنی این قلمروی وابسته به دانمارک باشد. بررسی‌های کمیسیون اروپا در سال 2023 نشان داده است که این سرزمین بسیاری از عناصر حیاتی از جمله نیکل، گرافیت و مس را در خود جا داده است.

جمع‌بندی

با گذشت قریب به 13 سال، مناقشه‌ای کوچک بر سر یک کشتی ماهیگیری به رقابتی راهبردی در گستره‌ جهان مبدل شده است و طرفین این رقابت، تمامی ابزارهای اقتصادی و سیاسی ممکن را برای سیطره بر منابع کمیاب و حیاتی به کار می‌گیرند. صنایع و محصولات پرتقاضای عصر حاضر بیش از پیش بر منابع معدنی تکیه دارند و همین مسئله، چشم انداز رشد و رونق اقتصادهای بزرگ را به ذخایر پراکنده در جهان پیوند زده است. در واقع، بخشی از رفتار تهاجمی ایالات متحده در حوزه معادن ناشی از اشراف به این واقعیت است که بدون دسترسی به منابعی که در اختیار سایرین است، آمریکا نخواهد توانست به اندازه مطلوب و رقابتی رشد کند. از یک طرف، گسترش پیوندهای معدنی چین با کشورهای مختلف و سلطه آن بر بازارها، مسئله‌ای نیست که به سرعت از میان برود. از طرف دیگر، به نظر می‌رسد که ایالات متحده بیکار ننشسته و تلاش خود را برای به چالش طلبیدن این سلطه خواهد نمود؛ حتی اگر بهای آن تهدید به نقض حاکمیت ملی گرینلند و تحمیل قراردادهای استعماری به اوکراین باشد.      


اندیشکده تهران


0 دیدگاه

logo

ارسال دیدگاه