عدم امکان توافق بر سر شرایط پایان جنگ و آیندهی اوکراین، روسیه و ناتو را در یک معمای امنیتی قرار داده است، جایی که هیچکدام تمایلی به درگیری مستقیم ندارند، اما ترس از اقدامات آینده دشمن میتواند شعله جنگ را روشن کند.
مقدمه
حریم هوایی لهستان در شب ۹ و ۱۰ سپتامبر 2025، شاهد ورود بیش از 20 پهپاد روسی بود. این پهپادها که عمدتا از مسیر بلاروس وارد شدند، موجب شدند سامانههای دفاعی و جنگندههای ناتو وارد عمل شوند و لهستان در واکنش به این رخداد ماده 4 ناتو را فعال کند. در مقابل، روسیه هرگونه دخالت خود را انکار کرده و وزارت دفاع این کشور بیان کرد که پهپادهای روسی به علت محدودیت برد اساسا امکان رسیدن به لهستان را ندارند و آن را بخشی از تلاشهای اوکراین برای افزایش تنش میان روسیه و ناتو دانست. آسمان لهستان پیش از این نیز شاهد ورود پهپادهای مختلف به علت نقصهای فنی و اشتباهات میدانی بوده است اما این بار شواهد نشان میدهد، این رخداد چیزی بیش از یک اشتباه ساده و اتفاقی است، چه اینکه در روزهای پس از آن نیز اخباری در خصوص ورود پهپادهایی به دانمارک و نقض حریم هوایی استونی توسط جنگندههای میگ-31اس روسی منتشر شد. ممکن است این وقایع مقدمات یک درگیری گسترده میان روسیه و ناتو باشند.
زمینههای افزایش تنش
تنشهای اخیر میان روسیه و ناتو را باید در یک تصویر کلیتر و با در نظر گرفتن زمینههای آن دید. با برگزاری دیدار میان پوتین و ترامپ در آلاسکا که اولین دیدار میان روسای جمهوری روسیه و آمریکا پس از آغاز جنگ بود، امید زیادی میرفت که این نشست با ایجاد یک آتشبس موقت، به پایان نهایی جنگ منجر شود. این گفتوگو که با افزایش سرعت تصرفات روسیه و نگرانیهای اروپا از متلاشیشدن مقاومت اوکراینیها همزمان بود، به علت عدم توافق بر سر شرایط آتشبس به بنبست رسید. روسها خواهان مبادله سرزمینی بودند و اوکراینیها ضمن رد این شرایط معتقد بودند که هیچگونه آتشبسی نباید منجر به توقف کمکهای تسلیحاتی شود. درکنار این، اعضای اروپایی ناتو نیز به دنبال تضمینهای امنیتی برای اوکراین بودند که به معنای ورود نیروهای مشترک ناتو به این کشور بود. امری که روسیه آن خط قرمز خود میدانست.
پس از تبدیل امیدواری به سرخوردگی، میدان نبرد شاهد افزایش تنش و برخوردها در همه ابعاد بود. اوکراین با پشتیبانی اطلاعاتی و سیاسی آمریکا، موج حملات مهم و گستردهای را علیه زیرساختهای انرژی روسیه آغاز کرد و روسیه نیز حملات خود به زیرساختهای انرژی و برق اوکراین را شدت بخشید، بهگونهای که شهرهای بزرگی مانند کییف و اودسا را با خاموشی ممتد مواجه ساخت. در این میان بود که روسیه با انتقال گستردهی نیروها به بلاروس، خود را برای برگزاری رزمایش مشترک زاپاد 2025 آماده میساخت. آخرین بار در سال 2021، روسیه به بهانه این رزمایش نیروهای خود را در مرز بلاروس و اوکراین مستقر کرد و از آنان برای حمله به کییف بهره برد. این دلایل کافی بود تا اروپاییها نگران این باشند که روسیه بار دیگر در پی تکرار این سناریو علیه لهستان یا یکی از کشورهای حوزه بالتیک است. به همین دلیل نیز کشورهای بالتیک موانع مرزی خود با روسیه را تقویت کردند و لهستان نیز 40 هزار نفر از نیروهای خود را به سمت شرق گسیل کرد.
سه روز پیش از آغاز زاپاد 2025، منابع لهستانی گزارش دادند که موجی از پهپادهای ناشناس وارد این کشور شدند. در مقابل، نیروهای لهستان و ناتو واکنش گستردهای داشتند. دونالد توسک، نخستوزیر لهستان اعلام کرد که جنگندههای این کشور بخشی از این پهپادها را منهدم کرده و مابقی پهپادها نیز پس از اتمام سوخت، بدون ایجاد انفجار و آسیب گسترده، خود سقوط کردهاند. لهستان با معرفی روسیه به عنوان عامل حملات، سفیر این کشور را احضار کرد. پس از آن مارک روته، دبیرکل ناتو، گزارش داد که ناتو جنگندههای F-35 هلند، هواپیماهای هشدار و کنترل هوابرد آواکس ایتالیا و هواپیماهای سوخترسانی هوایی خود را به پرواز درآورده است. همچنین ستاد عالی نیروهای متحد ناتو در اروپا در 10 سپتامبر گزارش داد که مقامات لهستان سامانههای دفاع هوایی پاتریوت آلمان را در واکنش به این تجاوز آمادهباش گذاشتند و روت تأیید کرد که پاتریوتهای آلمانی در تلاش برای دفع حملات پهپادی شرکت داشتهاند. از طرفی در بعد سیاسی نیز لهستان با فعالکردن بند چهارم ناتو، خواهان برگزاری جلسه مشورتی با سایر اعضای ناتو شد. بندی که آخرین بار با آغاز حمله روسیه به اوکراین فعال شده بود.
انگیزههای احتمالی روسیه
روسیه احتمالاً این نفوذها را با اهداف چندگانه انجام داده است که میتوان آنها را بر اساس الگوهای رفتاری مشاهدهشده و زمینه ژئوپلیتیکی استدلال کرد.
اول، فشار سیاسی بر ناتو: این حمله پهپادی را میتوان بخشی از استراتژی گستردهتر مسکو برای تضعیف ناتو و غرب و ذیل یک جنگ هیبریدی دانست. حداقل پنج پهپاد به سمت فرودگاه ژشوف-یاسیونکا (مرکز کلیدی لجستیکی ناتو برای انتقال تسلیحات به اوکراین) در حرکت بودند. روسیه احتمالا با این اقدام قصد اختلال در روند ارسال کمکهای نظامی غرب به اوکراین را داشت؛ چرا که این اقدام میتوانست حمایت عمومی در لهستان و اروپا از ادامه کمکها به اوکراین را تضعیف کند و بیم حملات تلافیجویانه روسیه را افزایش دهد.
همچنین این نفوذ پهپادی نمایانگر تشدید جنگ هیبریدی روسیه است، که شامل آزمایش دفاعهای اروپایی، و بهرهبرداری از ابهام برای حداکثرسازی بیثباتی سیاسی و روانی در اروپا با هزینه کم میشود. به ویژه که انفجارینبودن پهپادهای اخیر نشان میدهد روسیه سعی دارد بدون تحریک واکنش گسترد ناتو، با عادیسازی چنین حوادثی، در کنار افزایش عملیاتهای سایبری در کارآمدی دولتهای اروپایی اخلال ایجاد کرده و به دنبال بیثباتسازی این جوامع و تضعیف تدریجی آنان و ارسال پیام هشدار برای عدم ورود مستقیم به جنگ اوکراین باشد. در کنار این، روسیه واکنشهای سیاسی ناتو و اراده واقعی آنان را سنجید تا نقاط ضعف و شکافهای قابل نفوذ آنان را شناسایی کند. این رخداد تفرقه میان متحدان را دامن زده، اعتماد عمومی به توانایی ناتو در دفاع را کاهش داده، و شکاف بین لحن قاطع اروپا و واقعیت نظامی ضعیفتر آن را برجسته کرده است، که در نهایت میتواند حمایت از دفاع جمعی و کمک به اوکراین را تضعیف کند.
دوم، جمعآوری اطلاعات نظامی: تعداد بالای پهپادها و استفاده از مدلهای ارزان قیمت فریبنده مانند گربرا، که برای غافلگیر کردن دفاع هوایی طراحی شدهاند، نشان میدهد که این عملیات برای آزمایش زمان واکنش، ساختار فرماندهی و کنترل، و هماهنگی بین اعضای ناتو بوده است. برای نمونه، نفوذ از سمت بلاروس و تجهیز احتمالی پهپادها به مخازن سوخت اضافی برای افزایش برد حاکی از برنامهریزی ماهها پیش است که این فرضیه را تقویت میکند که هدف، جمعآوری اطلاعات عملی برای سناریوهای درگیری آینده بوده است؛ چرا که با مقایسه زمان ورود پهپاد و لحظه هشدار سیستم دفاعی دشمن، میتوان تأخیر تشخیص را تخمین زد. این کار پنجره زمانی بین شناسایی و واکنش را نشان میدهد و به ارزیابی توانایی پاسخدهی و برنامهریزی عملیات آینده کمک میکند. همچنین مشخص میشود که مدافع بیشتر بر چه نوعی واکنشی اعم از هشدار، جنگ الکترونیکی، اعزام هواپیمای رهگیر یا شلیک مستقیم تکیه دارد. همچنین نقاط کور پدافند دشمن و محلهای پوشش ضعیف را شناسایی میکند و اطلاعات ارزشمندی را برای زمان حمله واقعی در اختیار مهاجم میگذارد.
واکنش ناتو
واکنش اعضای ناتو در برابر این حملات محدود به محکومیتهای سیاسی، فعالیت پدافندها و احضار سفرا نماند. این ائتلاف چندین سناریوی دفاعی را پیشبینی و اجرا کرد. بر اساس گزارشها، ناتو عملیات "نگهبان شرقی" را بلافاصله پس از حادثه راهاندازی کرد، که شامل اعزام تعداد محدودی از داراییهای هوایی اضافی از کشورهای اروپایی مانند جنگندههای F-35، هواپیماهای آواکس و سامانههای پاتریوت میشود تا حفاظت از شرق اروپا را تقویت کند. این عملیات بخشی از سناریوهای گستردهتر برای مقابله با نفوذهای هوایی است. علاوه بر این، ناتو سناریوهایی مانند گسترش "سپر آسمان اروپا" بر فراز غرب اوکراین یا ادغام دفاع هوایی اوکراین با سیستمهای ناتو را بررسی کرده، اما این سناریو به دلیل خطر تشدید درگیری مستقیم با روسیه، غیرمنطقی و غیرقابل اجرا توصیف میشود.
دستپاچگی کشورهای اروپایی در پی این حادثه، بحثهای شدیدی در میان مقامات اروپایی و آمریکایی، به ویژه در مورد کافیبودن یا محتاطانهبودن پاسخ ناتو ایجاد کرده است. برخی تحلیلگران استدلال میکنند که پدافند دفاعی ناتو نمیتواند در یک درگیری فرسایشی کارآمد باشد زیرا استفاده از جنگندههای پیشرفته و موشکهای گران برای سرنگون کردن پهپادهای ارزان ۱۰ هزار دلاری، استراتژی پایداری نیست. نخست وزیر لهستان این رویداد را «نزدیکترین وضعیت به درگیری علنی از جنگ جهانی دوم» توصیف کرد و بحثهایی در مورد فعالسازی ماده ۵ ناتو (دفاع جمعی) را برانگیخت، هرچند فعلاً به بند ۴ بسنده شده است.
اروپاییها برای واکنشهای آینده، بر تقویت دفاعهای لایهای تمرکز کردهاند. لهستان ۴۰ هزار نیرو به مرز بلاروس اعزام کرده و مرزها را تا اطلاع ثانوی بسته، در حالی که لتونی حریم هوایی شرقی خود را تا ۱۸ سپتامبر مسدود کرده است. متحدان حمایت عملی نشان دادند، سوئد سامانههای پدافند هوایی و هواپیما ارائه کرد، هلند سامانههای پاتریوت و ناسامز فرستاد، و جمهوری چک یگان بالگردی می-۱۷۱ خود را اعزام کرد. آلمان این رویداد را بخشی از زنجیره تحریکات روسیه در جناح شرقی ناتو دانست و در سطح گستردهتر، دبیر کل ناتو و اورزولا فون در لاین - رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا، از ایجاد «دیوار پهپادی» –شبکهای یکپارچه از رادارها، حسگرها و یگانهای متحرک پدافند هوایی – سخن گفتهاند که تا به این جا محتملترین پاسخ ناتو ارزیابی میشود. اگرچه به دلیل پیچیدگیهای فناوی و هزینههای سرسامآور آن در کوتاه مدت قابل اجرا نیست. به طول کلی این اتفاق ضعفهای پدافند هوایی اروپا را به طور واضحی آشکار کرد و به اعضای اروپایی ناتو یادآوری کرد که هنوز امکان یک درگیری مستقیم با روسیه را ندارند. این حادثه نشاندهنده نیاز فوری به نوسازی دفاع هوایی اروپا است تا از تکرار چنین نفوذهایی جلوگیری شود.
جمعبندی
نفوذ پهپادی روسیه به حریم هوایی لهستان و دانمارک و ورود جنگندههای میگ-31 به آسمان استونی در سپتامبر ۲۰۲۵، فراتر از یک حادثه فنی یا اتفاقی، نمادی از تشدید تنشها در اروپا است که ریشه در بنبست مذاکرات آتشبس اوکراین و پیشرفتهای نظامی مسکو دارد. این رویداد، نه تنها نقاط آسیبپذیر دفاعی اروپا را برجسته کرد، بلکه به عنوان اهرمی برای مسکو عمل کرد تا بدون عبور از خط قرمز درگیری مستقیم، فشار روانی و سیاسی وارد کند. انگیزههای روسیه، از اختلال در زنجیره تأمین تسلیحات ناتو تا سنجش اراده ائتلاف، نشاندهنده تلاش روسیه برای هشدار به غرب و حفظ فشار بر آنان است.
عدم امکان توافق بر سر شرایط پایان جنگ و آیندهی اوکراین، روسیه و ناتو را در یک معمای امنیتی قرار داده است، جایی که هیچکدام تمایلی به درگیری مستقیم ندارند، اما ترس از اقدامات آینده دشمن میتواند شعله جنگ را روشن کند. مسکو سعی در بازداشتن اروپا از حضور مستقیم در اوکراین دارد و اروپا نیز از فردای پیروزی روسیه و پیامدهای آن برای شرق خود واهمه دارد. این نگرانی، آنها را به سمت تقویت مرزها و پدافند یکپارچه سوق داده، امری که چرخه احساس تهدید روسیه را تقویت میکند. این وضعیت ابهامآلود که با بحثهای داخلی ناتو بر سر لزوم پاسخ تهاجمیتر همراه است، تنشها را تشدید کرده و خطر محاسبات غلط را افزایش میدهد. اگرچه در این مرحله هیچیک از طرفین را نمیتوان خواهان جنگ گسترده دانست، اگر یکی از آنها به این نتیجه برسد که به هر حال درگیری مستقیم در آینده اجتنابناپذیر است، ممکن است به منطق «ضربهی اول» روی آورد.
0 دیدگاه